مقایسه زندگی افراد قبل از ازدواج در آئین بودا و اسلام (مسلمانان)

English 3074 Views |

1- زندگی عمومی و خصوصی افراد قبل از ازدواج در آئین بودا

الف: رفتارها و صفات شخصی فرد بودایی
یکی از مهم ترین صفات بودائیان افزایش هشیاری یا آگاهی است از آنچه که در ذهن و قلبشان نسبت به دیگران، و به طور کلی جهان می گذرد. این بدان معنی است که بودائی می کوشد هشیار باشد و نه غافل. برای بودائیان مهم است که به عنوان مردمی نوع دوست عمل کنند. از نظر کسانی که برای آنها موانع میان خود و دیگران، در واقع میان خود و جهان، از میان رفته، محو غرور و خودپسندی بدان معنی است که برای دیگران به قدر خود دغدغه دارند. صفات شخصی آرمانی در فهرستی از شش یا ده پارامیتا، یا کمال، خلاصه شده است. این فهرست مطول شامل 10 صفت زیر است:
1- سخاوت
2- اخلاق
3- زهد: پشت کردن به همه آنچه برای حیات معنوی غیر ضروری یا مضر است.
4- عقل: عاقلانه عمل کردن
5- قوت: با قدرت عمل کردن در کارهای مهم
6- تحمل: پذیرش زندگی و مردم
7- صدق: صداقت داشتن
8- قاطعیت: خود را قاطعانه وقف کارهای مهم زندگی کردن
9- شفقت: مهربانی و رحم نسبت به همه موجودات
10- متانت: ثبات و تعادل و آرامش در مقابل انواع حوادث.
چهار وضعیت روحی آرمانی وجود دارد، که با این فهرست کمالات متداخل است، و بودائیان می کوشند آنها را به وجود آورند. این چهار وضعیت، براهما ویهارا خوانده می شوند و عبارتند از محبت، رحمت، سرور دلسوزانه و متانت. این چهار وضعیت با هم، مبنایی برای همه روابط خوب تشکیل می دهد.
متن زیر تصویری کلی از صفات شخصی مورد تأیید بودائیان به دست می دهد، کسی که عطوف است، دوستی می ورزد، خوش برخورد است، از حرص به دور است، تفاهم دارد و مصلح است؛ چنین کسی نام نیک می یابد. بزرگ منشی، سخن محبت آمیز، نیکی به مردم، انصاف در همه کارها و در همه جا، که شایسته و مناسب باشد، اینها در واقع مبنایی است که دنیا بر آن می گردد، درست همان طور که گردونه حول میخ محور چرخ با سرعت حرکت می کند.

ب: دوستی و برابری در اندیشه دینی بودائیان
دوست شدن و رفتار دوستانه پیامد طبیعی فائق آمدن بر موانع میان خود و دیگران است، که در بخش قبل ذکر شد. ارتباط متقابل میان وضعیت های خوب روحی را می توان در این حقیقت مشاهده کرد که متا گاهی به دوستی نیز ترجمه می شود. هر رابطه ای میان دو نفر که شخص دیگری را به استثمار بکشد و متضمن گرفتن چیزی باشد که داده نشده، دوستی واقعی نیست. دوستی به همه موجودات زنده، علاوه بر انسان، تعمیم می یابد، مثل دوستی نسبت به درخت، که انسان را در مقابل باران و خورشید حفظ می کند. انتخاب دوست بسیار مهم است، زیرا مردم همانند کسانی می شوند که با آنها محشورند. بودائیان می گویند ممکن است صدمهء دشمن عاقل از دوست احمق کمتر باشد. ممکن است شناخت مردم مدتی به طول بکشد، و گاهی نخستین برداشت انسان، گمراه کننده است؛ بنابراین، دوستی واقعی با شتاب قابل حصول نیست. دوستی مسئولیت هایی را باعث می گردد، مانند وفای به عهد، بی توجهی به یاوه گویی در مورد دوستان، پشتیبانی از آنها در حال پیروزی و شکست، شادی و غم و تعاطف با آنها و پرهیز از تملق پوچ. امکان دارد که انسان طریق زندگی را بدون دوستی مناسب بپیماید. در این صورت بودائیان می گویند: «و اگر در طی طریق با همراهی که مناسب تو باشد برخورد نکردی، به تنهایی به مسیر خود قاطعانه ادامه بده. احمق رفیق راه نیست. تنها رفتن بهتر است؛ احمق رفیق راه نیست. تنها برو، بد مکن، آرزوهای خود را کوتاه کن، مانند فیل درجنگل باش». علاوه بر دوستی های میان اقران، بودائیان از نوع خاصی از دوستی موسوم به کالیانا میتا یا دوست روحانی، سخن به میان می آورند. این دوستان اغلب اما نه همیشه راهبان و استادان مراقبه هستند. صفات این گونه دوستان ثبات و قابل اعتماد بودن آنها در راه دینی که برگزیده اند، شخصیت اساسا روحانی و دانش آنها، ظرفیت آنها برای بخشش، و عقل آنها در کار برای رفاه مردم دیگر است. در آن صورت می توانند به مسائل دیگران کمک کنند و با هدایت آنان به دین عمل کرده و در آن ارتقاء یابند. اگر بودائیان چنین دوستی داشته باشند خود را بسیار خوشبخت می دانند.

ج: روابط جنسی قبل از ازدواج در نظام دینی بودائیان
انواع دوستی های مذکور در بخش فوق ممکن است در میان اشخاص هم جنس یا از جنس مخالف شکل گیرد، اما متضمن روابط جنسی نیست. البته عشق می تواند همه صفات یک دوستی خوب، مذکور در بخش فوق را دارا بوده، در عین حال جاذبه جنسی را شامل باشد، و احتمالا به ازدواج بینجامد. در روابط جنسی نیز، همانند انواع روابط دیگر، بودائیان بر نیت موجود در ورای گفتار و کردار تأکید می کنند. دروغ گویی به شخص دیگر درباره ء اینکه آیا او را دوست دارید یا خیر، آیا قصد ازدواج با او را دارید یا خیر، و یا اینکه آیا با شخص دیگری روابط جنسی داشته اید یا دارید، برای کسی که این اصل را پذیرفته که از سخن نادرست پرهیز نماید، یک خطا تلقی می شود. اصول دیگری هم بر روابط جنسی در قبل و بعد از ازدواج تأثیر دارد. مثلا اصل اول موضوع صدمه را مطرح می سازد، که ممکن است به شریک زندگی و یا به فرزندی که در رحم نقش می پذیرد، وارد گردد. این صدمه ممکن است جسمی یا روانی باشد. اصل دوم، مردم را از مسائل ذیربط در گرفتن آنچه داده نشده، برحذر می دارد. این اصل نه تنها رفتارهای افراط آمیز، مانند تجاوز به عنف، که ترغیب دیگری را به فعالیت جنسی، هنگامی که او مردد یا بی میل است، نیز قابل تعقیب می داند. اصل سوم شامل سوء استفاده از حواس برای تحریک میل جنسی است، که موجب فعالیت جنسی بی مبالات می گردد. ممکن است مردم درنتیجه نوعی از موسیقی، عطرهای فریبنده، لباسهای تحریک کننده یا فضای کلی نوعی از مهمانی، کنترل خود را بر احساسات از دست بدهند. فعالت جنسی ناعقلانه ممکن است در پی استعمال مشروبات الکلی و مواد مخدر نیز واقع شود، که اصل پنجم به آن اشاره شده است. برای شخص بودایی، عدم آگاهی کامل از آنچه می دهد و تلویحات کامل آن همواره ناعاقلانه است. کنترل موالید و انجام سقط جنین، ممکن است به اجتناب از مسئولیت تبعات فعالیت جنسی کمک کند، اما مسئولیت سنگین تر صدمه به حیات را به دنبال دارد.

د: هم جنس گرایی در آیین بودا
از دیدگاه بودائیسم سنتی، که تنها دو گونه حیات جنسی را می شناسد، یعنی حیات جنسی راهب ها و راهبه ها که مجردند، و حیات جنسی مردان خانواده که متأهلند و زندگی خانوادگی دگر جنس خواهانه ای دارند، روابط هم جنس گرایانه ناعاقلانه یا غیرطبیعی تلقی می شود. از نظر بودائیان، فعالیت جنسی هم جنس خواهانه، در هر یک از این دو گروه، ناقض اصل سوم است. بودائیان مسلما هر تمایل مهار ناشده ای را بالقوه مهلک و مضر تلقی می کنند؛ بودائیسم همواره به ما می آموزد که حفظ نفس و پاکدامنی، صرف نظر از گرایش جنسی فرد، طریقی والا و مفید است. در جوامع رهبانی، رفتارناشایست جنسی موجب اخراج از طریقت است. اما بودائیان اذعان دارند که مردم تحت تأثیر قراردادهای اجتماعی و روح حاکم بر زمان و کشور مبدأشان قرار دارند. بودائیان اذعان دارند که دیدگاههای مربوط به درست و نادرست، یا مجاز و ممنوع، در ارتباط با هم جنس گرایی مردان یا زنان، قابل تغییر است. بودائیان اعتقاد دارند که لازم است "عمل درست" در هر زمان و هر مکان و هر وضعیتی که مردم خود را در آن می یابند، تعریف شود، و اینکه هیچ مطلق اخلاقی وجود ندارد که عمل یا رابطه خاصی را همواره درست یا همواره نادرست تلقی نماید. بخش عظیمی از آن، علاوه بر رهنمودهای سنتی، بر نیت اشخاص دخیل بستگی دارد. باید فرد فرد مردم، و نحوه شکل گیری شخصیت آنان را در قالب های اجتماعی شان، مورد توجه قرار داد.


2- زندگی عمومی و خصوصی افراد قبل از ازدواج در آئین اسلام

الف: رفتارها و صفات شخصی فرد مسلمان
اسلام میان مسلمان کسی که در برابر قوانین خدا و هدایت خدا تسلیم است یعنی ایمان دارد، و مومن کسی که حتمیت درونی عمیقی از ایمان دارد یعنی کسی که همین ایمان را داشته و به آن عمل می کند، تمایز قایل است. ایمان یا اعتقاد برای مومن چیزی بیش از صرف اعتقاد به وجود خداست. ایمان یعنی تشخیص مبتنی بر تجربه شخصی این مطلب که خدا حاکم مطلق عالم، از جمله انسانهاست، و هر یک از ما، همانند بقیه مخلوقات خدا، کاملا به خدا وابسته هستیم و برای پاسخگویی به سوی او باز می گردیم. مسلمان با این اعتقاد، و از طریق اقامه نماز، روزه، زکات و حج، به سوی عمل سوق داده می شود. هر یک از این عبادات موجب قرب بییشتر مسمان به خدا می شود، تا در نهایت تقوی شکل گیرد. تقوی صفتی است که برای شخصیت مسلمان ضروری است. تقوی سجیه ای است اساسی که، مثلا، در قلب کودک مسلمان، ضمن آنکه درباره خدا، وجود و حضور همیشگی او در همه جا، کرم و محبت او، و مسئولیت شخصی هر کس و پاسخگو بودن او در برابر خدا، می آموزد، بتدریج شکل می گیرد. مسمانان با کسب تقوی (خدا آگاهی)، آن را در آداب روزمره زندگی خود منعکس می سازند. مثلا، هر کاری را با نام خدا و استعانت از او، یعنی با عبارت بسم الله الرحمن الرحیم، آغاز می کنند. هنگام ملاقات با خویشاوندان و دوستان درودی صلح آمیز تقدیم می دارند: السلام علیکم و رحمه الله. مسلمانان برای تقویت احساسی عمیقی که در اثر «سلام» ایجاد می شود، معمولا با یکدیگر دست می دهند، همدیگر را در آغوش می گیرند و می بوسند. و بالاخره، به خاطر موفقیت خود یا دیگران در هر کاری، سپاس خود را ابراز می دارند: الحمدالله رب العالمین. ابراز مسرت و سپاس نسبت به اشخاص از طریق دست زدن در میان مسمانان مرسوم نیست. مسلمانان با خدا آگاه شدن از خصایلی که موجب خیر معنوی می شود مانند محبت، رحمت، شفقت، تواضع، عفو، صدق، اخلاص، درستکاری و عدل آگاه می گردند. به عقیده مسلمانان، چنین انسانی هرگز هدف غایی را، که کسب رحمت و رضای خداست، از نظر دور نمی دارد. به منظور نیل به این هدف، از جمله، لام است مسمانان در جهان فعال باشند، مسئولیت های خود را جدی بگیرند، با منتهای توان خود برای انجام آنها بکوشند، و همواره از وظیفه ای که در قبال جامعه دارند، آگاه باشند. اما باید خاطرنشان گردد که ایمان و تقوی ثابت نیستند و در یک سطح باقی نمی مانند، و در نزد هیچ دو مسلمانی به یک نحو نیستند. این امر بخصوص هنگامی مصداق می یابد که می بینیم مسلمانان، همچون امت هر دین دیگری، ممکن است مجبور باشند با باورها و ارزشهای غیردینی که بر زندگی آنها تحمیل می شود، به مقابله برخیزند. بنابراین، مشاهده گونه گونی هایی در صفات شخصی در ایمان مسلمانان، و در میان مسلمانان مناطق مختلف جهان، تعجب آور نخواهد بود.

ب: دوستی و برابری در اندیشه دینی مسلمانان
لازمه طبیعی زندگی آن است که بتوانیم هرآنچه را که بیشتر دوست داریم چه اندیشه هایمان باشد و چه دارایی ها و خوشی معاشرت با دوستان با دیگران تقسیم کنیم. صفتی که اساس هر دوستی است، اخلاص است. با اشاره به اخلاص نسبت خدا، از مسلمانان خواسته می شود که در انگیزه ها و نیت هایشان با خود کاملا صادق باشند و همواره بکوشند هر آنچه را که رنگ نفاق، حرص، منیت و حسد دارد، از شخصیت خود بزدایند. اخلاص نسبت به دوست، و اصولا نسبت به هر هم نوعی، باید موجب انفتاح و صراحت گردد. هرگز نباید دوست را بازی داد. مثل دوست خوب مثل مشک فروش است. اگر هیچ فایده ای نداشته باشد، حداقل از بوی خوش آن می توان محظوظ شد. مثل دوست بد، مثل کوره است. اگر لباست آتش نگیرد، حداقل از دود آن سیاه می شود. دوستی در شرایط مختلفی ممکن است ایجاد شود، مثلا ضمن سفر، در محل کار یا در همسایگی. دلیل ایجاد دوستی نیز در همین حد متنوع است. دوستی میان دو نفر ممکن است به علت انجذاب، علائق و یا جایگاه دنیوی شان، ایجاد گردد. اما اسلام می خواهد که دوستی بر پایه محبت فرد استوار باشد تا از محبت به خدا و در خدا برخوردار گردد. این نیز به نوبه خود موجب اداء امانت الهی می شود. «در روز حساب، خداوند فرمان می دهد: کجایند کسانی که تنها به خاطر من هم نوع خود را دوست داشتند؟ من آنها را در سایه خود قرار می هم». پیامبر اکرم (ص) توصیفی الهام بخش از ملاقات دو دوست دارد: مردی برای دیدار دوستش، که در محل دیگری زندگی می کرد، عازم شد. خداوند فرشته ای را مامور کرد که در راه به انتظار او بایستد. فرشته از او پرسید: «به کجا می روی؟» مرد پاسخ داد: «به آن روستا می روم تا برادرم را ببینم.» فرشته این بار پرسید: «آیا دینی به تو دارد که برای بازپس گیری آن می روی؟» مرد پاسخ داد: «فقط بدان دلیل به دیدار او می روم که او را به خاطر خدا دوست دارم.» در اینجا فرشته به او گفت: «پس گوش کن! خدا مرا فرستاد تا این مژده را به تو بدهم، که خدا ترا همان قدر دوست دارد، که تو این دوستت را به خاطر خدا دوست داری.
(ادامه دارد ...)

Sources

مرتضی مطهری- اخلاق جنسی در اسلام و جهان غرب- صفحه 14-12، صفحه 64-63

مکارم شیرازی- تفسیر نمونه- ج‏لد 9، صفحه 198-195، جلد ‏15، صفحه 321 - 320، ج‏16، ص: 258

حر عاملی- وسائل الشیعه- جلد 14- صفحه 253-252، صفحه 249

پگی مورگان- اخلاق در شش دین جهان- بخش بودیسم- ترجمه محمد حسین وقار- انتشارات اطلاعات- صفحه 151-145 و صفحه 416-409

مرتضی مطهری- آشنایی با قرآن 4- صفحه 73-71 و صفحه 95-94

مرتضی مطهری، مسئله حجاب- صفحه 92-83 و صفحه 201-219

مرتضی مطهری- نظام حقوق زن در اسلام- صفحه 170-168

Keywords


0 Comments Send Print Ask about this article Add to favorites

For more information