برقراری پیمان اخوت بین مهاجرین و انصار

گفته شده است که پیامبراکرم (ص) در عمر شریف خود، دو بار بین بعضی از مسلمانان پیمان اخوت بستند. اولین بار پیش از هجرت به مدینه و در میان برخی از مهاجرین بود که در آن ابوبکر به برادری عمر و حمزه به برادری زید ابن حارثه و عثمان برادر عبدالرحمن ابن عوف و زبیر ابن عوام برادر ابن مسعود و رسول الله (ص) برادر امیرالمومنین (ع) و... خوانده شدند.
این پیمان بار دوم در مدینه و میان بخی از انصار و مهاجرین صورت گرفت و در آن: بین حمزه و زید ابن حارثه و بین ابوبکر و خارجه ابن زید ابن حارث و بین عمر ابن خطاب و عتبان ابن مالک و بین زبیر ابن عوام و سلمه ابن سلامه، گفته شده بین زبیر و عبدالله ابن مسعود و بین طلحه ابن عبیدالله و کعب ابن مالک و بین عبدالرحمن ابن عوف و سعد ابن ربیع و بین ... مواخات برقرار شد و در این پیمان نیز رسول اکرم (ص) که امام علی بن ابی طالب (ع) را برادر خود معرفی فرمودند.
طبق این پیمان، هر برادر ایمانی از دیگری ارث می برد و کسانی که در مکه بودند ولو از خویشاوندان مرده باشند ارث نمی برند.
این پیمان با نزول آیه 72 تا 74 سوره انفال محکم شده و مسلمین ملزم به رعایت آن شدند آیه 72 تا 74 سوره انفال: «ان الذین آمنوا و هاجروا و جاهدوا باموالهم و انفسهم فی سبیل الله الذین آووا و نصروا اولئک بعضهم اولیاء بعض و الذین آمنوا ولم یهاجروا من ولایتهم من شیء حتی یهاجروا و ان استنصروکم فی الدین فعلیکم النصر الاعلی قوم بینکم و بینهم میثاق؛ والله باتعملون بصیر. والذین کفروا بعضهم اولیاء بعض الا تفعلوه تکن فتنه فی الارض و فساد کبیرا. والذین آمنوا و هاجروا و جاهدوا فی سبیل الله والذین آووا و نصروا اولئک هم المومنون حقا؛ لهم مغفره و رزق کریم». «آنان که ایمان آوردند و مهاجرت کرده و با مال و جان خویش در راه خدا جهاد کرده اند و آنان که به مهاجران جای داده و یاریشان کرده اند، خویشاوندان یکدیگرند. و آنان که ایمان آوده و مهاجرت نکرده اند خویشاوندان شما نیستند تا آن گاه که مهاجرت کنند. ولی اگر شما را به یاری طلبیدند باید به یاریشان برخیزید مگر آنکه بر ضد آن گروهی باشد که میان شما و ایشان پیمانی بسته شده؛ و خدا به کارهایتان بیناست. و کافران برخی از آنها دوستدار و حامی یکدیگرند، پس اگر به آنچه گفته شد عمل نکنید در برابر کفار متحد شکست خورده و فتنه و فساد بزرگی در زمین بر پا خواهد شد. و آنان که ایمان آورده و مهاجرت کردند و در راه خدا به جهاد برخاستند و آنان که پناه دادند و یاری کردند، مومنان حقیقی هستند و برایشان آمرزش و روزی خوبی است».(انفال/ 74-72).  پس خداوند متعال با این آیات عقد برادری ای که رسول الله (ص) بین مهاجرین و انصار بسته بود محکم کرد.
ناگفته نماند برخی از محققین در حکم به ارث بردن برادران ایمانی آنانکه رسول اکرم (ص) بین ایشان عقد اخوت بستند شک نموده و آن را محل تردید دانسته اند.
تعداد مسلمینی که بین ایشان مواخات برقرار شد:
گفته می شود تعداد مسلمانان مرد به هنگام پیمان اخوت نود نفر بوده، چهل و پنج نفر از انصار و چهل و پنج نفر از مهاجرین. و در طبقات ابن سعد ج 1 قسمت دوم ص 1 و در غیر آن از قول ابن جوزی آمده است که تعداد افراد مذکور هشتاد و شش نفر بوده».
البته به نظر می رسد آمار مذکور غلط بوده و تعداد مسلمین در این هنگام بیش از این مقدار بوده، زیرا تنها به هنگام پیمان عقبه ثانیه بیش از هشتاد نفر با رسول اکرم (ص) بیعت کردند، اگر این جمعیت را به اضافه مسلمانان مکه و مسلمانانی که پس از ایمان عقبه ثانیه به اسلام گرویده اند بکنیم قطعا عددی به مراتب بیش از عدد مذکور به دست می آید مگر اینکه منظور قائلن این اقوال این باشد که پیمان اخوت بین اکثر مسلمین بسته نشده و میان نود نفر بسته شده که به این قول نیز می شود اشکال کرد؛ زیرادر برخی روایات وارده در این باب از قول رسول اکرم (ص) گفته شده است: بعد از برقراری پیمان اخوت توسط پیامبر (ص) میان عده ای از مهاجرین و انصار حضرت به الباقی فرمود: بروید و میان خود برادری و اخوت برقرار کنید».
البته از این اشکال نیز می توان جواب داد به اینکه منظور از نود نفر، تعدادی هستند که خود رسول الله (ص) میان ایشان برادری برقرار نموده. والله اعلم.

مواخات رسول الله (ص) و امیرالمومنین (ع):
احمد ابن حنبل و غیر او نقل کرده اند: «وقتی پیامبر اکرم (ص) بین مردم مسلمان پیمان اخوت برقرار نمود و علی (ع) را رها نمود تا جائی که علی (ع) دید برای او برادری انتخاب نشده است، نزد رسول الله (ص) آمده و گفت: «ای رسول خدا (ص) آیا میان اصحابت برادری برقراری نموده و مرا بدون برادر رها کردی؟» پس پیامبر فرمود: «بدرستیکه من تو را نگه داشتم تا میان خود و تو برادری برقرار کنم، تو برادر من هستی و من برادر توام، پس اگر کسی از تو راجع به خودت پرسید بگو: «من بنده خدا و برادر رسول خدا هستم» و بدرستیکه بعد از تو کسی چنین ادعائی نمی کند مگر فرد دروغ گو و کذاب. و قسم به کسی که به حق مرا مبعوث کرد، تو را و برقراری برادری برای تو را عقب نیانداختم مگر برای اینکه می خواستم تو را برادر خود قرار دهم و تو نسبت به من مانند هارون هستی به موسی إلا اینکه بعد از من پیامبری نخواهد بود و تو برادر و وارث من ملقب شدن امیرالمومنین (ع) به لقب ابوتراب:
برخی گفته اند: هنگامیکه علی (ع) دید پیامبر اکرم (ص) میان او و کسی برادری برقرار نکرده است با حالت غم و اندوه به سمت مسجد رفت و روی خاک خوابید، پس رسول اکرم (ص) از این امر مطلع شده و نزد علی (ع) آمده و خاک را از دست او تکاند و گفت: «بلند شو ای «ابوتراب» » سپس میان خود و علی (ع) پیمان اخوت بست.
البته ظاهرا ملقب شدن آن حضرت به این لقب در مناسب دیگر و به وجه دیگری بوده است که انشاء الله بزودی بیان آن خواهد آمد و آنچه در اینجا ذکر شد صرفا به منظور بیان نظرهای مختلف بوده و تحلیل این موضوع را به بعد موکول می کنیم.
نقد چند گفته در باب مواخات رسول الله (ص) و امیرالمومنین (ع) در اینجا دو گفتار در مورد مواخات پیامبر و امام علی (ع) مطرح و به قدر بضاعت خود پاسخ می گوییم: 1- عده ای گفته اند، عقد پیمان برادری میان مسلمانان صرفا به منظور ایجاد رفق و برقراری الفت میان بعضی از ایشان بوده فلذا معنا ندارد پیامبر اکرم (ص) میان خود و کس دیگر ولو علی (ع) برادری برقرار کند. ابن حزم، ابن کثیر و ابن تیمیه از حمله این منکران اند.
جواب: مصادر این روایت آنقدر زیاد است که انکار همه آنها از سوی این آقایان ممکن نیست بخصوص که عده ای از آنها را اهل سنت و بزرگانی چون احمد ابن حنبل نقل کرده اند. از این گذشته چه کسی گفته برقراری اخوت صرفا به منظور ایجاد رفق و حمایت مالی برخی از مسلمانان از برخی دیگر بوده و غرض از این پیمان صرفا ایجاد الفت بوده؟ اگر چنین است چرا بین زید ابن حارثه و حمزه و بین کسان دیگری که هر دو از مهاجران بوده و از نظر مالی ضعیف بوده اند نیز این پیمان برقرار شده یا چرا بین ابوبکر و خارجه ابن زید و بین طلحه و کعب ابن مالک یا بین کسانی که در میان آنها از پیش الفت و برادری شدیدی بوده نیز عقد اخوت خوانده شده؟ پس سخن مذکور را اشتباه بوده و به نظر می رسد به قصد پوشاندن نیکی ها و احترام علی (ع) نزد رسول الله (ص) گفته شده است.
2- گروهی دیگر گفته اند پیامبر اکرم (ص) فرموده است: «اگر بنا باشد دوست و خلیلی برای خود برگزینیم ابوبکر را انتخاب می کنم» و گویا از این مجرا قصد دارند اخوت پیامبر و علی (ع) را زیر سئوال بوده و روایات وارده در این باب را دچار اشکال کنند.
پاسخ ما به این گروه این است که مگر در کنزالعمال نیامده است: پیامبر اکرم (ص) فرمود: «برای هر پیامبری دوست و خلیلی است و دوست و خلیل من سعد ابن معاذ است»؟ و مگر در تاریخ بغداد نوشته الخطیب ج 6 ص 321 نیامده است پیامبر اکرم (ص) فرمود: «برای هر پیامبری خلیلی است و خلیل من عثمان ابن عفان» است»؟!
چطور ممکن است رسول اکرم (ص) با سعد ابن معاذ یا عثمان دوست و خلیل بوده و در عین حال بفرماید اگر بنا باشد دوست و خلیل برگزینیم ابوبکر را برمی گزینیم؟
بنظر می آید همچنان که در «الغدیر» آمده است حدیث دوستی پیامبر با عثمان را اسحاق ابن نجیح جعل کرده و حدیث دوستی ابوبکر نیز در مقابل حدیث اخوت نبی با علی (ع) ساخته شده و به این مطلب «معتزلی» در شرح نهج البلاغه معتزلی ج 11 ص 29 اشاره نموده است.


Sources :

  1. جعفر مرتضی عاملی- الصحیح من سیره النبی الاعظم- جلد 4

  2. محمد ابن یوسف الصالحی الشامی- سبل الهدی و الرشاد فی سیده خیرالعباد- جلد 3

https://tahoor.com/en/Article/PrintView/116612