دعوت خویشاوندان

پس از ایجاد یک هسته ی مرکزی برای آیین توحید، وقت آن رسید که به فرمان خدا، بستگان و خویشاوندان نزدیک خود را به آیین توحید دعوت کند و وضع طبیعی دعوت آیین نیز ایجاب می کرد که دعوت خویشاوندان بر دعوت همگانی مقدم باشد؛ زیرا گرایش بستگان مصلح که از اسرار و رازهای درونی و نهانی انسان آگاهند، نشانه ی خلوص و پاکی دعوت است زیرا اگر او یک فرد غیر صالحی بود نمی توانست اعتماد چنین طبقه ای را به خود جلب کند؛ حتی ایمان همسر وی خدیجه، خود یکی از نشانه های پاکی و خلوص دعوت او است، چون انسان هر چه هم رازدار و کوشا در حفظ اسرار باشد، نمی تواند بسیاری از مسائل درونی خود را از نزدیکان پنهان بدارد. از این جهت پیامبر به دعوت نزدیکان اقدام کرد تا علاوه بر انجام وظیفه، گرایش این طبقه نشانه ی صدق و گواه پاکی او باشد.
گذشته از این، یک دعوت الهی و اجتماعی، بی نیاز از یک جمعیت فداکار و جانباز در طریق اشاعه ی آن دعوت نیست، در این موقع بهترین گروه که می تواند این نقش را بر عهده بگیرد، بستگان انسان است که در سایه ی ایمان آمیخته به تعصب خویشاوندی بتواند دژی محکم و استوار در برابر آسیب دشمنان باشند.
بدون شک براى دست زدن به یک برنامه انقلابى گسترده باید از حلقه هاى کوچکتر و فشرده تر شروع کرد، و چه بهتر اینکه پیامبر (ص) نخستین دعوت خود را از بستگانش شروع کند که هم سوابق پاکى او را بهتر از همه مى شناسند و هم پیوند محبت خویشاوندى نزدیک ایجاب مى کند که به سخنانش بیش از دیگران گوش فرا دهند، و از حسادتها و کینه توزیها و انتخاب موضع خصمانه، دورترند. به علاوه این امر نشان مى دهد که پیامبر (ص) هیچگونه مداهنه و سازشکارى با هیچکس ندارد حتى بستگان مشرک خود را از دعوت به سوى توحید و حق و عدالت استثنا نمى کند. قرآن درباره ی امر به دعوت خویشاوندان می فرماید: «و أنذر عشیرتک الأقربین؛ و خویشان نزدیک را هشدار ده.» (شعراء/ 214)
درست است که در این دعوت که در خانه ی خود پیامبر انجام گرفت، جز علی کسی اظهار ایمان نکرد ولی همین دعوت مایه ی ایمان تدریجی نزدیکان گردید در نتیجه اکثریت بیت «هاشم» جز ابولهب و برخی دیگر، به تدریج ایمان آورده و همگی به آیین وی گرویدند و آشکارا مدافع آیین پیامبر (ص) گشتند.
در مرحله بعدی دایره وسیعترى مورد توجه قرار گرفته، مى فرماید: با محبت و تواضع از مؤمنانى که پیروى تو مى کنند استقبال کن، و بال و پر خود را براى آنها بگستر «و اخفض جناحک لمن اتبعک من المؤمنین؛ و براى آن مؤمنانى كه تو را پيروى كرده‏ اند بال خود را فرو گستر.» (شعراء/ 215)
این تعبیر زیبا کنایه از تواضع توأم با محبت و مهر و ملاطفت است، همانگونه که پرندگان هنگامى که مى خواهند به جوجه هاى خود اظهار محبت کنند، بالهاى خود را گسترده و پائین آورده و آنان را زیر بال و پر مى گیرند، تا هم در برابر حوادث احتمالى مصون مانند و هم از تشتت و پراکندگى حفظ شوند، پیامبر (ص) نیز مأمور است مؤمنان راستین را زیر بال و پر خود بگیرد. این تعبیر پرمعنى دقایق مختلفى را در مورد محبت با مؤمنان بیان مى کند که با کمى دقت روشن مى شود.
ضمنا ذکر این جمله بعد از مساله انذار و بیم دادن بیانگر این واقعیت است که اگر یک جا به خاطر مسائل تربیتى تکیه بر خشونت و بیم شده است بلافاصله تکیه بر محبت و مهر و عاطفه مى شود تا از این دو معجون مناسبى فراهم گردد.


Sources :

  1. جعفر سبحانی- منشور جاوید- جلد 6 صفحه 113

  2. ناصر مکارم شیرازی- تفسیر نمونه- جلد ‏15 صفحه 366

https://tahoor.com/en/Article/PrintView/19969