پیشگویی پیامبر(ص) و ائمه (ع) نسبت به ولایت و غیبت امام زمان(ع)

فارسی 2692 نمایش |

مسأله امام مهدی علیه السلام و غیبت او، در منابع شیعی و سنی از مسائل معروف، رایج و انکار ناپذیر بوده است. از این رو، شیعه با یک آمادگی دیرینه و باسابقه ای 260 ساله وارد عصر غیبت شده است. ذهنیت شیعه در مسأله «غیبت» و «مهدویت» نه تنها مربوط به اصل مسأله می شد، بلکه خصوصیات، دقایق و جزئیات آن را هم که توسط پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم و ائمه علیهم السلام بیان شده بود، دربرگرفت. برای روشن شدن بیشتر این مسأله برخی از این روایات، از پیامبر صلی الله علیه وآله و معصومین علیهم السلام را مرور می کنیم.

1- پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله

«عبدالرحمن بن سمره» می گوید: به پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله عرض نمودم: ای رسول خدا! مرا به طریق نجات هدایت کن. فرمود: «هنگامی که اختلاف خواسته ها و تفوق آرا پیش آمد، بر تو باد رجوع به نزد «علی بن ابی طالب»، که او امام امت من و خلیفه من بر آنان بعد از من است. و او است فاروقی که به وسیله آن، حق از باطل جدا می شود. هرکس از او سوال کند پاسخ گوید، و هرکس از او طلب هدایت کند هدایتش نماید، و هرکس که طالب حق و در پی هدایت باشد آن را نزد او می یابد، و هرکس به او پناه برد در امان خواهد بود، و هرکس به او تمسک کند نجاتش دهد، و هرکس به او اقتدا کند هدایتش نماید. ای پسر سمره! هرکس از شما دوست و موافق او باشد اهل نجات، و هرکس از شما که دشمن و مخالف او باشد اهل هلاکت است. ای پسر سمره! «علی» از من، و روح او روح من، و طینت او طینت من است، او برادر من و من برادر اویم، او همسر دخترم فاطمه- سیده زنان عالم از اول تا به آخر – است، و از او است دو امام امت من و دو سید جوانان اهل بهشت؛ یعنی حسن و حسین، و 9 فرزند حسین، که نهم از آنان،  قائم امت من است که زمین را از عدل و داد پر کند، پس از آن که پر از ظلم و جور شده باشد.»
«عبدالله بن عباس» می گوید: پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله فرمود: «خداوند متعال نظری بر زمین نمود و مرا به عنوان «نبی» خود اختیار کرد، سپس نظری دیگر نمود و علی علیه السلام را به عنوان «امام» اختیار نمود، و مرا امر فرمود که او را برادر، ولی، وصی، خلیفه و وزیر خود قرار دهم، پس «علی» از من است و او است همسر دخترم و پدر دو سبطم: حسن و حسین. بدانید که خداوند، من و آنان را حجت هایی بر بندگان قرار داده و از صلب حسین امامانی قرار داده که قائم به امر من خواهند بود و وصیت مرا حفظ می کنند. نهم از آنان، «قائم» اهل بیت من و «مهدی» امت من است، و شبیه ترین مردم به من از نظر شمائل، گفتار و رفتار است، که بعد از غیبتی طولانی و حیرتی گمراه کننده، ظاهر شده، و امر الهی را اعلان و آشکار نموده و دین الهی را ظاهر می کند و با نصرت خدا و ملائکه اش، تأیید می شود و زمین را پس از آن که پر از ظلم و جور شده، پر از عدل و داد خواهد نمود.»
«ابوحمزه» از امام باقر علیه السلام نقل نموده که پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله فرمود: «خوشا به حال کسی که «قائم» از اهل بیت مرا درک و در غیبتش و قبل از قیامش به او اقتدا کند و دوستانش را دوست، و دشمنانش را دشمن بدارد. چنین کسی از رفقا و دوستان من و گرامی ترین امتم نزد من در روز قیامت است.»

2- امام علی علیه السلام

«اصبغ بن نباته» می گوید: به نزد امیر المومنین، علی بن ابی طالب علیه السلام رفتم. پس او را متفکر و خیره شده به زمین یافتم، عرض کردم: یا امیر المومنین! چگونه است که شما را متفکر و خیره شده به زمین می بینم، آیا نسبت به آن راغب شده ای!؟ فرمود: «نه والله! هرگز، نه راغب زمین و نه راغب دنیا گشته ام، ولی درباره فرزندی که از صلب من و یازدهم از اولاد من است تفکر می نمودم؛ او است آن «مهدی» که زمین را پر از عدل می کند، پس از آن که از ظلم و جور پرشده باشد. و او را حیرتی و غیبتی است که در آن، گروهی هدایت و گروهی گمراه می شوند. اصبغ گوید: عرض کردم: ای  امیرمومنان! آیا چنین امری واقع خواهد شد؟ فرمود: «بله این امر قطعی است، و تو کجا و علم به این مطلب کجا؟ ای اصبغ! آنان برگزیدگان این امت هستند که همراه نیکان این خاندان خواهند بود. عرض کردم: بعد از آن چه خواهد شد؟ فرمود: سپس خداوند آنچه اراده کند انجام خواهد داد، چرا که او دارای اراده ها، غایت ها و نهایت هائی است.
«عبدالعظیم حسنی» از امام جواد علیه السلام و آن حضرت از پدرانش از امام علی علیه السلام نقل نموده که فرمود: «برای قائم از ما، غیبتی است طولانی، و گویا شیعه را می بینم که در غیبت قائم علیه السلام همانند گله گوسفند به دنبال چوپان خود هستند و او را نمی یابند. بدانید هرکس که در غیبت قائم، ثابت در دین باشد و قلبش به خاطر طولانی شدن زمان غیبت امامش دچار قسوت نگردد، پس او در قیامت با من و در درجه من است. سپس فرمود: همانا زمانی که قائم ما قیام کند، بیعت احدی در گردن او نیست؛ و از این رو، ولادتش مخفیانه و خودش غایب خواهد شد.

3- حضرت فاطمه علیهم السلام

«جابربن عبدالله انصاری» در روایتی که به طرق مختلف نقل شده، از صحیفه ای خبر داده است که آن را در دست حضرت فاطمه علیهم السلام مشاهده نموده، که درخشندگی عجیبی داشته و در آن، نام های دوازه امام علیهم السلام همراه نام مادرانشان یادآور شده، و آخرین نام، قائم آل محمد صلی الله علیه وآله بوده است.

4- امام حسن مجتبی علیه السلام

«ابوسعید عقیصا» نقل نموده که، پس از صلح امام حسن علیه السلام با «معاویه»، مردم بر آن حضرت وارد شدند، بعضی از آنان، حضرت را به خاطر صلح، مورد ملامت قرار دادند. حضرت فرمود: «وای بر شما! نمی دانید که چه اندیشه ای نمودم، آنچه کردم برای شیعه ام بهتر است از آنچه خورشید بر آن تابیده یا غروب کرده است. آیا نمی دانید که من، به فرموده رسول خدا صلی الله علیه وآله، امامی هستم که اطاعتم بر شما لازم است، و یکی از دو سید جونان اهل بهشتم؟ بلی! فرمود: «آیا نمی دانید که خضر علیه السلام وقتی کشتی را سوراخ نمود و دیوار را بر پا داشت و بچه را کشت، این امر موجب غضب موسی علیه السلام شد، چرا که حقیقت این امور بر او مخفی بود، در حالی که این امر نزد خداوند دارای حکمت بود. آیا نمی دانید که هیچ یک از ما نیست، مگر آن که در گردن او بیعتی برای طاغیه زمانش واقع می شود، مگر قائم علیه السلام که روح الله، عیسی بن مریم علیه السلام به او اقتدا می کند، و خداوند ولادتش را مخفی داشته و او را غایب می سازد برای آن که به هنگام قیام، برای هیچ کس برگردن او بیعتی نباشد؟ این شخص، نهمین نفر از فرزندان برادرم حسین علیه السلام است که فرزند سید زنان است. خداوند عمرش را در دوران غیبتش طولانی کرده و سپس او را با قدرت خود، به صورت جوانی با سنی کمتر از چهل سال، آشکار می سازد. این برای آن است که دانسته شود خداوند بر هر امری قادر است.»

5- امام حسین علیه السلام

«عبدالرحمن بن الحجاج» از امام صادق علیه السلام و آن حضرت از پدرانش، از امام حسین علیه السلام روایت نموده که فرمود: «در نهمین نفر از فرزندان من سنتی از یوسف و سنتی از موسی بن عمران است و او قائم ما اهل بیت است که خداوند امر او را تنها در یک شب اصلاح می نماید.» مردی همدانی می گوید: شنیدم که حسین بن علی علیه السلام می فرمود: «قائم این امت نهمین فرزند از اولاد من است و او است صاحب غیبت، و کسی که میراثش درحالی که زنده است تقسیم می شود.» « عبدالرحمن بن سلیط» گوید: امام حسین بن علی علیه السلام فرمود: «از ما است دوازده مهدی، که اول ایشان علی بن ابی طالب علیه السلام و آخر ایشان نهمین فرزند از فرزندان من است و او است امام «قائم» به حق که خداوند به وسیله او زمین را پس از آن که مرده باشد، زنده می کند و دین حق را بر همه ادیان، علی رغم میل مشرکان، غالب می سازد. او دارای غیبتی خواهد بود که در آن غیبت، گروهی «مرتد» شده و گروهی ثابت بر دین می مانند. آنان مورد اذیت واقع می شوند و به آنها گفته می شود اگر راست می گوئید این وعده که می دادید چه زمانی محقق می شود؟ بدانید کسی که در غیبت او بر اذیت ها و تکذیب ها صبر کند، به منزله کسی است که با شمشیر در پیشگاه رسول خدا صلی الله علیه وآله جهاد کرد باشد.»

6- امام سجاد علیه السلام

«ابوخالد کابلی»، روایت نسبتا مفصلی از امام سجاد علیه السلام نقل کرده که خلاصه اش بدین قرار است: بر آقایم امام سجاد علیه السلام وارد شده و عرض کردم مولای من! مرا نسبت به کسانی که خداوند طاعتشان را واجب نموده خبر ده، فرمود: «اینان که خداوند طاعتشان را واجب و آنها را بر مردم، امام قرار داده است. امیرمومنان علی بن ابی طالب، سپس حسن و سپس حسین، دو فرزند علی بن ابی طالب هستند، و سپس امر به ما منتهی شد. در این هنگام حضرت ساکت شدند. «ابوخالد» می گوید: عرض کردم: ای آقای من! از امیرمومنان علیه السلام روایت شده که زمین از «حجت الهی» خالی نخواهد شد، «حجت» و امام پس از تو کیست؟ فرمود: فرزندم «محمد»، سپس «جعفر»، سپس حضرت اشاره به روایتی از پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله نمود که فرموده است: هنگامی که فرزندم «جعفر» متولد شود او را «صادق» نام گذارید، چرا که پنجم از اولاد او فرزندی خواهد داشت که نامش «جعفر» است و مدعی امامت خواهد بود، پس او نزد خدا «جعفر کذاب»، مفتری بر خدا خواهد بود.... و او است کسی که قصد کنار زدن پرده الهی به هنگام غیبت ولی خدا را خواهد داشت. سپس امام سجاد علیه السلام به شدت گریسته و فرمود: گویا «جعفر» را می بینم که طاغیه زمان را تحریک بر تفتیش امر ولی خدا کرده.....، سپس فرمود: غیبت ولی خدا و دوازدهم از اوصیای رسول خدا صلی الله علیه وآله طولانی خواهد شد. ای ابا خالد! همانا اهل زمان غیبت او که قائل و معتقد به امامت او و منتظر ظهور او هستند برتر از اهل هر زمانی هستند، چرا که به خاطر کثرت فهم و عقل، غیبت نزدشان به منزله مشاهده است، و خداوند آنان را در این زمان به منزله مجاهدان در پیشگاه پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله قرار داده  است. آنان به حق، مخلص و شیعیان راستین هستند و دعوت گران به سوی دین خدایند. و فرمود: انتظار فرج از برترین گشایش ها است.

7- امام باقر علیه السلام

روایاتی که در مورد حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، غیبت، ظهور، علامات ظهور و حوادث پس از ظهور، از طریق دو امام باقر و صادق علیه السلام نقل شده است به مراتب بیشتر از روایات رسیده از سایر معصومین علیهم السلام است. ویژگی و امتیاز دیگر این روایات آن است که علاوه بر بیان اصل مسأله، به بیان بعضی از خصوصیات نیز پرداخته اند. توجه به پاره ای از این روایات، می تواند دلیلی بر این مدعا باشد. «ابراهیم بن عمرکناسی» می گوید: از امام باقر علیه السلام شنیدم که می فرمود: «همانا برای صاحب این امر، دو غیبت خواهد بود و قائم، قیام می کند در حالیکه بیعت کسی برگردنش نیست.» ابوبصیر از امام باقر علیه السلام نقل کرده که فرمود: «بعد از حسین علیه السلام 19 امام می آیند، نهم از آنان قائم ایشان است.» «جابر جعفی» از امام باقر علیه السلام نقل نموده که فرمود: «زمانی بر مردم خواهد آمد که در آن زمان امامشان غایب خواهد شد. پس خوشا به حال کسانی که ثابت بر امر ما باشند. همانا کمترین پاداش ایشان، آن است که خداوند خطاب به آنان می فرماید: بندگان و کنیزان من، نسبت به سر من ایمان آوردید و غیتب حجت مرا تصدیق نمودید، پس بر شما بشارت باد به بهترین پاداش از سوی من؛ شمائید بندگان و کنیزان من؛ از شما می پذیرم و شما را عفو می نمایم و به وسیله شما رحمت و باران بر بندگانم نازل می کنم و به خاطر شما است که از بندگانم دفع بلا و عذاب می کنم...».

8- امام صادق علیه السلام

در قیاس با روایات رسیده از امام باقر علیه السلام، روایات امام صادق علیه السلام در این باره بیشتر است. در این روایات به ویژگی ها و جزئیات بیشتری اشاره شده است. پاره ای از این روایات را یادآور می شویم: «صفوان بن مهران» از امام صادق علیه السلام نقل کرده که فرمود: «کسی که به ائمه علیهم السلام اقرار کند، ولی «مهدی» را انکار نماید، همانند کسی است که نسبت به همه انبیا اقرار نماید، ولی محمد صلی الله علیه وآله وسلم را انکار کند.» از حضرت سوال شد: ای فرزند رسول خدا! «مهدی» کدام یک از فرزندان تو است؟ فرمود: «پنجمین فرزند از اولاد هفتم ( امام کاظم علیه السلام) است، او از شما غایب خواهد شد و بر شما جایز نیست نام او را بر زبان آورید.» «أبوالهیثم بن ابی حبه» از امام صادق علیه السلام نقل نموده که فرمود: «هنگامی که سه اسم «محمد»، «علی» و «حسن» به طور متوالی ( در ائمه علیهم السلام) جمع شد، چهارمی آنان «قائم» است.» «مفضل بن عمر» می گوید: بر امام صادق علیه السلام وارد شدم و عرض نمودم: ای آقای من! کاش جانشین خودت را به ما معرفی می نمودی! فرمود: «ای مفضل! امام بعد از من، فرزندم «موسی» است، و امام خلف و موعود و منتظر (محمد) فرزند «حسن بن علی بن محمد بن علی بن موسی» است. و باز «مفضل بن عمر» از امام صادق علیه السلام نقل کرده است که، «خداوند متعال 14/000 سال قبل از آفرینش مخلوقات، 14 نور آفرید که همان ارواح ما بودند.» به حضرت عرض شد: ای فرزند رسول خدا! آن 14 نور کیانند؟ فرمود: «محمد و علی و فاطمه و حسن و حسین و ائمه از اولاد حسین، آخرش ایشان «قائم» است که بعد از غیبتش قیام کند و «دجال» را بکشد و زمین را از هر ظلم و جوری پاک سازد». در بعضی از روایات، آن حضرت، شیعه را نسبت به انکار «مهدی» در زمان غیبت هشدار می دهد و بدین وسیله اذهان شیعیان را برای پذیرش مسأله غیبت آماده تر می سازد. بعنوان نمونه: «ابوبصیر» از امام صادق علیه السلام نقل نموده که فرمود: «اگر صاحبتان غیبت نمود، مبادا او را انکار نمائید!» «عبیدبن زراه» می گوید: شنیدم که امام صادق علیه السلام می فرمود: «مردم امامشان را گم می کنند، پس او در موسم حج حاضر می شود و مردم را می بیند، ولی آنان او را نمی بینند.» در بعضی از روایات، آن بزرگوار اشاره به وجود دو غیبت «صغری» و «کبری» برای امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) نموده است. «مفضل بن عمر» می گوید: از امام صادق علیه السلام شنیدم که فرمود: «صاحب این امر، دو غیبت خواهد داشت که یکی از آنها آن قدر طول می کشد که بعضی از مردم می گویند: او مرده است و بعضی از مردم می گویند: او کشته شده است، بعضی از مردم نیز می گویند: او رفته است؛  تا جایی که جز عده ای محدود از اصحاب او کسی بر فرمانبرداری از امر او باقی نمی ماند و بر مکان او کسی جز موالیان راستین او آگاه نخواهد شد.» روایاتی به این مضمون، به طرق مختلف در منابع ما؛ از جمله در «کتاب الغیبة» از «نعمانی» نقل شده است. او پس از نقل این روایات آورده است: «این احادیث که دلالت بر دو نوع غیبت دارند، احادیثی صحیح هستند و خداوند درستی کلام ائمه علیهم السلام را آشکار ساخت و دو نوع غیبت واقع شد؛ در غیبت اول سفیرانی بین امام علیه السلام و خلق وجود داشت که به دست آنان شفا و پاسخ سوالات و غیر آنها صادر می شد و غیبت دوم، غیبتی است که سفرا و وسائط در میان نبودند به خاطر مصلحتی که خداوند آن را اراده کرده است....».

9- امام کاظم علیه السلام  

امامان شیعه علیهم السلام  همواره در صدد آماده سازی اذهان شیعیان برای پذیرش مسأله غیبت بودند. شیعیان که حدود دویست و پنجاه سال با امام حاضر سرو کار داشتند، اگر یکباره و بدون آمادگی قبلی مواجه با غیبت امام معصوم می شدند احتمال انکار و انحراف، بسیار بود، لذا در روایات معصومین علیهم السلام هشدارهایی در این باره به چشم می خورد؛ از جمله این روایات، روایت رسیده از امام کاظم علیه السلام است: «محمدبن یعقوب کلینی» با سند خود از «علی بن جعفر» و او از برادرش امام کاظم علیه السلام نقل کرده فرمود: «هنگامی که پنجمین امام از فرزندان هفتمین (امام کاظم علیه السلام) غائب شد مواظب دینتان باشید، همانا صاحب این امر را غبیتی است به گونه ای که معتقدان به امامت او، از این عقیده باز می گردند، و این امتحانی است از جانب خداوند...». «داود بن کثیر رقی» می گوید: از ابوالحسن موسی بن جعفر علیه السلام درباره صاحب این امر( مهدی) سوال کردم، فرمود: «او رانده شده ( از نزد مردم ) و تنهای غریب و غایب از اهلش، و تنها فرزند پدرش می باشد.»

10- امام رضا  علیه السلام

«عبدالسلام بن صالح هروی» می گوید: از «دعبل بن علی خزاعی» شنیدم که می گفت: برای مولایم امام رضا علیه السلام قصیده ائی را انشا نمودم که ابتدای آن چنین است:

مدارس آیات خلت من تلاوه                                           ومنزل وحی مقفرالعرصات

تارسیدم به این دو بیت که:

خروج امام لامحاله خارج                                                یقوم علی اسم الله والبرکات

یمیز فینا کل حق وباطل                                                 ویجزی علی النعماء والنقمات

در این هنگام، حضرت به شدت گریست، سپس سربرداشته و فرمود: «ای خزاعی»! این «روح القدس» که این دو بیت را بر زبان تو جاری نمود، آیا می دانی این امام ( که در این دو بیت به او و خروجش اشاره کردی) کیست، و چه زمانی خروج می کند؟ گفتم: خیر ای مولای من، جز این که شنیده ام امامی از شما خروج می کند که زمین را از فساد پاک کرده و آن را پر از عدل می سازد. فرمود: ای دعبل! امام بعد از من «محمد» فرزندم، و بعد از«محمد» فرزندش «علی»، و بعد از «علی» فرزندش «حسن»، و بعد از «حسن»، فرزندش «حجت قائم منتظر» است که در زمان غیبتش مورد انتظار، و در هنگام ظهورش مورد «اطاعت» است. اگر باقی نماند از دنیا، مگر یک روز، همانا خداوند این روز را طولانی می کند تا این که او خروج کند و زمین را پر از عدل کند، پس از آن که پر از جور شده است، و اما این که چه زمانی قیام می کند، این خبر دادن از وقت است، همانا پدرم، از پدرش، و او از پدرانش روایت نموده است که، به پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله گفته شد: ای رسول خدا! چه زمانی «قائم» از ذریه تو قیام می کند؟ فرمود: مثل آن، مثل قیامت است که خداوند درباره آن فرموده: «لایجلیها لوقتها الا هو ثقلت فی السموات والارض الایأتیکم الابغته».

11- امام جواد علیه السلام

«صقربن أبی دلف» می گوید: از امام جواد علیه السلام شنیدم که می فرمود: همانا بعد از من، فرزندم علی است، فرمان او، فرمان من و گفتار او، گفتار من و اطاعت او اطاعت من است. امام بعد از او فرزندش «حسن» است که فرمان او فرمان پدرش و گفتار او گفتار پدرش و اطاعت او اطاعت پدرش است. سپس ساکت شد. عرض نمودم: پس امام بعد از «حسن» کیست؟ حضرت در این هنگام به شدت گریست و فرمود: بعد از «حسن» فرزندش «قائم بالحق و منتظر» است. عرض کردم: ای فرزند رسول خدا! چرا «قائم» نامیده شده؟ فرمود: زیرا بعد از فراموشی نامش، و ارتداد بیشتر قائلین به امامتش قیام می کند. عرض نمودم: چرا «منتظر» نامیده شده؟ فرمود: چون او را غیبتی است که روزگارش طولانی است و «مخلصین»، انتظار خروجش را خواهند کشید و «شکاکان» او را انکار خواهند کرد، و انکار کنندگان یاد او را مورد تمسخر قرار می دهند، و افرادی در تعیین زمان خروجش دروغ خواهند گفت، و تعجیل گران در خروجش هلاکت خواهند شد، و اهل تسلیم نجات خواهند یافت. حضرت «عبدالعظیم حسنی» می گوید: بر آقایم، امام جواد علیه السلام وارد شدم و قصد داشتم که از او درباره «قائم» سوال کنم که، آیا او است یا غیر او. پس آن حضرت آغاز به سخن نموده و فرمود: ای ابوالقاسم! همانا «قائم» از ما، همان «مهدی» است که بایسته است به هنگام غیبتش، مردم انتظارش را بکشند و به هنگام ظهورش پیروی اش کنند، و او سومین فرزند از فرزندان من است. قسم به آن که محمد صلی الله علیه وآله را مبعوث فرمود و ما را مخصوص به امامت قرار داد، اگر از عمر دنیا، جز یک روز باقی نمانده باشد خداوند آن را طولانی کند تا این که «مهدی» در آن روز خروج کند و زمین را پر از قسط و عدل نماید، همان گونه که از ظلم و جور پر شده باشد، و خداوند امر او را در یک شب اصلاح فرماید، همان گونه که امر کلیمش، موسی علیه السلام را در یک شب اصلاح فرمود، و آن زمانی بود که برای آوردن آتش برای اهلش رفت و به هنگام بازگشت، رسول و نبی بود. سپس فرمود: برترین اعمال شیعه ما، «انتظار فرج» است.

منـابـع

پورسید آقایی، جباری، عاشوری و حکیم- تاریخ عصر غیبت– از صفحه152 تا163

کلیــد واژه هــا

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها