حدیث ثقلین
فارسی 5421 نمایش |حدیث ثقلین که از جمله دلایل وجوب تبعیت از 12 امام شیعه می باشد به دو نحو کلی نقل شده است. در یکی از این نقلها که مربوط به اهل تسنن است نامی از عترت پیامبر (ص) نیامده بلکه به جای آن سنت آمده و نام صحابی ای که برای مسلمین پس از آنکه در عطش شدید بودند آب آورد نیامده است. البته علت این کار کاملا واضح است زیرا اگر نام آن صحابی یعنی امیرالمومنین (ع) می آمد امکان نداشت به جای کلمه عترت و اهل بیت کلمه سنت جعل شده و انحراف در کلام رسول الله (ص) صورت گیرد.
توضیح مطلب اینکه: در ماجرای مذکور می بینیم مردم پس از قرار گرفتن در مسئله ای مشکل که نمی توانند آن را حل کنند به امام علی (ع) ارجاع داده می شوند و حضرت مشکل ایشان را برطرف می فرماید حال اگر پیامبر (ص) بفرماید من دو ثقل نزد شما می گذارم یکی کتاب خدا و دیگری اهل بیتم، این کلام کاملا با موضوع پیشامده هماهنگ بوده و تغییر آن کار را مشکل می کند اما اگر نام علی (ع) نیاید راحت تر می شود کلام رسول الله را تحریف نموده و به جای اهل بیت سنت را گذاشت. و اما در نقلی که از سوی شیعیان و برخی از عامه مطرح شده نام امیرالمومنین (ع) آمده و پس از کتاب خدا عترت و اهل بیت پیامبر به عنوان ثقل دیگر مطرح شده است. ما در اینجا ابتدا روایتی که در آن پس از کتاب الله سنت آمده نقل می کنیم و منابع آنرا در اختیار می گذاریم و سپس روایت اصلی را که متواتر نیز است و اهل تسنن نیز نقل کرده اند بنظرتان می رسانیم إنشاءالله.
نقل برخی عامه از حدیث ثقلین:
در جریان حدیبیه وقتی پیامبر (ص)، به جحفه رسیدند، در آنجا آبى ندیدند، پس مردى را همراه شتران آبکش به خرار فرستادند. آن مرد اندکى رفت و با شتران آبکش برگشت، و گفت: اى رسول خدا، به واسطه ترس حتى یک قدم هم نمى توانم پیش بروم. پیامبر (ص) فرمودند: بنشین! و مرد دیگرى را همراه شتران آبکش فرستادند، او هم چون به جایى رسید که اولى رسیده بود، ترسید و برگشت. پیامبر (ص) فرمودند: تو را چه شده است؟ بیمارى؟ گفت: نه، سوگند به کسى که تو را به حق مبعوث فرموده است، از ترس نمى توانم پیش بروم. پیامبر به او هم فرمودند: بنشین! و مرد دیگرى را اعزام فرمودند. او هم کمى از محلى که آن دو نفر برگشته بودند جلوتر رفته بود، که همچنان ترس بر او غلبه کرد و برگشت. پیامبر (ص)، مردى از اصحاب خود را برگزیدند، و او را همراه سقاها و شتران آبکش روانه فرمود. مسلمانان تقریبا شکى نداشتند که اینها هم دست خالی باز خواهند گشت، زیرا مراجعت دیگران را دیده بودند، ولى آن گروه به خرار رسیدند و آب برداشتند و با آب آمدند.
پیامبر (ص) دستور فرمود زیر درختى را جارو کنند، و در آنجا براى مردم خطبه خواند و فرمود: اى مردم من وسیله اجر و پاداش براى شما بودم و هستم، اکنون هم میان شما چیزى گذاشته ام که تا هنگامى که به آن متوسل باشید گمراه نخواهید شد، کتاب خدا و سنت او در دست شماست. و هم گفته اند که فرمود: «من کتاب خدا و سنت پیامبرش را براى شما باقى گذاشتم». (منابع این روایت طبق پاورقی 1 ص 98 از جلد 15 کتاب الصحیح من سیرة النبی از قرار زیر است: سبل الهدی و الرشاد ج 5 و در پاورقی همین کتاب از صحیح بخاری ج 4 ص 12، صحیح مسلم ج 2، کتاب القدر و سیره ابن هشام ج 4 ص 603"، فیض القدیر ج 3 ص340، مستدرک حاکم ج 1ص93، سنن الکبری، بیهقی ج 10 ص 114و .....).
و اما نقل دیگر حدیث ثقلین که عده بیشتری از اهل سنت و همچنین علمای شیعه آورده اند: پیامبر اکرم در بازگشت از طائف و در غدیر خم و در عرفه حجة الوداع و در بیماری آخرش فرمود (البته برخی از این احادیث کمی با دیگری متفاوت است): «نزدیک است که فرستاده پروردگارم بیاید و من، او را اجابت کنم (کنایه از اینکه مرگم نزدیک است). و من در میان شما دو ثقل را بر جای می گذارم: اولین از آن دو کتاب خداست، که در آن هدایت و نور است پس کتاب خدا را گرفته و بدان تمسک جویید... و دومین از آن دو ثقل اهل بیتم است. (و سپس سه مرتبه فرمود:) «اذکرکم الله فی اهل بیتی» یعنی: من شما را به یاد پروردگار می اندازم و به ترس از پروردگار می خوانم در مورد اهل بیتم و رعایت حقوق ایشان. برخی از مصادری که این روایت را نقل کرده اند به نقل از الصحیح من سیرة النبی (ص) ج 15 ص 100 پاورقی 1 و غیر آن: صحیح مسلم ج7 ص123 و در چاپ دیگر ج12 ص134، کنزالعمال ج1ص178و (ط اول ج1ص 48)، السنن الکبری نسائی ج5 ص51، السنن الکبری للبیهقی و فی ذیله الجوهر النقی ج7 ص30 و ج10 ص 113، صحیح ابن خزیمه ج4 ص62، مسند احمد ج39 ص264 و ج32 ص11 و...
و از شیعه: مسند الامام الرضا ج1 ص106، مواقف الشیعه ج1ص33، تفسیر المیزان ج1 ص12 امالی صدوق ص500، شرح اصول کافی ج1 ص34، وسائل الشیعی ج1ص2 و ج18 ص19، امالی مفید ص135 بحار ج2 ص100 و.... در پاورقی بالا حدود صد منبع از شیعه و تسنن ذکر شده است.
این حدیث که در آن پس از کتاب خدا اهل بیت به عنوان ثقل دیگر مطرح شده است طبق نوشته علامه جعفر مرتضی در ج 15 ص 103 از کتاب الصحیحشان عبارتند از:
1- ابی سعید خدری
2- زید ابن ارقم
3- جابر ابن عبدالله انصاری
4- حذیفة ابن اسید غفاری
5- خزیمة ابن ثابت
6- سهل ابن سعد
7- ضمیرة
8- عامر ابن ابی لیلی
9- عبدالرحمان ابن عوف
10- عبدالله ابن عباس
11- عبدالله ابن عمر
12- عدی ابن حاتم
13- عقبة ابن عامر
15- ابوذر غفاری
17- ابی شریح الخزاعی
18- ابی قدامه الانصاری
19- ابی هریره
20- ابی الهیثم ابن تیهان
21- ام سلمه
22- ام هانی بنت ابی طالب
23- سلمان فارسی
24- حذیفه ابن یمان
25- زید ابن ثابت
26- عبدالله ابن حنطب
27- جبیر ابن مطعم
28- براء ابن عازب
29- انس ابن مالک
30- طلحه ابن عبیدالله
31- سعد ابن ابی وقاص
32- عمرو ابن عاص
33- ابو ایوب انصاری
همانطور که از کلام علما بر می آید و با توجه به کثرت راویان، حدیث ثقلین به نقل شیعه یعنی همان نقلی که در آن پس از کتاب خدا اهل بیت آمده است جزو احادیث متواتر می باشد. پس اگر فرض کنیم روایتی که در آن پس از کتاب خدا، سنتی آمده است با این روایت تعارض کند قطعا این روایت به دلیل تواترش مقدم می شود. البته از نظر ما تعارض نمی کند زیرا هر یک از دو حدیث در جای خود مفهوم کاملی دارد و چون سنت پیامبر (ص) مساوی یا شامل عملکرد عترت و اهل بیت است پس تناقضی وجود ندارد. تنها سخنی که می ماند این است که بنظر ما در جریان حدیبیه با توجه به اینکه علی (ع) مسلمین را از مشکلشان نجات داده و پس از نجات او پیامبر حدیث ثقل را فرموده اند پس احتمالا در این روایت پس از کتاب خدا عترت و اهل بیت مطرح شده و یا حداقل منظور از سنت پیروی از اوصیاء بوده است. در این جا مناسب می بینیم روایتی که در آن به نام آورنده آب در جحفه تصریبح شده است را بیاوریم. علامه جعفر مرتضی در جلد 15 الصحیحش صفحه 95 به نقل از شیخ مفید روایتی به مضمون زیر نقل می کند:
هنگامی که رسول خدا برای عمره حدیبیه خارج شدند، وقتی در جحفه فرود آمدند، در آنجا آبی نیافتند پس سعد ابن مالک را به دنبال آب فرستادند اما نتوانست آب بیاورد و گفت: نتوانستم ادامه دهم قدم هایم از ترس قوم ایستاد. سپس پیامبر (ص) دیگری را فرستاد او نیز مانند اولی از ترس باز ماند و نتوانست آب بیاورد. این بار رسول الله (ص) علی (ع) را فرستاد. شاید بتوان گفت که اکثر اصحاب گمان می کردند علی (ع) نیز دست خالی باز می گردد اما او آب آورد و پیامبر (ص) تکبیر گفت و برای او دعا فرمود.
منـابـع
سیدجعفر مرتضی عاملی- الصحیح من سیرة النبی- جلد 15
احمد بن حسين بيهقي- السنن الکبری بیهقی- جلد 2
نسائی- السنن الکبری- جلد 5
محمد بن اسحاق بن خزیمه- صحیح ابن خزیمه- جلد 4
مسلم نیشابوری- صحیح مسلم- جلد 12
متقی هندی- کنز العمال- جلد 1
7- مسند احمد ج32 و 39
8 – المستدرک علی الصحیحین (حاکم) ج1
کلیــد واژه هــا
0 نظر اشتراک گذاری ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها