مشاهیر فرقه ماتریدیه (قرون دوازدهم تا چهاردهم هجری)

English 5663 Views |

مکتب ماتریدیه بسیار گسترده است و دانشمندان بى شمارى از آن پیروى کرده اند. به ناچار در این نوشتار دست به گزینش زده و از قرن چهارم هجرى، که عصر ظهور و تأسیس مکتب ماتریدیه است، تا قرن چهاردهم هجرى، در هر قرن به تعداد انگشت شماری از اندیشمندان این نحله را، آن اشاره می کنیم. در اینجا و در قسمت پنجم به مشاهیر فرقه ماتریدیه از قرن12 تا 14هجری اشاره می شود.

مشاهیر قرن دوازدهم
1- شاه ولى الله دهلوى (1114ـ1176)

قطب الدین احمد متکلم، محدث، مترجم قرآن و متفکر انقلابى هند، فرزند ارشد شاه عبدالرحیم عمرى دهلوى بود که به سال 1114 در حومه دهلى متولد شد. پدر و خانواده او به علم و تقوا شهرت داشتند و پدرش از علما و صوفیان برجسته عصر خویش بود. احمد که از کودکى فردى زیرک و تیزهوش بود قرآن را در پنج سالگى نزد پدر حفظ کرد و تا پانزده سالگى مبادى علوم عقلى و نقلى را فراگرفت. شاه ولى الله پس از درگذشت پدرش به سال 1131 در همان سن کم جانشین او شد و در مدرسه رحیمیه که وى بنیان نهاده بود، به تدریس پرداخت. سال 1143 براى زیارت مکه و مدینه، عازم حجاز شد و حدود 14 ماه در آنجا اقامت گزید و نزد عالمانى چون ابوطاهر مدنى و عبدالله بن سلیم بصرى حدیث آموخت و پس از بازگشت به هند، مشغول تدریس و تدوین شد.
شاه ولى الله دهلوی مردى متفکر و انقلابى بود و براى استقرار نظام سیاسى، اقتصادى، دینى و اخلاقى مذهب اهل سنت و جماعت بسیار کوشید. معمولا او را بنیان گذار جنبشى اسلامى در هند مى دانند که بعدها سید احمدخان آن را در قالب اقدامات دینى و نظامى پى گرفت. محور مرکزى این جنبش را نظریه مصلحت تشکیل مى داد. البته این جنبش در زمان خود شاه ولى الله موفقیت اندکى یافت؛ زیرا اولا، جامعه هند هنوز آمادگى لازم را نیافته بود، و ثانیا، وهابیت که به شدت با نظریه مصلحت سر مخالفت داشتند، تبلیغات وسیعى را آغاز کرده بودند. شاه ولى الله در حوزه تدریس و تألیف فعال بود و آثار فراوانى از خود بر جاى نهاد که مهم ترین آنها حجة البالغة عمدتا در زمینه اسرار دین است که به موضوعات مختلف دیگرى چون متافیزیک، سیاست و اقتصاد نیز مى پردازد. یکى دیگر از کتاب هاى او ازالة الخفاء عن خلافة الخلفاء است که در آن بیشتر به دفاع از خلفا و بحث با شیعه مى پردازد. دهلوى به سال 1176 در دهلى وفات کرد و در قبرستان خانوادگى خود در دهلى کهنه به خاک سپرده شد.

مشاهیر قرن سیزدهم
1- شاه عبدالعزیز دهلوى (1239ـ 1159)

شاه عبدالعزیز پسر ارشد شاه ولى الله دهلوى، از متکلمان و دانشمندان مشهور هند متأخر است. وى به سال 1159 در دهلى متولد شد و بیشتر تحصیلات خود را نزد پدر گذرانید و پس از وفات وى به سال 1176، در حالى که جوانکى بیش نبود، جانشین پدر شد و تدریس را در مدرسه رحیمیه که پدربزرگش تأسیس کرده بود، آغاز کرد. شاه عبدالعزیز دهلوی تأثیر عمیقى بر اندیشه دینى زمان خود گذارد. او خطیبى توانمند، استادى موفق و نویسنده اى پرتلاش بود و آثار فراوانى به زبان عربى و فارسى بر جاى نهاد. یکى از آثار او تحفه اثنا عشریه به زبان فارسى است که در آن به زعم خود به رد عقاید شیعه پرداخته و از این روى، مى توان آن را ادامه کار پدرش در ازالة الخفاء عن خلافة الخلفاء دانست. شاه عبدالعزیز به سال 1239 در دهلى درگذشت و نزد پدر و جدش در قبرستان خانوادگى در دهلى کهنه به خاک سپرده شد.

قرن چهاردهم
1- شیخ محمد عبده مصرى (1266ـ1323)

محمد بن حسن خیرالله عبده مصرى به سال 1266 در مصر به دنیا آمد. در سیزده سالگى با آنکه خود به ورزش و بازى هاى پهلوانى علاقه داشت، به اجبار پدر، براى تحصیل در طنطا وارد «جامع احمدى» شد که پس از الازهر معتبرترین مرکز علمى و تعلیمى آن روز مصر به شمار مى آمد. اما درس هاى آن مرکز براى عبده چندان ارضا کننده نبود و در حالى که به راهنمایى یکى از بستگانش که گرایش هاى صوفیانه و درویش گونه داشت، به مسائل عرفانى و اخلاقى روى آورده بود، وارد الازهر شد و از محضر بزرگ ترین عالمان مصر در دوران خود بهره برد. شیخ از طرز فکر و شیوه تدریس و مواد درسى عموم استادان الازهر نیز ناخشنود بود. تنها یکى از استادان وى به نام شیخ حسن الطویل بود که هرچند به خاطر دیدگاه هاى نسبتا تجددخواهانه اش در الازهر طرفدار زیادى نداشت، به دلیل آگاهى از وضع سیاسى و اجتماعى زمان خود، مى توانست تا حدى روحیه پویا و تکاپوگر شیخ را ارضا کند.
با این حال، شیخ محمد عبده همچنان در جستجوى استادى توانمند و آگاه بود که بتواند روح او را ترقى دهد و دریچه هاى بسته جهان را به روى او بگشاید، و در این راه با سید جمال الدین که در نخستین سفرش به قسطنطنیه، از مصر مى گذشت، آشنا شد. سید همان کسى بود که شیخ در پى او بود و هنگامى که سید در سال 1268 به مصر بازگشت، عبده از محضر او در تفسیر و عرفان و فلسفه و... بهره ها برد و صمیمى ترین و نزدیک ترین شاگرد وى شد. سید جمال الدین توانست از محمد عبده، مفتى بزرگ و شخصیت اصلاحگر و نامدارى بسازد که نه تنها در اصلاح امور سیاسى و اجتماعى کشور مصر و مبارزه با انگلیس و... پیشگام بود، بلکه آوازه او در سرتاسر جهان اسلام پیچید و دیدگاه هاى اصلاحى و تقریبى او براى مسلمانان الگو شد. عبده آثار فراوانى بر جاى نهاد که پاره اى از آنها عبارت اند از: رسالة فىالتوحید، الاسلام دین العلم و المدنیة، شرح نهج البلاغة، الاعمال الکاملة، تفسیر القرآن الکریم (جزء آخر).
بى شک این مختصر مجالى براى شرح حال و توضیح تمام فعالیت ها و اقدامات شیخ نیست، اما آنچه در این نوشتار اهمیت دارد این است که آیا وى ماتریدى است یا خیر. حقیقت این است که تحقیقات موجود درباره عبده بیشتر به دیدگاه هاى اصلاحى و فعالیت هاى سیاسى، اجتماعى و تقریبى او پرداخته است، و مذهب او، همانند مذهب استادش سید جمال الدین، هم در عرصه فروع و هم در جانب اصول، به روشنى معلوم نیست. گویا وى خود نیز به صراحت ابراز نمى دارد که اشعرى است یا ماتریدى؛ اما برخى محققان بر این باورند که عبده ماتریدى یا دست کم از اندیشه و تفکر ماتریدى متأثر است. این ادعایى است که قراین و شواهد خوبى آن را تأیید مى کنند؛ زیرا همان گونه که دکتر خلیف نیز یادآور شده است، کتاب التوحید ماتریدى، یا دیگر کتب و آثار ماتریدیان، در مصر و در الازهر از دیرباز به مثابه منبع درسى استفاده مى شده و این اندیشه در مصر رایج بوده است. از سویى، عبده که تحصیل کرده این دانشگاه است، بعید نیست ماتریدى باشد؛ چنان که بسیارى از علماى کنونى مصر ماتریدى اند. افزون بر این، اندیشه هاى کلامى عبده نیز به خوبى نشان دهنده توافق او با ماتریدیان است و در مواردى چون صفات خبرى و حسن و قبح عقلى وى با ماتریدیان کاملا همرأى است. عبده سرانجام در سال 1323 بر اثر ابتلا به بیمارى سرطان درگذشت.

2. شیخ محمد زاهد کوثرى (1296ـ1371)
محمد زاهد بن حسن حلمى جرکسى کوثرى، آخرین شیخ الاسلام خلافت عثمانى و از نامدارترین عالمان حنفى قرن اخیر است. وى به سال 1296 در قریه حاج حسن افندى در شرق آستانه ترکیه دیده به جهان گشود. مقدمات علوم را در زادگاه خود آموخت و به سال 1311 به آستانه سفر کرد. در آنجا در مدرسه دارالحدیث منزل گزید. سپس در مدرسه جامع «فاتح» نزد شیخ ابراهیم حقى آیینى مشغول کسب علم شد و پس از فوت استادش به سال 1318، تا سال 1322 نزد شیخ زین الدین صونى علم آموخت. در سال 1325 نیز در امتحان استادى و تدریس، که کمیته منصوب از جانب سلطان عثمانى برگزار مى کرد، موفق شد و رسما به درجه استادى رسید. پس از آن تا سال 1332 در مدرسه جامع «فاتح» مشغول تدریس بود و در این مدت همواره با اتحادیون که در دربار عثمانى جایگاهى ویژه داشتند و خواستار اصلاحات فراگیر، از جمله اصلاحات در نظام درسى مدارس دینى بودند، درگیرى و مبارزه داشت.
شیخ محمد زاهد کوثرى بر اثر ذکاوت و تلاش علمى فراوان خود توانست به مقام عضویت در مجلس وکالت درس و وکیل درس و سرانجام رئیس مجلس وکالت درس منصوب شود. کوثرى، ظاهرا به دلایل سیاسى، پس از مدتى از این مقام برکنار شد، اما جایگاه خود را به منزله عالم برجسته و پرنفوذ حکومت عثمانى همچنان حفظ کرد. کوثرى پس از برکنارى به مصر هجرت کرد و به کارهاى علمى همت گمارد و در این زمینه خدمات فراوانى به جامعه علمى ارائه کرد. وى کتب بسیارى را تصحیح کرد و بر بسیارى کتاب ها حاشیه نوشت و در مبارزه با وهابیت و اسلاف آنان بسیار اهتمام داشت. با نظر به کتاب مقالات الکوثرى وى در مى یابیم که او با وهابیت کاملا مخالف بوده، این مکتب را در نقطه مقابل اسلام، و گونه جدیدى از شرک مى داند و سران و داعیان سلفى را با عناوینى همچون «بت پرستان» و «سران بت پرستى» توصیف مى کند. او در همین کتاب در مقاله اى باعنوان «الصراع الاخیر بین الاسلام و الوثنیه» درباره خودش مى گوید: «اما کوثرى، وى به حمدالله... فرد باحیایى است که جرئت تخطى از حدود الاهى را در مورد ذات و صفات و احکام شریعت خدا ندارد؛ اما انسان شجاع و کرار غیر فرار و حنفى است که کوچک و بزرگ بت ها را نابود مى کند و تا جان در بدن دارد، به وسیله کتاب و سنت و عقل در مقابل بت پرستان مى ایستد و کتاب هاى او، مخصوصا کتاب الرد على نونیة ابن القیم دوایى است که بیماران مبتلا به بیمارى تجسیم و وثنیت را شفا مى دهد». کوثرى در علوم مختلف، از جمله علوم قرآن و حدیث و فقه و تاریخ آن، تخصص داشت. وى سرانجام به سال 1371 در مصر درگذشت.

Sources

سیدلطف الله جلالی- تاریخ و عقاید ماتریدیه- ناشر مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب- 1386ش

غلامحسین ابراهیمى دینانى- کلام ماتریدى- مجله کیهان فرهنگى- شماره 131-130

علی ایوب- ماتریدیه- ترجمه غلامرضا اعوانى- در م. م. شریف- تاریخ فلسفه در اسلام- جلد 1- ترجمه نصرالله پورجوادى- تهران- مرکز نشر دانشگاهى.

ویلفرد مادلونگ- مکتب ها و فرقه هاى اسلامى در سده هاى میانه- ترجمه جواد قاسمى- آستان قدس- مشهد، 1375 ش.

Keywords


0 Comments Send Print Ask about this article Add to favorites

For more information