علل عدم تحریف قرآن

قرآن گذشته از اینکه یک کتاب مقدس آسمانی بود و پیروان با این چشم بدان می نگریستند، اساسی ترین دلیل و برهان صدق دعوی پیامبر و بزرگترین معجزه او محسوب می شد. به علاوه قرآن مانند تورات نبود که یک باره نازل شود و بعد این اشکال به وجود بیاید که نسخه اصلی کدامست، بلکه آیات قرآن به تدریج و در طول بیست و سه سال نازل شد و از همان روز اول نزول، مسلمین مانند تشنه بسیار سوزانی که به آب گوارایی برسد، آیات قرآن را فرا می گرفتند و حفظ و ضبط می کردند، به خصوص که جامعه آن روز مسلمین جامعه ای بسیط بود و کتاب دیگری وجود نداشت تا مسلمانان هم ناگزیر به حفظ آن باشند و هم ناچار از ضبط این.
ذهن خالی و حافظه قوی و نداشتن سواد خواندن و نوشتن سبب شده بود تا مسلمانان تنها اطلاعاتشان را از راه آنچه که می دیدند و می شنیدند کسب کنند، از این رو، پیام قرآن که با احساس و عاطفه آنان سازگار بود همچون نقشی که در سنگ کنده شود در قلب آنان نقش می بست و چون آن را کلام خدا می دانستند نه سخن بشر، برایشان مقدس بود و به خود اجازه نمی دادند تا حتی یک کلمه یا یک حرف را در آن تغییر دهند و یا پس و پیش کنند و پیوسته تلاششان این بود که با تلاوت این آیات به خدا نزدیک تر شوند. علاوه بر همه اینها ذکر این نکته ضروری است که پیامبر اکرم (ص) از همان روزهای اول، عده ای نویسندگان خاص برای قرآن انتخاب کردند که به «کتاب وحی» معروفند.
این امتیازی برای قرآن محسوب می شود که هیچ کدام از کتاب های قدیمی از آن برخوردار نبوده اند. نگارش کلام خدا از همان آغاز از جمله علل قطعی حفظ و مصون ماندن آن از تحریف بود.
یکی دیگر از جهاتی که سبب حسن پذیرش قرآن در میان مردم می گردید، جنبه ادبی و هنری فوق العاده قوی آن بود که از آن به فصاحت و بلاغت تعبیر می شود. جاذبه ادبی شدید قرآن باعث شد مردم توجهشان به آن جلب شود و آن را به سرعت فرا گیرند و اما بر خلاف سایر کتاب های ادبی نظیر دیوان حافظ و اشعار مولوی و... که علاقمندان به دلخواه در آن دست می برند تا آن را به خیال خود کامل تر کنند، احدی به خود اجازه دست بردن در قرآن را نمی داد زیرا بلافاصله این آیه:
«و لو تقول علینا بعض الإقاویل* لأخذنا منه بالیمین* ثم لقطعنا منه الوتین؛ و اگر محمد (ص) به دروغ سخنانی به ما نسبت می داد، محققا او را به قهر و انتقام بر می گرفتیم و رگش را قطع می کردیم...» (حاقه/ 44-46) و آیات دیگری که عظمت و دروغ بستن بر خدا را آشکار می کند، در ذهنش نقش می بست و از این امر منصرف می شد.
به این ترتیب قبل از آنکه تحریف در این کتاب آسمانی راه پیدا کند آیات آن متواتر شد و به مرحله ای رسید که دیگر انگار و یا کم و زیاد کردن حتی یک حرف از آن، غیر ممکن شد. بنابر این درباره قرآن نیازی نداریم که از این جهت بحثی کنیم. همچنان که هیچ قرآن شناسی در دنیا خود را نیازمند به اینگونه بحث نمی بیند،
اما یک نکته لازم است که یادآوری شود و آن اینکه در اثر توسعه سریع قلمرو اسلام و اقبال چشمگیر مردم جهان به قرآن و نیز به واسطه دور بودن عامه مسلمین از مدینه که مرکز صحابه و حافظان قرآن بود، این خطر وجود داشت که تدریجا لااقل در نقاط دور افتاده به عمد یا اشتباه، کم و زیادها و تغییراتی در نسخه های قرآن رخ دهد، ولی هوشیاری و موقع سنجی مسلمین مانع این کار شد.
مسلمانان در همان نیم قرن اول متوجه این خطر شدند و لهذا (به این خاطر) از حضور صحابه و حافظان قرآن استفاده کردند و برای جلوگیری از کم و زیادهای سهوی یا عمدی در نقاط دور افتاده، نسخه هایی تصدیق شده از مدینه به اطراف پراکندند و برای همیشه جلو اشتباهکاری را مخصوصا از طرف یهود که قهرمان چنین کارهایی به حساب می آیند گرفتند.


Sources :

  1. مرتضی مطهری- فلسفه و اخلاق- صفحه 10-11

https://tahoor.com/en/Article/PrintView/21044