کلی و عمومی بودن قیام امام حسین علیه السلام

فارسی 4141 نمایش |

یکی از اموری که موجب می گردد داستان کربلا از مسیر خود منحرف گردد و از حیض استفاده و بهره برداری عامه مردم خارج شود و بالاخره آن هدف کلی که از امر به عزاداری آن حضرت در نظر است منحرف گردد اینست که می گویند حرکت سید الشهدا معلول یک دستور خصوصی و محرمانه به نحو قضیه شخصیه بوده است (در اینجا باید فرق بین قضایای شخصیه و خارجیه و حقیقیه و اینکه به اصطلاح متأخرین جعل احکام بر طبق قضایای حقیقیه است شرح داده شود) و دستوری خصوصی در خواب یا بیداری به آن حضرت داده شده است.
زیرا اگر بنا شود که آن حضرت یک دستور خصوصی داشته که حرکت کرده، دیگران نمی توانند او را مقتدا و امام خود در نظیر این عمل قرار دهند و نمی توان برای امام حسین (ع) "مکتب" قائل شد، بر خلاف اینکه بگوییم حرکت امام حسین از دستورهای کلی اسلام استنباط و استنتاج شد و امام حسین تطبیق کرد با رأی روشن و صائب خودش که هم حکم و دستور اسلام را خوب می دانست و هم به وضع زمان و طبقه حاکمه زمان خود آگاهی کامل داشت.
آن احکام را بر زمان خودش تطبیق کرد و وظیفه خودش را قیام و حرکت دانست، لهذا در آن خطبه معروف استناد کرد به حدیث معروف رسول خدا (ص): «من رأی سلطانا جائرا...» ایضا فرمود: «الا ترون ان الحق لا یعمل به و أن الباطل لا یتناهی عنه، لیرغب المؤمن...»؛ «آیا نمی بینید که به حق رفتار نمی شود و از باطل جلوگیری نمی شود؟ پس مؤمن در یک چنین اوضاعی باید تن بدهد به شهادت در راه خدا.» نفرمود: لیرغب الامام، یعنی وظیفه هر مؤمنی این بود نه وظیفه امام حسین از آن نظر که امام بود.
ولی معمولا گویندگان برای اینکه به خیال خودشان مقام امام حسین را بالا ببرند می گویند دستور خصوصی برای شخص امام حسین برای مبارزه با شخص یزید و ابن زیاد بود و در این زمینه از خواب و بیداری هزارها چیز می گویند. در نتیجه قیام امام حسین را از حوزه عمل بشری قابل اقتدا و اقتفا که «و لکم فی رسول الله اسوة حسنة»؛ «به راستی برای شما در وجود رسول خدا نمونه و الگوی خوبی است.» (احزاب/ 21) خارج می کنند و به اصطلاح از زمین به آسمان می برند و حساب "کار پاکان را قیاس از خود مگیر" به میان می آید و امثال اینها. هر اندازه در این زمینه خیال بافی بیشتر بشود، از جن و ملک و خواب و بیداری و دستورهای خصوصی زیاد گفته شود این نهضت را بی مصرف تر می کند.
حالا ببینیم آیا اگر امام حسین با دستور خصوصی عمل کرده باشد مقامش بالاتر است یا اگر با دستور کلی و تطبیق کلی بر جزئی و اصابه در تطبیق آن در حالی که دهات و کبار صحابه مانند ابن عباس از تطبیق آن عاجز بودند عمل کرده باشد مقامش بالاتر است؟ ما شرقی ها مقام را فقط به این می دانیم که گفته شود فلان شخص اهل مکاشفه است، اهل کرامت و معجزه است، جن در تسخیر دارد، با فرشتگان تماس دارد.
شک نیست که امام حسین دارای مقام ملکوتی است اما او دارای مقام جمع الجمعی است، انسان کامل است، مقام انسان از مقام فرشته بالاتر است. حد اعلای کمال انسان در این نیست که با فرشته در تماس باشد. حد اعلای کمال انسان اینست که انسان کامل باشد. ما می گوئیم در معراج، جبرئیل از تک فرو ماند. اگر امام حسین با راهنمایی مستقیم فرشته حرکت کرده باشد معنایش اینست که با عقل و تشخیص شخص خودش قادر نبود که وظیفه خود را تشخیص دهد. اما اگر با عقل خود تشخیص داده باشد معنی اش اینست که عقل و ادراک شخص خودش از همه بالاتر بود و کار الهام را کرد. الهام در جایی است که هدایت عقل و شرع وافی نباشد، در صورتی که هدایت عقل و شرع برای امام حسین کافی بود.
علیهذا معنای «ان الله شاء ان یراک قتیلا؛ اراده خدا بر این است که تو را کشته ببیند.» اینست که مشیت کلی تشریعی این را اقتضا کرده نه مشیت تکوینی یا مشیت تشریعی مخصوص شخص خود تو. در قدیم علمای ما روی این جهت زیاد بحث کرده اند که آیا مشیت در جمله: «ان الله شاء ان یراک قتیلا» مشیت تشریعی است یا تکوینی؟ و قبول کرده اند مشیت تشریعی است، ولی در این جهت بحث نکرده اند که بنابر مشیت تشریعی آیا این مشیت، همان مشیت کلی است که شامل همه مسلمین بوده است یا نه، یک مشیت تشریعی و دستور تشریعی بوده است که اختصاص داشته به امام حسین (ع)؟
طور دیگر هم می توان بحث کرد که عاقلانه تر باشد: آیا امام حسین که قیام کرد از آن جهت قیام کرد که امام بود یا از آن جهت که یک نفر مؤمن و مسلمان بود؟ به عبارت دیگر اگر بخواهیم در اطراف حدیث «ان الله شاء ان یراک قتیلا» بحث کنیم باید بگوئیم آیا مشیت تکوینی بود یا تشریعی و بنابر تشریعی آیا تکلیف خصوصی و شخصی بود یا تکلیف کلی؟ و بنابر دوم آیا آن تکلیف کلی متوجه امام و پیشوای مسلمین بود یعنی از نوع وظایف و تکالیفی است که برای ائمه وضع شده یا از نوع تکالیفی است که برای عموم مؤمنین و مسلمانان وضع شده؟
در این زمینه باید مثال های توضیح دهنده ای ذکر شود، ضمنا آنجا که تکالیف مخصوص ائمه مسلمین ذکر می شود فرق گذاشته شود بین تکالیف امام به معنی زعیم فعلی مسلمین و بین امام به معنی صاحب مقام ولایت و وصایت.

منـابـع

مرتضی مطهری- حماسه حسینی جلد 2- صفحه 55-57

کلیــد واژه هــا

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها