علم و معرفت، سرچشمه ایمان، تقوا و زهد از دیدگاه قرآن

قرآن با انواع بیانات صریح، ظاهر و کنائی، پیروان خود را به فراگیری علم و دانش و شناخت رازهای هستی و اسرار عالم آفرینش دعوت می کند. بررسی تعبیرات قرآن در این زمینه افق تازه ای در برابر چشمان ما می گشاید، و مسأله معرفت و شناخت را در سطحی بسیار بالا به عنوان یک وظیفه قطعی منعکس می کند.

علم سرچشمه ایمان است
"وتری الذین اوتوا العلم الذی انزل الیلک من ربک هو الحق و یهدی الی صراط العزیز الحمید"، «آنها که دارای علمند آنچه را از سوی پروردگارت بر تو نازل شده حق و هادی راه خداوند عزیز و حمید می دانند» ( و از جان و دل ایمان می آورند) (سوره سبا/ آیه 6).

"ان الذین اوتوا العلم من قبله اذا یتلی علیهم یخرون للاذقان سجدا- و یقولون سبحان ربنا کان وعد ربنا لمفعولا"، «آنها که پیش از آنها علم و دانش دریافت داشته اند هنگامی که قرآن بر آنها تلاوت می شود به خاک می افتند و سجده می کنند، و می گوید: منزه است پروردگار ما که وعده هایش قطعا انجام شدنی است» (سوره اسراء/آیات 107-108).
"فالقی السحره سجدا قالوا  آمنا برب هارون و موسی"، (ساحران هنگامی که معجزه موسی را مشاهده کردند و با علم و آگاهی که از سحر داشتند دانستند موسی ساحر نیست) «به سجده افتادند و گفتند: ما ایمان به پروردگار هارون و موسی آوردیم» (سوره طه / آیه70)

"ولیعلم الذین اوتوا العلم انه الحق من ربک فیومنوا به فتخبت له قلوبهم"، «هدف این است که آنها دارای علمند بدانند این قرآن حقی است از سوی پروردگارت، و به آن ایمان بیاورند و دلهایشان در برابر آن خاضع گردد» (سوره حج / آیه 54).

"والراسخون فی العلم یقولون آمنا به کل من عند ربنا و ما یذکر الا اولوالالباب"، «راسخان در علم می گویند: ما به همه آیات الهی ایمان آورده ایم، همه از سوی پروردگار ما است و تنها صاحبان عقل متذکر می شوند» (سوره آل عمران/ آیه 7).

این آیه به خوبی رابطه علم و ایمان و پیوند محکم این دو را رو روشن می سازد و می گوید آنها که آگاهترند ایمان و تسلیم فزونتری دارند. این آیات به خوبی گواهی می دهد که معرفت و آگاهی یکی از سرچشمه های مهم ایمان است، و ایمانی که از آن برمی خیزد بسیار عمیق و ریشه دار خواهد بود تا آنجا که در ذیل داستان ساحران عصر فرعون می خوانیم: هنگامی که فرعون مشاهده کرد ساحران به خاطر آگاهی از فن سحر دریافتند که آنچه را موسی نشان داده معجزه است و به او ایمان آوردند، به شدت آنها را تهدید کرد و گفت: پیش از آنکه من به شما اجازه دهم چگونه به او ایمان می آورید؟!(طاغوتها انتظار دارند حتی اندیشه و فهم و ایمان قلبی مردم هم به اجازه آنها باشد!) اکنون که چنین کردید من دست و پای شما را به طور مختلف قطع می کنم و بر فراز شاخه های نخل به دار می آویزم. ولی آنها  به اندازه ای ثابت قدم بودند که در پاسخ او گفتند: هر کاری از دست تو ساخته است انجام ده، به خدائی که ما را آفریده ما هرگز تو را بر «دلائل روشنی» که به سراغ ما آمده است مقدم نخواهیم داشت ( سوره طه /آیه 72). فرعون سرانجام تهدید خود را عملی کرد، و آنها را شهید نمود، آنان نیز در این راه عاشقانه ایستادگی کردند و شربت شهادت را با میل و رغبت نوشیدند.

مفسر بزرگ مرحوم طبرسی درباره آنها می گوید: "کانوا اول النهارر کفارا سحره، واخر شهداء برره"، «در آغاز روز، کافر و ساحر بودند، اما در پایان همان روز شهیدان ابرار»! به این ترتیب علم نه تنها ایمان آفرین است بلکه استقامت و پایمردی نیز از ثمرات آن می باشد.

علم سرچشمه تقوی و خشیت است

"انما یخشی الله من عباده العلماء"، «از میان بندگان خدا تنها دانشمندان از او خشیت دارند" (سوره فاطر / آیه 28). «خشیت» به گفته راغب در مفردات «خوف و ترسی است  که آمیخته با تعظیم باشد، و غالبا از علم سرچشمه می گیرد»!

"والتقون یا اولی الالباب"، «پرهیزگاری را پیشه کنید ای صاحبان عقل و فکر» (سوره آل عمران /آیه197). اگر رابطه ای در میان «علم» و «تقوا» وجود نداشت، خداوند در این دستور «اولی الالباب» را مخاطب نمی ساخت، این خطاب نشانه ای از این پیوند مبارک است.

"فاتقوا الله یا اولی الالباب لعلکم تفلحون"، «پرهیزگاری پیشه کنید ای صاحبان عقل تا رستگار شوید» (سوره مائده/آیه 100).

"کذالک بین الله آیاته للناس لعلهم یتقون"، «خداوند اینگونه آیاتش را برای مردم تبیین می کند تا پرهیزگاری پیشه کنند» (سوره بقره /آیه 187).

این تعبیر به خوبی نشان می دهد که تبیین آیات مقدمه ای برای آگاهی است، و آگاهی وسیله ای برای تقوا. مسلما هرجا علم است الزاما تقوا نیست، چرا که عالم بی عمل نیز پیدا می شود، ولی بدون شک علم مقدمه معایب و زمینه ای است برای تقوا و از سرچشمه های اصلی آن محسوب می شود. علم غالبا تقوا را همراه می آورد، علمی که سرچشمه ایمان است، سرچشمه تقوا نیزخواهد بود، و به عکس جهل غالبا عامل بی تقوائی و ناپرهیزگاری است.

علم سرچشمه زهد است

"و قال الذین اوتوا العلم و یلکم ثواب الله خیر لمن آمن وعمل صالحا و لا یلقاها الا الصابرون"، «آنها که از علم و دانشی بهره داشتند گفتند: وای برشما! پاداش الهی برای کسانی که ایمان آوردند و عمل صالح انجام می دهند بهتر است، اما جز صابران آن را دریافت نمی دارند» (سوره قصص/آیه 80).

این آیه که در اواخر سوره قصص در داستان قارون آمده، نصیحت علمای بنی اسرائیل را به توده مردم نقل می کند، همان مردمی که وقتی نمایش ثروت قارون، آن ثروتمند خودخواه را دیدند آرزو کردند که ایکاش آنها به جای قارون بودند! هنگامی که عالمان وارسته بنی اسرائیل این صحنه را که بیانگر دنیا پرستی شدید آن گروه بود تماشا کردند بر آنان بانک زدند که ای وای بر شما دنیا پرستان! فریب این رزق و برق را نخورید، اگر ایمان و عمل صالح داشته باشید پاداشهای الهی در هر دو جهان از همه اینها بهتر و برتر است،  ولی برای رسیدن به این پاداشها صبر و شکیبائی و عدم تسلیم در برابر زر و زور لازم است. جمله «اوتوا العلم» ( علم به آنها داده شده بود) به خوبی نشان می دهد که رابطه ای میان «زهد و وارستگی» و «علم و آگاهی» وجود دارد، و به راستی کسانی که از ناپایداری دنیا و جاودانگی آخرت، و حقارت سرمایه های مادی در برابر عظمت پاداش الهی آگاه باشند هرگز فریب رزق و برق جهان مادی را نمی خورند، و هیچگاه آرزوی ثروت قارون نمی کنند.


Sources :

  1. آیت الله مکارم شیرازی- پیام قرآن جلد اول- از صفحه 56 و صفحه 72 تا 76

https://tahoor.com/en/Article/PrintView/401523