بحثی پیرامون حکمت حروف مقطعه در قرآن
فارسی 2861 نمایش |قرآن کریم کتابی است که خداوند متعال آن را به تدریج در زمانهای مختلف و اوقات معین بر پیامبرش محمد (ع) وحی فرمود. مجموع آیاتش بنابر عقیده ابن سیرین «6216» آیه و بنابر عقیده ابن مسعود «6218» آیه می باشد. و همه متفقند که سوره هایش «114» عدد است.
28 سوره از قرآن به حروف معلوم (مقطعه) آغاز شده؛ مانند: الم، الر، المص، حم، طس، طسم، کهیعص، یس، ص، ق، ن.
اکنون سؤال این است که معنای این حروف چیست؟ و چرا سه سوره مدنی و 25 سوره مکی، بدان آغاز شده اند؟ و چرا تمام سوره های قرآن به این حروف یا مانند اینها افتتاح نشده است؟ در صورتی که قرآن، عربی و به زبان عرب نازل شده، آیا اصحاب پیغمبر (ص) که قرآن را شنیده و حفظ می کردند و کسانی که آن را استماع نموده، یادداشت می فرمودند و آنهایی که شنیده، ورقهایش را نگاهداری می کردند، معانی این حروف را می فهمیدند؟
و اگر نخستین یاران پیغمبر (ص) معانی این حروف را ادراک می کردند پس چرا در تفسیر آنها اختلاف کرده، اکثریت آنها بر مطلب قابل قبولی اتفاق نکرده اند؟! چنانکه این اختلاف عقاید، در کتب تفاسیر مذکور است.
به هر حال، نزول این حروف لغو و بی فایده نبوده ناچار معنایی دارند، پس معنای حقیقی اینها چیست؟ آیا اینها حروف رمزند یا کلماتی بوده مختصر شده اند؟ یا آغاز کلام و برای جلب توجه شنوندگان می باشد یا اصطلاحات ویژه ای است؟ هرچه در روایات و اقوال اصحاب دقت کردیم تاکنون مقصود قرآن برایمان روشن نشد، گفته های مفسرین و تأویلات دانشمندان مستشرق و اقوال صوفیها نیز چیزی از این راز نمودار نکرد.
دانشمندان در این موضوع اختلاف شگفتی دارند. گروهی می گویند این حروف سری از اسرار و رمزی از رموز است و جز خدا کسی به معنای آنها واقف نیست ولی ما مکلفیم معنای تمام آیات را بفهمیم و خدا هم آن را به زبان عرب و به منظور هدایت بشر نازل کرده است.
روش و مسلک ما در تفسیر این است که در فهم و بیان معانی آیات، به غیر از قرآن استناد نمی کنیم و معانی آیات مشکله را فقط از آیات دیگر استفاده می نماییم ولی خبر متواتری که از پیغمبر (ص) به ما رسیده باشد و روایاتی که علایم و نشانه صدق دارند نیز نزد ما به حجت بوده در تفسیر بدانها استناد می کنیم؛ زیرا به نص قرآن شریف، فرمایشها و دستورات پیغمبر (ص) حجت و لازم العمل است.
احادیث خانواده نبوت و اهل بیت (ع) نیز واجب الاتباع و حجت بوده بدانها تمسک می نماییم و مدرک ما در این موضوع حدیث ثقلین می باشد که به حد تواتر به ما رسیده و احادیث دیگر نیز داریم، این مطلب در مقدمه جزء اول تفسیر (المیزان) تذکر داده و در جزء سوم بحث محکم و متشابه کاملا توضیح داده شده است.
اما مطالبی که از صحابه و تابعین یا مفسرین به ما رسیده حجت ندانسته بدانها استناد نمی کنیم (مگر اقوالی که با ادله موافق باشد)؛ زیرا اقوال آنها اجتهادی بیش نیست و آن هم جز برای صاحبش، حجت نبوده، سودی نمی بخشد و اجتهاد آنها با روایات غیر قطعی، نزد ما یکسان بوده و هر دو بی ارزش می باشند. ما در تفسیر؛ این روش و مرام را از روایات بسیاری که از پیغمبر اکرم (ص) و ائمه اهل بیت (ع) وارد شده استفاده نمودیم؛ مانند: «ان القرآن یصدق بعضه بعضا؛ بعض آیات قرآن بعض دیگر را تصدیق می نمایند.» «ینطق بعضه ببعض؛ پاره ای آیات وقتی پهلوی آیه دیگر واقع شدند، معنای آن را آشکار می کنند.» و «یشهد بعضه علی بعض؛ قسمتی آیات، شاهد قسمت های دیگر می شوند.»
و این مرام، شیوه درست و راه پسندیده ای است که به برکت روایات، نصیب ما گشته. بدون شک آیات قرآن، نظم و اسلوب کلام را داشته مانند سایر کلمات، قابل فهم بوده، ظهوری دارند، ولی با این که به فهم خود، مقاصد و معانی آیات را استفاده می کنیم، حروف مقطعه را موافق اسلوب معمول کلام نیافته معنای روشنی از آنها ادراک نمی کنیم و امثال این حروف: الم، الر، طه، یس، برای ما مجهولند.
و از این جا نتیجه می گیریم که حروف مقطعه مانند آیات دیگر نیست که به منظور تفهیم معانی با همان روش عادی کلام عرب، نازل شده باشد.
و این مطلب هم قابل گفتن نیست که وجود این حروف، لغو و بی فایده است؛ زیرا کلام خدا از لغو منزه بوده خود در توصیف آن می گوید: «انه لقول فصل* و ما هو بالهزل؛ [كه] در حقيقت قرآن گفتارى قاطع و روشنگر است*
از این بیانات روشن شد که شروع بعضی سوره های قرآن به حروف مقطعه، مسلما وجهی دارد و به منظور خاصی ذکر شده، لکن وجوهی که درباره آنها از اصحاب و تابعین و مفسرین به ما رسیده، نفس حق جو را اقناع نمی کند. شاید خداوند متعال در آن فرصت از این راز پرده برداشته وجه اطمینان بخشی به نظر آید.
تاکنون، از کشف آن مشکل، این مقدار نصیب ما گشته که حروف مقطعه با محصل مضامین و معانی سوره و غرض و هدفی که در سوره از آن تعقیب شده، ارتباط مخصوصی دارند؛ مثلا ما در سوره هایی که به «الم» آغاز شده، ارتباط خاصی می یابیم، با این که بعضی از آنها مکی و بعضی مدنی می باشند و در میان سوره هایی که به حروف «الر» یا به «حم» و «طس» آغاز شده ارتباط و سنخیتی دیده می شود که در غیر آنها نیست و باز در سوره اعراف که به «المص» ابتدا شده، همان غرض و مناسبت معنوی را که در دو سوره «الم» و سوره «ص» دیده می شود ادراک می کنیم.
و از مجموع اینها اجمالا می فهمیم که حروف مقطعه، یک نحو ارتباط و سنخیتی با معانی و مقاصد سوره ها دارند، اما چگونگی و کیفیت این ارتباط و تفصیل و توضیح آن هنوز خوب روشن نگشته ولی امیدواریم خداوند متعال این حقیقت را به دست ما روشن کرده راهنمایی کند.
منـابـع
سید محمدحسین طباطبایی- اسلام و انسان معاصر- صفحه 251-246
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها