سیر تدوین و گردآوری هلاخا در آیین یهود

شولحان عاروخ اثری مرجع و معیار در زمینه هلاخا

یکی از دانشمندان لهستانی به نام ربی مشه ایسرلس، معروف به رما، در پی آن برآمد که با آوردن حاشیه هایی مطابق شرح خود بر طور، بر شولحان عاروخ قارو شرحی بنگارد و این گرایش کتاب وی را اصلاح کند. او حاشیه هایش را مپا (رومیزی) نامیده بود. شولحان عاروخ با گستردگی ای که داشت آرای دو دانشمند مشهور جوامع یهودی اشکنازی و سفاردی را در بر می گرفت و همین امر مقبولیتی بدان بخشیده بود که مجموعه های پیش از آن برخوردار نبودند، و چون جز آن کتابی در دسترس نبود تبدیل به معتبرترین نوشته هلاخایی شد. زندگی و اعمال دینی همه جوامع یهودی، به جز یهودیان یمنی که همچنان از نظرات ابن میمون پیروی می کردند، تحت تأثیر این کتاب شکل می گرفت.
صنعت چاپ نیز که در قرن پانزدهم به وجود آمد از عوامل مهم انتشار گسترده و سریع شولحان عاروخ بود و نقش غیر قابل انکاری در پذیرفته شدن آن به عنوان اثری مرجع و معیار در زمینه هلاخا داشت. اگرچه رسوم محلی، یا مینهاگ، هنوز در جوامع مختلف رواج داشتند و در نتیجه جزئیات امور هلاخایى خالى از تنوع نبودند اما در بیشتر موارد احکام شولحان عاروخ یکدستى قابل توجهى در اعمال و مناسک به وجود آورد.

مخالفت با کتاب شولحان عاروخ

شولحان عاروخ همانند دیگر مجموعه هاى پیش از خود از جانب شمارى از حاخام هاى مشهور که تمایلى به جمود پیدا کردن هلاخا در کتابى خاص این موضوع نداشتند به شدت مورد مخالفت قرار گرفت. ربى یهودا لوئو از اهالى پراگ که یکى از تندترین مخالفان شولحان عاروخ بود مى نویسد: «مناسب تر و بهتر آن است که شخص از طریق مطالعه و بررسى تلمود به رأیى هلاخایى برسد. حتى اگر دلیلى داشته باشیم که چنان فردى درست پیش نخواهد رفت و رأى درستى برنخواهد گرفت... و حتى اگر عقل و فهم وى او را به گمراهى کشانند باز با این حال آنگاه که وى مطابق فرمان عقلش حکم مى کند محبوب خدا است... این بهتر از کسى است که حکم موضوعى را از کتابى در آورد، بدون آنکه دلایل آن حکم را بداند. چنین امرى بدان ماند که نابینایى گام در راه نهد.»

مشهورترین شرح ها بر شولحان عاروخ
در قرن هاى پس از انتشار شولحان عاروخ شرح هاى زیادى براى توضیح و توجیه احکام آن، یا تعدیل آنها در قبال شرایط جدید نگاشته شدند. این روند تا دوران جدید ادامه یافته است، ولى انبوه مواد انباشته شده در سراسر آن مجموعه، استفاده از آن را براى عموم مشکل کرده است و در نتیجه تلاش هاى گوناگونى براى ساده کردن آن صورت گرفته است. مشهورترین و عمومى ترین این موارد کتاب قیصور شولحان عاروخ (خلاصه شولحان عاروخ) است که به دست ربی شلومو گانزفرید (1808 ـ 1886) نگاشته شده و موضوعات هلاخایى غیر مرتبط با یهودیان معمولى، و حتى مواردى مانند بسیارى از احکام شبات را که به نظر مولف آن چنان در ساختار زندگى یهودیان تثبیت شده اند که احتیاجى به صورت بندى صریح آنها نیست در میان نیاورده است. با تجدید حیات یهود در فلسطین و تاسیس کشور یهودى اسرائیل، اگرچه هیچ مجموعه قانونى روزآمدى که همانند شولحان عاروخ باشد و نیز بتواند در میان یهودیان راست کیش با اقبال عام مواجه شود به وجود نیامده است ولى در واکنش به مشکلاتى که فن آورى جدید پدید آورده است انبوهى از نوآورى هاى هلاخایى در کار آمده اند. اما در ایالات متحده آمریکا یهودیت محافظه کار کمیته قوانین و ضوابط یهودیان را تاسیس کرده که نوآورى هایى کرده اند تا هلاخا را با دیدگاه هاى غالب محافظه کاران درباره ازدواج، طلاق، مراسم عبادى شبات و مانند اینها تطبیق دهند. حاخام هاى راست کیش که نسبت به تجددگرایى هاى همه جانبه اى که درباره هلاخا مطرح مى شوند بسیار حساسیت نشان مى دهند همیشه آن اقدامات را به شدت مورد حمله قرار مى داده اند.

جوابیه هاى هلاخایى

در حالى که مجموعه هاى هلاخایى مدون، معیار بودن آنها را تضمین کرد اما سرچشمه عمده تحولات هلاخا در دوران پس از تلمود جوابیه ها بودند. در عبرى به جوابیه ها شئلوت اوتشووت مى گویند که به معناى «پرسش ها و پاسخ ها» است. اینها مشتمل بر پاسخ هاى مراجع حاخامى به پرسش هایى اند که اغلب از هزاران کیلومتر آن دست تر به آنان نوشته مى شد. در برخى موارد جوابیه ها چیزى جز وسیله اى بیانى به نظر نمى آیند، چرا که جواب دهنده سؤالى سر هم مى کرد تا پاسخى را که جالب مى دید ابراز کند. اما اکثریت غالب جوابیه ها از مشکلات زندگى واقعى که پرسشگران در مورد آنها از متخصصان هلاخا راهنمایى مى طلبیدند ناشى مى شوند. به حسب نوع، جوابیه ها طیفى از پاسخ هاى ساده یک یا دو جمله اى تا مقالات طولانى و به دقت بحث شده اى که همه جانبه هاى موضوع را شامل مى شدند و نقل قول هایى از منابع مربوطه را نیز در خود داشتند در بر مى گرفت. در نوع اخیر از جوابیه ها گاهى پیدا کردن پاسخى که جواب دهنده داده است مشکل مى شود، چرا که در طى توضیحات پر گفتگویى که براى احکام مى آورند پاسخ ها در جرح و تعدیل مى افتند.

تفاوت قابلیت ها
قابلیت هایى که یک پاسخ دهنده ممتاز باید دارا مى بود (یعنى فهم نکاتى که در دل هر مشکل وجود دارند، قدرت بر نظم و نسق بخشیدن به استدلال ها و جواب هاى آنها، و توانایى پیدا کردن راه حل هاى ابتکارى براى مسئله هاى سخت) با قابلیت هایى که در دیگر شاخه هاى دانش یهودى لازم بود فرق داشتند. یک مجموعه نویس عالى، یا مفسر تلمود، چه بسا جواب دهنده اى ضعیف از آب در مى آمد. اگرچه جوابیه ها بیشتر به مسائل فنى هلاخایى مى پرداختند اما گاه به گاه با موضوعات کلامى، جنبش هاى فرقه اى درون یهودیت، تاریخ نگارى، موضوعات پزشکى و علوم طبیعى، و واقعیات روزمره زندگى یهودیان هم سر و کار پیدا مى کردند. درست به همین دلیل است که این گونه نوشته ها منبع سرشارى از داده ها به حساب مى آیند و براى تحقیقات تاریخى و جامعه شناختى مفیدند، چرا که پرسش ها، و اغلب نیز جواب ها، اوضاع و احوال اجتماعى غالب را منعکس مى کنند.

جوابیه هاى متعدد در مورد وضعیت زنان بی شوهر

از مشخصه هاى دوره هاى آشوب تاریخ یهود جوابیه هاى متعددى است که به وضعیت زنانى اختصاص دارند که شوهرانشان در قتل عام ها یا در اثر اخراج یهودیان از کل یک منطقه، ناپدید شده بودند. این زنان رها مانده، که به عگونا مشهورند، نمى توانند دوباره ازدواج کنند مگر آنکه بر اساس ادله هلاخایى بتوان شوهرانشان را مرده به حساب آورد. جواب دهنده ها در تلاش براى یافتن چنان ادله اى ابتکارات شرعى قابل توجهى در کار مى آورند.

جوابیه ها به عنوان عرف هاى الزامى هلاخا
هر جوابیه اى رسم و رویه اى در شریعت یهود به شمار مى آمد و از جانب دیگر دانشمندان مورد بحث قرار مى گرفت، و سرانجام هم ممکن بود در یکى از کتاب قانون هایى که بعدا نوشته مى شد به عنوان یکى از عرف هاى الزامى هلاخا درج شود. گاه به مدت چند دوره بر سر نوآورى یا تفسیرى که پاسخ دهنده اى براى نکات یک مأخذ ارائه مى داد مشاجره اى سخت در مى گرفت. یکى از جوابیه هاى ربى صوى اشکنازى (1660- 1718)، به شماره 74 در مجموعه جوابیه هایش به نام حاخام صوى، که در آن به پرسشى درباره مرغى که در بدنش قلبى یافت نشده بود پاسخ مى دهد به چنان سرنوشتى مبتلا شد. در شرایط عادى، با نبود عضوى عمده مانند قلب نمى توان حیوان را به عنوان خوراک حلال واجد شرایط به حساب آورد. اما اشکنازى اجازه خوردن مرغ را داده بود، و دلیلش آن بود که حتما دخترکى که شکم مرغ را باز کرده تا دل و روده اش را پیش گربه خانه بیندازد بدون آنکه متوجه باشد قلب آن را نیز بیرون انداخته است. مرغ به هیچ وجه نمى توانسته است بدون قلب زنده بماند، اما از آنجا که پیش از سلاخى زنده و سر حال بوده تبیین دیگرى براى قلب گم شده نمى توان داشت.
به نظر اشکنازى اینکه دخترک بیرون انداختن قلب را منکر بوده است قابل اعتنا نیست، زیرا به احتمال بسیار زیاد در آن حال توجه نداشته است. تعدادى از ربیان مشهور با چنان شدتى به حکم اشکنازى حمله بردند که وى مجبور شد مقام حاخامى خود در آلمان را ترک گوید و به آمستردام که از آرامشى نسبى برخوردار بود نقل مکان کند. مقاومت آشکار و سازش ناپذیر اشکنازى در مورد مسائل عمومى، که باعث مى شد تعامل دیگر حاخام ها با او دشوار گردد، بى تردید بر وخامت مشاجرات افزوده بود. با نگارش جوابیه اى که در آن حکمى مشاجره خیز به میان مى آید در واقع جواب دهنده شهرت خویش را در معرض داورى نقادانه دیگر ربیان مى گذارد. از این روى جواب دهندگان تمایل داشته اند جانب احتیاط را رعایت کنند و احکام راحتى را که ممکن بود سرزنش هاى معاصران «مقدس تر از او» را به دنبال داشته باشند کنار گذارند. اما این دقیقا نشان بزرگى پاسخ دهنده است که در مواجهه با مشکلات هلاخایى خلاقیت نشان دهد و اگر راه حلى اساسى طراحى کرده است شجاعت انتشار آن را داشته باشد.
یکى از حاخام هاى متجدد که اصولگرایى و دانشمندى وى غیر قابل انکار است هدف تظاهراتى از سوى متعصبان یهودى قرار گرفت. آنان با جوابیه وى حاکى از تجویز لقاح مصنوعى در شرایطى خاص، مخالف بودند و اعتراضى عمومى براى آن براه انداختند. همین حاخام، که در جواب برخى پرسش ها در باب قوانین خوراکى یهود احکامى ساده صادر کرد، در میان بدگویانش مضحکه شده بود: «اگر حاخام فلان بگوید که غذایى حلال نیست آنگاه حتى غیر یهودیان نیز نباید آن را بخورند.»

جوابیه ها مفیدترین وسیله برای مقابله با پیشرفت هاى فن آورى
پیشرفت هاى فن آورى سؤال هایى در مورد عمل یهودیان پیش آورده است که در متون و مجموعه هاى هلاخایى سنتى کوچک ترین نشانى از آنها نمى توان یافت. حاخام ها سریع ترین و مفیدترین وسیله براى روبرو شدن با این پیشرفت ها را همین جوابیه ها مى دانستند. براى مثال، تمام قانون نامه هاى سنتى ممنوعیت هاى گوناگون مربوط به روشن کردن آتش در شنبه ها و موعدها را در مجموع بیان کرده اند. حال با پیدا شدن الکتریسیته مى بایست کل موضوع دوباره به بحث گذاشته مى شد و حاخام ها مجبور بودند تلاش فراوانى به کار بندند تا چگونگى کار چراغ هاى الکتریکى و شباهت ها و تفاوت هاى آن با شمع یا چراغ هاى نفتى را به خوبى فهم کنند. طبیعى است که درک آنان از مسائل فنى گاه ناقص بود، و احکامى که بر پایه چنان دریافتى صادر مى شدند به هنگام دست یافتن هلاخائیان به آگاهى هاى فنى بیشتر به کلى تغییر مى کردند.

جوابیه های حاخام ها در مسائل حساس

در بسیارى از مسائل که از حساسیت برخوردارند حاخام هاى مشهور بدون آنکه اجازه انتشار دیدگاه هایشان را بدهند با یگدیگر جوابیه هایى رد و بدل مى کنند. این امر به ویژه در جایى صادق است که مى خواهند براى موردى خاص حکم ساده اى صادر کنند و همچنین آنگاه که یا نمى خواهند با خشم هم صنفان و عوام محافظه کارتر از خود روبرو شوند یا آنکه مى ترسند اگر در یک مورد آسان گیرى کنند به دلیل تفسیر نادرستى که از آن خواهد شد در مواردى کاملا متفاوت نیز حکم آسان ایشان تعمیم یابد و پیاده شود. یکى از این موضوعات حساسیت برانگیز مسئله ممزر یا بچه ای است که از زنای با محارم و یا زنای محصنه به دنیا آمده باشد. اگرچه ممزر تمامى حقوق و مسئولیت هاى همکیشان یهودى اش را دارا است اما ازدواج وى فقط با ممزر و یا با نوآیین امکان دارد. این امر مشقت فراوانى براى ممزر به بار مى آورد: به سختى مى توان کسى را به خاطر اعمال والدینش که وى را به چنین وضع خاصى کشیده است مسئول دانست. در جاهایى که ممکن است، حاخام ها مى کوشند روشى بیابند که به موجب آن بتوان وضعیت قانونى یک ممزر را لغو کرد.
مثلا در مورد بچه اى که از پیوندى زناگونه به دنیا آمده است اگر بتوان ازدواج مادر بچه را بر اساس ادله اى فنى نادرست شمرد دیگر رابطه او با پدر بچه در واقع در حکم زناى محصنه نبوده است. چنین اقداماتى به ندرت به موارد دیگر تعمیم داده مى شوند; زیرا ممکن است مورد تفسیر غلط قرار گرفته، تشویق به رابطه نامشروع به حساب آیند، چرا که زن و مردى که بدین کار گرفتار مى شوند معتقد خواهند بود که هر ننگى که به فرزند حاصل از ارتباط آنان بچسبد به سادگى مى تواند با استدلالات مناقشه برانگیز و موقعیت سنجانه یک حاخام دلسوز مرتفع گردد.

ماجرای لانگر

وقتى در 1972 حاخام شلومو گورن، یکی از دو سرحاخام اسرائیل، جوایبه مفصلی منتشر کرد و اجازه داد تا برادر و خواهری را که ممزر اعلام شده بودند به راحتی ازدواج کنند و قائل شد که عیبی بر آنان نیست از سوی بسیاری از مقامات حاخامی مشهور مورد حمله قرار گرفت. این قضیه که به ماجرای لانگر معروف شد مثل بمب در اسرائیل صدا کرد. دولت بر نهادهاى دینى فشار مى آورد تا آن خواهر و برادر را از داغ ممزرى معاف بدانند. کار گورن وادادن در برابر این فشار محسوب شد و استدلالات هلاخایى وى نامعتبر و مردود به حساب آمدند. در واقع راست کیش هاى افراطى در اورشلیم اجتماعى عمومى برپا کردند و در خلال آن جامه بر تن دریدند، و به علت آنچه آن را توهینى به مقدسات از سوى سرحاخام مى دانستند روزه عمومى اعلام کردند. کل این وقایع نشانه مشکلاتى است که در مقابل جواب دهندگانى که مى خواهند دیدگاه هاى هلاخایى نوعا مشاجره برانگیزى مطرح سازند قد علم مى کند.
مشکلات در تمامى موارد جدید نیستند. تعیین رسم و رویه هاى هلاخایى از راه به کارگیرى جوابیه ها، گرچه از همه بیشتر در بین حاخام هاى راست کیش یافت مى شود، اما در میان حاخام هاى محافظه کار و اصلاح گرا نیز بى استفاده نیست; با این حال نزد اصلاح گرایان اعتبارى که هر جوابیه پیدا مى کند از الزام آورى کمترى برخوردار است. جوابیه هاى اصلاح گرایان مانند حکم یک متخصص هلاخا درباره اینکه یهودیان در شرایط خاص چگونه باید رفتار کنند نیست بلکه بیش از همه نوعى توصیه در مورد آن گونه از رفتار است.


Sources :

  1. آدین اشتاین سالتز- سیری در تلمود- مترجم باقر طالبی دارابی- مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب- 1383

  2. جان. بى ناس- تاریخ جامع ادیان- ترجمه على‏ اصغر حکمت- سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامى- 1370

  3. آلن آنترمن- باورها و آیین های یهودی- مترجم رضا فرزین- صفحه 182-198- مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب- 1385

https://tahoor.com/en/Article/PrintView/114866