ماجرای پیروزی امام علی (ع) در داوری یابس

فارسی 1435 نمایش |

ابوبصیر گوید: از امام صادق علیه السلام پرسیدم ماجرای وادی یابس (بیابان شنزار) که در سوره عادیات در مورد ستودن جنگاوران قهرمان اسلام نازل شده که در این وادی ( در سال هشتم هجرت) جنگیدند چیست؟

امام صادق فرمود: اهالی بیابان یابس که دوازده هزار نفر سواره نظام بودند با هم پیمان مرگ بستند که همه دست به دست هم دهند و محمد صلی الله علیه و آله و علی علیه السلام را بکشند. جبرئیل جریان را به رسول اکرم صلی الله علیه و آله اطلاع داد، رسول اکرم صلی الله علیه و آله نخست ابوبکر و سپس عمر را با سپاهی به سوی آنها فرستاد و آنها بی نتیجه بازگشتند. پیامبر صلی الله علیه و آله این بار علی علیه السلام را با چهار هزار نفر از مهاجر و انصار به سوی وادی یابس گسیل داشت. حضرت علی با سپاه خود سرازیر وادی شدند، به دشمن خبر رسید که سپاه اسلام به فرماندهی علی علیه السلام روانه میدان هستند. دویست نفر از مردان مسلح دشمن، به میدان تاختند. علی علیه السلام با جمعی از اصحاب به سوی آنها رفتند، آنها گفتند شما کیستید و از کجا آمده اید و چه تصمیمی دارید؟ علی علیه السلام در پاسخ فرمود: من علی بن ابی طالب پسر عموی رسول خدا صلی الله علیه و آله و برادر او و رسول او به سوی شما هستم، شما را گواهی به یکتایی خدا و بندگی و رسالت محمد صلی الله علیه و آله دعوت می کنم، اگر ایمان بیاورید، در نفع و ضرر، شریک مسلمین هستید. آنها گفتند: سخن تو را شنیدیم، آماده جنگ باش و بدان که ما تو و اصحاب تو را خواهیم کشت. علی علیه السلام به آنها فرمود: وای بر شما، مرا به بسیاری جمعیت خود و پیوند خود تهدید می کنید؟ بدانید ما از خدا و فرشتگان و مسلمانان برضد شما، کمک می جوییم و لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم.

دشمن به پایگاه های خود بازگشت و مستقر شد، علی علیه السلام نیز همراه اصحاب به پایگاه خود رفته و مستقر شدند، وقتی که شب شد، علی علیه السلام دستور داد مسلمانان حیوانات خود را آماده کنند و افسار و زین و جهاز شتران را مهیا کنند و در آماده باش کامل برای حمله صبحگاهی بسر برند. وقتیکه سفیده سحر دمید، علی علیه السلام با اصحاب خود نماز خواند، سپس به سوی دشمن شبیخون زد و آنچنان آنها را غافلگیر کرد که هنگام درگیری نمی فهمیدند که مسلمین از کجا بر آنها آنچنان سریع دست یافتند، و آنها زیر دست و پای سواران سلحشور اسلام درآمدند، هنوز دنباله سپاه اسلام نرسیده بودند که پیشتازان اسلام، دشمن را به هلاکت رسانده و علی علیه السلام شخصا هفت نفر از دلاوران پیشتاز دشمن را از پای در آورد، در نتیجه زنان و کودکانشان اسیر شدند و اموالشان به دست مسلمین درآمد. جبرئیل امین پیروزی علی علیه السلام و سپاه اسلام را به پیامبر صلی الله علیه و آله خبر داد، آن حضرت به منبر رفت و پس از حمد و ثنای الهی، مردم مسلمان را از فتح مسلمین با خبر کرد، و به آنها اطلاع داد که تنها دو نفر از مسلمین به شهادت رسیده اند. پیامبر صلی الله علیه و آله و همه مسلمین از مدینه بیرون آمده و به استقبال علی علیه السلام شتافتند و در یک فرسخی مدینه با سپاه علی علیه السلام رو به رو شدند، حضرت علی هنگامی که پیامبر صلی الله علیه و آله را دید از مرکب پیاده شد، پیامبر صلی الله علیه و آله نیز از مرکب پیاده شد و بین دو چشم علی علیه السلام را بوسید، مسلمانان استقبال کننده نیز مانند پیامبر صلی الله علیه و آله از مقام علی علیه السلام تجلیل کردند. غنائم جنگی و اسیران و اموال دشمن به تماشای مسلمین گذاشته شد. جبرئیل امین نازل شد و سوره عادیات (صدمین سوره قرآن) را به میمنت  این پیروزی نازل کرد: «و العادیات ضبحا، فالموریات قدحا، فالمغیرات صبحا، فأثرن به نقعا، فوسطن به جمعا...».

اشک شوق از چشمان پیامبر صلی الله علیه و آله  سرازیر شد، و در اینجا بود که آن گفتار معروف را به علی علیه السلام فرمود: «یا علی لولا اننی  اشفق ان تقول فیک طوائف من امتی ما قالت النصاری فی  المسیح عیسی بن مریم لقلت فیک الیوم مقالا لا تمــر بملاء  من الناس  الا اخذوا  التراب من تحت قدمیک»، (ای علی، اگر نمی ترسیدم که گروهی از امت من مطلبی را که مسیحیان درباره حضرت مسیح علیه السلام گفته اند، درباره تو بگویند، در حق تو سخنی می گفتم که از هر کجا عبور کنی خاک زیر پای تو را برای تبرک برگیرند.)

در آغاز سوره عادیات که به مناسبت این پیروزی نازل شده پنج سوگند است که در پنج آیه آمده و ترجمه آن را در این جا می آوریم: «سوگند به اسبان دونده که به سوی میدان نفس زنان به پیش می روند، بر اثر برخورد سم آنها به سنگ ها، برق از آنها می جهد، و صبحگاهان برق آسا بر دشمن حمله می برند و با حرکت سریع خود ذرات غبار را در فضا می پراکنند و دشمن را در حلقه محاصره قرار می دهند،  پس دسته جمعی به قلب دشمن حمله ور می شوند.»

منـابـع

محمد محمدی اشتهاردی- داستان دوستان – از صفحه 212 تا 215

کلیــد واژه هــا

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها

0 نظر ارسال چاپ پرسش در مورد این مطلب افزودن به علاقه مندی ها