اعتدال در انفاق و مصرف از نظر آیات و روایات
English فارسی 4857 نمایش | اعتدال، یعنى میانه روى و حد فاصل بین افراط و تفریط، که چنین کارى از نظر اسلام در همه چیز، محبوب و مطلوب است. قرآن مسلمانان را به خاطر پیروى از اسلام، به عنوان امت وسط یعنى امت معتدل خوانده و مى فرماید: «وکذلک جعلناکم امة وسطا؛ این گونه شما را امت میانه قرار دادیم» (بقره/ 143).
امیرمؤمنان على (ع) آنان را که از راه اعتدال به سوى افراط یا تفریط کشانده میشوند، جاهل خوانده و می فرماید: «لا تری الجاهل الامفرطا او مفرطا؛ همیشه جاهل را نمى نگرى جز این که یا زیاده روى میکند، و یا کم می آورد». قرآن پیرامون یکی از ویژگى های ممتاز بندگان خالص خداوند رحمن در سوره فرقان چنین میفرماید: «والذین اذا انفقوا لم یسرفوا و لم یفتروا و کان بین ذلک قواما؛ آنان کسانى هستند که هر گاه انفاق کنند، نه اسراف کنند و نه سختگیرى، بلکه در میان این دو، اعتدال می ورزند» (فرقان/ 67).
این آیه، بیانگر یکى از مهمترین مسایل زندگى است که رعایت آن موجب آسایش و آرامش فرد و جامعه شده و باعث گشودن گره هاى مشکلات و برطرف شدن بسیارى از نابسامانی هاى اجتماعى و اقتصادى می گردد. و می توان از آن به عنوان معجزه زندگى یاد کرد و آن مساله اعتدال در انفاق و مصرف است. در این آیه، که بیانگر یکی از نشانه های بندگان ممتاز خداست، از یکى از شاخه هاى مهم اعتدالى، که مربوط به امور اقتصادى و زندگى اجتماعى است سخن به میان آورده، که نقش مهمى در اصلاح زندگى و سامان یافتن شئون اجتماعى و خانوادگى دارد و آن رعایت اعتدال در مصرف است، یعنى انسان مسلمان، در انفاق و مصرف، نه اسراف می کند و نه سختگیری، بلکه راه میانه ی بین این دو را برمیگزیند.
نکوهش اسراف در اسلام
اسراف، به معنى هر گونه زیاده روى و تجاوز از حد اعتدال در هر چیزى است که انسان آن را به جا مى آورد. اسراف مصادیق مختلف دارد. یکى از شاخه هاى آن، که در آیه مورد بحث از آن نهى شده، اسراف در مصرف است، مانند: اسراف در خوردن و آشامیدن، اسراف در دور ریختن غذاهاى اضافى، اسراف در صرف هزینه هاى گزاف در امور تجملى، تزیینى، تشریفات بى محتوا و... حتى اگر در عبادت زیاده روى شود، مثلا در وضو یا غسل، آب بیش از حد عقلى و طبیعى مصرف گردد، اسراف است. بر همین اساس، پیامبر (ص) فرمود: «فى الوضوء اسراف، و فى کل شى ء اسراف؛ در وضو و در هر چیزى میتواند اسراف راه یابد».
شخصى به نام عباسى به محضر امام رضا (ع) مشرف شد و پیرامون شیوه صحیح مصرف در خانه نسبت به هزینه زندگى، همسر و فرزند و سایر شئون سؤال کرد، حضرت رضا (ع) در پاسخ فرمود: باید مصرف تو، به گونه اى باشد که بین دو کار ناپسند (اسراف و سختگیری) قرار گیرد. عباسى پرسید: منظورتان از این سخن چیست؟ امام فرمود: آیا سخن خدا در قرآن را نشنیده اى که اسراف و سختگیری را ناپسند میشمرد و می فرماید: «والذین اذا انفقوا...؛ بندگان خداى رحمان کسانى هستند که هر گاه انفاق کنند، نه اسراف کنند و نه سختگیری، بلکه میان این دو (حد اعتدال) را می گیرند». بنابراین در مورد معاش و هزینه زندگى اعضاى خانواده، در خرید و مصارف، میانه رو باش.
در قرآن، در آیات متعدد از اسراف در مصرف و انفاق نهى شده است به عنوان نمونه: «کلوا و اشربوا و لا تسرفوا؛ بخورید و بیاشامید ولى اسراف نکنید» (اعراف/ 31)، «و آتوا حقه یوم حصاده و لا تسرفوا؛ هنگام درو، حق زکات (غلات و...) را بپردازید، ولى (در انفاق) اسراف نکنید» (انعام/ 141).
در روایت آمده، فقیرى به محضر پیامبر (ص) آمد و تقاضا کرد که آن حضرت پیراهنش را به او ببخشد. پیامبر (ص) پیراهن را از تن خود بیرون آورد و به او داد و چون پوشش دیگر نداشت، در خانه به طور عریان نشست و حتى براى نماز بیرون نرفت، کافران در غیاب، آن حضرت را سرزنش کردند و به او چنین تهمت زدند که خواب و لهو، آن حضرت را از نماز بازداشته است. در این هنگام این آیه نازل شد: «و لا تجعل یدک مغلوله الى عنقک و لا تبسطها کلى البسط فتقعد ملوما محسورا؛ هرگز دستت را بر گردنت زنجیر نکن (بخل نورز) و بیش از حد (اعتدال نیز) دست خود را مگشاى تا مورد سرزنش قرار گیرى و از کار فرو مانى» (اسراء/ 29). بر اساس همین آیات و دستورهاى الهى، پیامبر (ص) فرمود: «ما من نفقة احب الی الله من نفقة قصد و یبغض الاسراف؛ هیچ انفاقى در پیشگاه خدا محبوب تر از انفاق معتدلانه نیست. و خداوند اسراف در انفاق را دشمن دارد». و نیز بر همین اساس پیامبر (ص) و امیرمومنان على (ع) و سایر امامان بسیار ساده می زیستند و از هر گونه تجمل گرایى و تشریفات پرهیز جدى مى نمودند.
امیرمومنان على (ع) براى کارگزاران خود چنین نامه مینوشت: «آدقوا اقلامکم، و قاربوا بین سطورکم، و احذفوا عن فضولکم، واقصدو المعانی، و ایاکم والاکثار، فان اموال المسلمین لا تحتمل الضرر؛ سر قلم ها را نازک تر کنید، بین سطرها را نزدیک نمایید، از استفاده واژه هاى زاید بپرهیزید، معانى را هدف قرار دهید و از پرچانگى و زیاده روى دورى نمایید، زیرا نباید به ثروت مسلمانان آسیب برسد». نیز فرمود: «آگاه باشید، بخشیدن مال در جاى ناروا، بریز و بپاش و بیهوده نمودن آن است، این گونه بخشش، بخشنده را در دنیا بالا میبرد، ولى در روز رستاخیز به پایین میکشاند، و در پیش مردم او را محترم می کند، ولى در پیش خدا خوار میگرداند. هرکس مال خود را در جاى نادرست و نزد ناشایستگان گذاشت، خداوند شکر آن مال را به او حرام می نماید»، در ادامه فرمود: «من انفق شیئا فى غیر طاعة الله فهو مبذر؛ کسى که چیزى از مال خود را در راه غیر خدا مصرف کند، چنین کسى اسراف کار است».
در روایت آمده: روزى غلامان امام رضا (ع) میوه میخوردند، ولى هنوز آن را به طور کامل نخورده، به گوشه اى مى انداختند، آن حضرت این عمل اسراف کارانه آنها را دید و خشمگین شد. به آنها فرمود: سبحان الله! اگر شما به این میوه ها نیاز ندارید، انسان هایى هستند که نیاز دارند، چرا دور می ریزید؟ آنها را نگه دارید و به نیازمندان بدهید».
خداوند در قرآن می فرماید: «و ءات ذا القربى حقه و المسکین و ابن السبیل و لا تبذر تبذیرا* إن المبذرین کانوا إخون الشیطین و کان الشیطن لربه کفورا* و إما تعرضن عنهم ابتغاء رحمة من ربک ترجوها فقل لهم قولا میسورا* و لا تجعل یدک مغلولة إلى عنقک و لا تبسطها کل البسط فتقعد ملوما محسورا* إن ربک یبسط الرزق لمن یشاء و یقدر إنه کان بعباده خبیرا بصیرا؛ و حق نزدیکان را بپرداز و (همچنین) مستمند و وامانده در راه را، و هرگز اسراف و تبذیر مکن. چرا که تبذیرکنندگان برادران شیاطینند، و شیطان کفران (نعمتهاى) پروردگارش کرد و هرگاه از آنها (یعنى مستمندان) روى برتابى و انتظار رحمت پروردگارت را داشته باشى (تا گشایشى در کارت پدید آید و به آنها کمک کنى) با گفتار نرم و آمیخته لطف با آنها سخن بگو. هرگز دستت را بر گردنت زنجیر مکن (و ترک انفاق و بخشش منما) و بیش از حد آنرا مگشا تا مورد سرزنش قرار گیرى و از کار فرو مانى. پروردگارت روزى را براى هر کس بخواهد گشاده یا تنگ مى دارد، او نسبت به بندگانش آگاه و بیناست» (اسرا/ 26-30).
نخست مى گوید: حق ذى القربى و نزدیکان را به آنها بده و همچنین مستمندان و در راه ماندگان را، در عین حال هرگز دست به تبذیر نیالاى. تبذیر در اصل از ماده بذر و به معنى پاشیدن دانه مى آید، منتها این کلمه مخصوص مواردى است که انسان اموال خود را به صورت غیرمنطقى و فساد، مصرف مى کند، و معادل آن در فارسى امروز ریخت و پاش است و به تعبیر دیگر تبذیر آنست که مال در غیر موردش مصرف شود هر چند کم باشد، و اگر در موردش صرف شود تبذیر نیست هر چند زیاد باشد. چنانکه در تفسیر عیاشى از امام صادق (ع) مى خوانیم: که در ذیل این آیه در پاسخ سؤال کننده اى فرمود: «من انفق شیئا فى غیر طاعة الله فهو مبذر و من انفق فى سبیل الله فهو مقتصد؛ کسى که در غیر راه اطاعت فرمان خدا مالى انفاق کند، تبذیر کننده است و کسى که در راه خدا انفاق کند میانه رو است» و نیز از آنحضرت نقل شده که روزى دستور داد رطب براى خوردن حاضران بیاورند، بعضى رطب را مى خوردند و هسته آنرا به دور مى افکندند، فرمود: این کار را نکنید که این تبذیر است و خدا فساد را دوست نمى دارد.
آیه بعد به منزله استدلال و تاکیدى بر نهى از تبذیر است، مى فرماید: تبذیر کنندگان برادران شیاطین هستند و شیطان، کفران نعمتهاى پروردگار کرد. و از آنجا که رعایت اعتدال در همه چیز حتى در انفاق و کمک به دیگران، شرط است، در آیه بعد روى این مساله تاکید کرده مى گوید: دست خود را بر گردن خویش بسته قرار مده. این تعبیر کنایه لطیفى است از اینکه دست دهنده داشته باش، و همچون بخیلان که گوئى دستهایشان به گردنشان با غل و زنجیر بسته اند و قادر به کمک و انفاق نیستند مباش. از سوئى دیگر دست خود را فوق العاده گشاده مدار، و بذل و بخشش بى حساب مکن که سبب شود از کار بمانى، و مورد ملامت این و آن قرار گیرى، و از مردم جدا شوى. همانگونه که بسته بودن دست به گردن کنایه از بخل، گشودن دستها به طور کامل آنچنانکه از جمله «و لا تبسطها کل البسط» استفاده مى شود کنایه از بذل و بخشش بى حساب است.
تعبیر به ملوم، اشاره به این است که گاه بذل و بخشش زیاد نه تنها انسان را از فعالیت و ضروریات زندگى باز مى دارد بلکه زبان ملامت مردم را بر او مى گشاید. در مورد مساله انفاق و بخشش اگر از حد بگذرد و تمام توان و نیروى انسان جذب آن گردد، طبیعى است که انسان از ادامه کار و فعالیت و سامان دادن به زندگى خود وا مى ماند، برهنه از نیروها و سرشار از غم مى گردد، و طبعا از ارتباط و پیوند با مردم نیز قطع خواهد شد. آیه اخیر در حکم دلیل براى نهى از افراط و تفریط در انفاق است، مى گوید حتى خداوند با آن قدرت و توانائى که دارد در بخشش ارزاق حد اعتدال را رعایت مى کند، نه آن چنان مى بخشد که به فساد کشیده شوند و نه آنچنان تنگ مى گیرد که به زحمت بیفتند، همه اینها براى رعایت مصلحت بندگان است.
منـابـع
ماهنامه پاسدار اسلام- شماره ۲۲۳
ناصر مکارم شیرازی- تفسیر نمونه- جلد 15- صفحه 152 و جلد 12- صفحه 86
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها