نمونه هایی از تأثیر قرآن و حدیث در آثار خاقانی

نمونه هایی از تاثیر قرآن و حدیث در اشعار خاقانی
نسبت از علم گیر خاقانی *** که بقا شاخ علم را ثمره است
علوی را که نیست علم علی *** نقش سودا است هر چه بر شجره است
عالم است از صفت عبادالله *** جاهل از زمره ی هم الکفره است
شاه نشناسدت محل گر چه *** سخنت زاد سفره ی سفره است
زیر دو نان نشین که شیر فلک *** به سه منزل فرود گاو و بره است
زیرکان زیر گاو ریشان اند *** کآن عمران فروتر از بقره است
که در بیت سوم از آیات «الا عباد الله المخلصین؛ مگر بندگان پاکدل خدا» که پنج بار در سوره صافات، آیه های 40، 74، 128، 160، 169 آمده و نیز آیه 42 از سوره عبس: «اولئک هم الکفره الفجره؛ آنان همان كافران بدكارند» استفاده کرده، و در بیت چهارم از آیه 15-16 سوره عبس: «بایدی سفره* کرام برره؛ به دست فرشتگانی* ارجمند و نیکوکار» استفاده کرده است و در بیت آخر نیز برای اثبات مقصود خود از وضع قرار گرفتن سوره ها در قرآن یاد کرده و نکته سنجی نموده است؛ چه در قرآن مجید، سوره آل عمران فروتر از سوره ی بقره (گاو) قرار گرفته است. و همین نکته سنجی را بر پایه ی قرار گرفتن سوره های قرآنی بار دیگر یاد کرده است. می گوید:
گر فروتر نشست خاقانی *** نه ورا عیب و نه ترا ادب است
قل هو الله نیز در قرآن *** زیر تبت یدا ابی لهب است!
***
عروس عافیت آنگه قبول کرد مرا *** که عمر بیش بها دادمش به شیربها...
مرا به منزل الا الذین فرود آور *** فرو گشای ز من طمطراق الشعرا
که از آیات 224-227 سوره شعراء اقتباس کرده است: «و الشعراء یتبعهم الغاوون* الم تر انهم فی واد یهیمون* وانهم یقولون ما یفعلون* الا الذین آمنوا و عملوا الصالحات و ذکروا الله کثیرا؛ و از شاعران گمراهان پیروی می کنند* آیا نمی بینی که آنها در هر وادیی سرگشته می شوند* و آنان می گویند آنچه را که نمی کنند* مگر آن کسان که ایمان آوردند و کارهای شایسته کردند و خدا را بسیار یاد کردند» خاقانی در چند مورد دیگر نیز به این آیه اشاره کرده، از جمله، باز، می گوید:
اگر چه نام من اندرحساب الشعراء است *** زمدحت توبه الا الذین سزاوارم
مفسران گفته اند: چون این آیه ها فرود آمد، عبدالله رواحه، کعب بن مالک و حسان ثابت پیش رسول (ص) آمدند، گریان! گفتند: یا رسول الله خدای تعالی در حق شاعران این گفت و ما شاعریم. رسول (ص) گفت: آیات را تمام برخوانید «... الا الذین آمنوا و عملوا الصالحات...» ایشان دل خوش شدند. و روز غدیر چون حسان ثابت این شعر را بر خواند که:
نادیهم یوم الغدیر نبییهم *** بخم، واسمع با لرسول منادیا
(روز غدیر خم پیامبرشان آنان را ندا کرد و بشنوید ندای رسول را...)، تا آخر ابیات، رسول اکرم فرمود: پیوسته به وسیله جبرئیل مؤید باشی به نصرتی که با زبان در حق ما کردی. و ظاهرا اغلب شاعران از این تهمت که معمولا شاعران دروغگو هستند و آنچه می گویند، نمی کنند تحاشی می کردند و برای اثبات مقام شعر و شاعری خود به رویدادهای تاریخی و آیات قرآنی و احادیث نبوی استناد می جستند. منوچهر دامغانی گوید:
هر کرا شعری بری، یا مدحتی پیش آوری *** گوید این یکسر دروغ است ابتدا تا انتهی...
گر مدیح و آفرین شاعران بودی دروغ *** شعر حسان بن ثابت کی شنیدی مصطفی
بر لب و دندان آن شاعر که نامش نابغه است *** کی دعا کردی رسول هاشمی خیرالوری
شاعری عباس کرد و طلحه کرد و حمزه کرد *** جعفر و سعد و سعید و سید ام القری
ور عطا دادن به شعر شاعران بودی فسوس *** احمد مرسل ندادی کعب را هدیه ردی
و در کتب حدیث و ادب آمده است که: «و کان ابوبکر و عمر شاعرین و علی علیه السلام اشعر منهما؛ ابوبکر و عمر نیز شاعر بودند، ولی علی (ع) از آن دو شاعرتر بود» (راغب اصفهانی، محاضرات الادباء، ج 1 ص 79). خلاصه هم خاقانی و هم شاعران بزرگ دیگر می خواستند در اشعار خود به مخالفان خود بگویند که ما شاعریم و شاعری در نفس خود عیب نیست، مگر اینکه شاعر به جای پند و نصیحت و دفاع از حق تملق بگوید و زبان به دروغ و ناروا باز کند.
خرد به ماتم و تن در نشاط، خوش نبود *** که دیو جلوه کند بر تو و پری رسوا
برو نخست طهارت کن از جماع الاثم *** که کس جنب نگذارند در جناب خدا
که اشاره است به حدیث مشهور: «الخمر جماع الاثم و ام الخبائث و مفتاح الشر؛ شراب مستی آور ریشه همه گناهان و مادر همه ناپاکی ها و کلید بدی هاست».
هم امارت هم زبان دارم کلید گنج عرش *** وین دو دعوی را دلیل است از حدیث مصطفی
من قرین گنج و اینها خاک بیزان هوس *** من چراغ عقل و اینها روز کوران هوی
که اشاره به دو حدیث «الشعراء امراء الکلام» و «و ان لله کنوزا تحت العرش مفاتیحه السنه الشعراء» است.
حفت الجنه همه راه بهشت آمد خار *** پس خارستان گلزار تمنا بینند
حفت النار، همه راه سقر گلزار است *** باز خارستان سرتاسر صحرا بینند
(باز: پس از، پس از عبور از خارستان)
که اقتباس از حدیث معروف «حفت الجنت بالمکاره و حفت النار بالشهوات؛ بهشت با سختی ها در پیچیده است و آتش با شهوت ها و خوشی ها همراه شده».
تاج خرسندیم استغنا داد *** با چنین مملکه طغیان چه کنم
نعمتی بهتر از آزادی نیست *** بر چنین مائده کفران چه کنم
همتم بر سر کیهان خورد آب *** ننگ خشک و تر کیهان چه کنم
که تلمیح است به سخن امام حسین (ع): «ان لم یکن لکم دینا فکونوا احرارا فی دنیاکم؛ اگر دین ندارید باری در دنیا آزاده باشید».
خاقانیا قبول و رد از کردگار دان *** ز او ترس و بس که ترس تو پازهر زهر اوست
دیوان فرشتگان اند آنجا که لطف اوست *** مردان مخنثان اند آنجا که قهر اوست
هر حکم را که دوست کند دوستدار باش *** مگریز سر مکش که همه شهر شهر اوست
که تلمیح است به آیات بسیاری از جمله: «لا یسأل عما یفعل و هم یسألون؛ پرسیده نشود از آنچه می کند و حال آنکه ایشان پرسیده شوند» (انبیاء/ 23).
هر کس که حریف عنکبوت است *** مأویگهش اوهن البیوت است
که اقتباس است از آیه: «مثل الذین اتخذوا من دون الله اولیاء کمثل العنکبوت اتخذت بیتا و ان اوهن البیوت لبیت العنکبوت لو کانوا یعلمون؛ مثل کسانی که جز خدا سرورانی گرفتند مانند مثل عنکبوت است که خانه ای گرفت و همانا سست ترین خانه ها خانه ی عنکبوت است» (عنکبوت/ 40) و این تمثیل از روشن ترین و زیباترین تمثیل هاست.
در صلح و قتال موسی آسا *** گاهی رحما گهی اشدا
که اشاره است به آیه: «محمد رسول الله و الذین معه اشداء علی الکفار رحماء بینهم؛ محمد (ص) فرستاده خداست، و کسانی که با او هستند بر کافران سخت گیراند و میان خودشان مهربان» (فتح/ 29).
از بهر مبارکی منزل *** این ورد تو بس که رب انزل
که اشاره است بدین آیه: «و قل رب انزلنی منزلا مبارکا و انت خیر المنزلین؛ و بگو پروردگار من مرا به منزلی مبارک فرود آر که تو بهترین فرود آوردندگانی» (مؤمنون/ 29).
خاقانیا به سائل اگر یک درم دهی *** خواهی جزای آن دو بهشت از خدای خویش
پس نام آن کرم نهی ای خواجه برمنه *** نام کرم به داده ی روی و ریای خویش
بر داده ی تو نام کرم کی بود سزا *** تا داده را بهشت شناسی سزای خویش
تایک دهی به خلق و دو خواهی ز حق جزا *** آن را ربا شمر که شمردی عطای خویش
دانی کرم کدام بود، آنکه هر چه هست *** بدهی به هر که هست و نخواهی جزای خویش
این ابیات اشاره به آیه 264 سوره بقره است که می فرماید: «یا ایها الذین آمنوا لا تبطلوا صدقاتکم بالمن والاذی؛ نیکی های خود را با منت نهادن و آزار رسانیدن باطل مسازید». و همچنین آیه مبارکه: «الذین ینفقون اموالهم فی سبیل الله ثم لا یتبعون ما انفقوا منا و لا اذی لهم اجرهم عند ربهم؛ کسانی که اموال خود را در راه خدا انفاق می کنند و به دنبال انفاق خود منت نمی نهند و آزار نمی رسانند پاداششان نزد پروردگار است» (بقره/ 262).


Sources :

  1. دکتر علی اصغر حلبی- تاثیر قرآن و حدیث در ادبیات فارسی- انتشارات اساطیر 1374

  2. امام محمد غزالی- احیاءالعلوم

  3. ابوالفتح رازی- تفسیر روض الجناان و روح الجنان

https://tahoor.com/en/Article/PrintView/117798