مقایسه قوانین و مجازات در دین یهود و اسلام (یهود)

English 4749 Views |

مقصود از قانون در متون دینی یهود

اگرچه کلمه "قانون" معادل ناقصی برای کلمهء تورات است، ولی بخش بزرگی از مطالب تورات، قانون است، که در آن 613 حکم یا قاعده برای زندگی بیان گردیده است. این احکام فقط سر فصل های کتابهای بزرگتر قوانین و دستورات است. مقصود از این قوانین، تعریف حق و زندگی آرماین در رابطه میان انسان و همنوعان او و میان انسان و خدا، برای استفاده یهودیان است. این قوانین بعضی اعمال را نهی، و به انجام برخی دیگر امر نموده است؛ اما در همه موارد، جز سه مورد، به منظور غنا بخشیدن به زندگی انسان، تدوین گردیده است. خاخام ها، هنگام تفسیر این نظر که قانون برای آن وضع شد که یهودیان طبق آن زندگی کنند، (در حاشیه آن) اضافه می کردند، "ولی طبق آن نمیرند." در قطعه ای منتخب از سفر تثنیه، آنجا که اسرائیلیان در انتخاب برکت یا لعنت، به تناسب انتخاب تورات یا غیر آن، آزاد گذارده شده اند، به آنها توصیه و سفارش شده که "زندگی را برگزینند."
امروز آسمان و زمین را بر شما شاهد می آورم که حیات و ممات، و برکت و لعنت را پیش روی تو گذاشتم، پس حیات را برگزین تا تو و ذریه ات زنده بمانند، و تا یهوه خدای خود را دوست بداری و آواز او را بشنوی و به او ملحق شوی، زیرا که او حیات تو و درازی عمر توست، تا در زمینی که خداوند برای پدرانت ابراهیم و اسحاق و یعقوب قسم خورد که به ایشان بدهد، ساکن شوی. بنابراین، اگر مقصود نجات زندگی باشد، همه قوانین را می توان نقض کرد، و تنها در سه مورد باید به جای نقض قانون، زندگی را فدا کرد. این سه مورد مقصود کلی قانون را به وضوح نشان می دهد. این سه مورد عبارتند از: قتل، بت پرستی و زنای با محارم (یا زنا). این سه قانون، که احترام به زندگی، به خدا و به خانواده را تأکید می نماید، باید (حتی اگر لازم باشد به بهای زندگی انسان) رعایت شود.
تلویح مطلب بدیهی است. به خطر افکندن مفاهیمی که به طور کلی محافظ زندگی است به منظور نجات جان خود مضحک خواهد بود. اما هیچ اشتیاق وافری به شهادت در یهودیت وجود ندارد. خاخام ها برای محدود ساختن تعاریف بت پرستی (به عنوان مثال)، تلاش زیادی مبذول می دارند تا مردم با اشتیاقی بیش از حد خود را به درون آتش شهادت نیفکنند. قوانین یهود برای ثبات جامعه و محافظت از افراد در مقابل استثمار، و نیز ارتقاء زندگی و تحریض زندگی معنوی است. قوانین یهود بیشتر به مسئولیت های مردم علاقه مند است تا به حقوق و موفقیت های شخصی آنان.

گناه و گناهان در متون دینی یهود

در واقع، مفهوم جامع گناه در یهودیت وجود ندارد. طیف وسیعی از گناهان وجود دارد که ممکن است انسان مرتکب شود. اما این گناهان روابط (و نه موقعیت) فرد را دگرگون می سازد. خاخام ها دو نوع میتزوا می شناسند، یکی میان مردم و خدا، و دیگری در میان خود مردم. اگر انسان یک میتزوای مربوط به خدا را نقض کند و به انجام نرساند، واضح است که به روابط انسان با خدا آسیب وارد می شود؛ اما اگر انسان میتزوایی را در ارتباط با همنوع خود نقض کند یا به انجام نرساند، در آن صورت روابط او با انسان و خدا آسیب دیده است. توجه به این نکته جالب است که از 613 میتزوایی که در تورات آمده، 365 مورد منفی، و 248 مورد مثبت است.
خاخام ها خاطر نشان می سازند که این عدد نشان می دهد که انسان باید در تمام ایام سال (365 روز مساوی است با 365 میتزوا)، و با تمام استخوانها و اعضای بدنش (گفته می شود 248 قطعه استخوان و عضو در بدن وجود دارد) میتزواها را انجام دهد. در اینجا نیز همانند بسیاری از مجموعه های قوانین، اعم از دینی و غیر دینی، تعداد موارد منفی بیش از مثبت است. آنچه که شاید تعجب انگیز باشد، تعداد زیاد موارد مثبت است. اگر کسی مثلا" به قوانین بریتانیا نظری بیفکند، اصول مثبت را بسیار معدود می یابد. به طور کلی، قانون معمولا" برای ممنوع ساختن خطا وجود دارد، و علت کثرت دستور العمل های اخلاقی مثبت در تورات آن است که این کتابی است بیش از صرفا" یک کتاب قانون.
اینکه به مردم بگوئیم نباید به اموال دیگران خسارتی وارد سازند، قانون معقولی برای جلوگیری از سقوط جامعه است؛ اما هنگامی که تورات به مردم امر می کند که به همنوعان خود کمک کنند، به وضوح می کوشد که کیفیت روابط اجتماعی را در ورای حد قابل تحملی بهبود بخشد. هنگامی که به مردم دستور می دهدکه به دشمنان خود کمک کنند، آشکارا قصد دارد ظرفیت معنوی آنها را توسیع بخشیده، جامعه ای ایجاد کند که در جستجوی معیارهای والاتری باشد و بتواند از حد تحمل به احترام، و حتی به ورای آن، نیز دست یابد. تورات مؤمنان را مکلف می سازد که، صرف نظر از رفتار دیگران، با "تحریکات طبیعی" مبارزه کنند، تا به ایجاد جهانی متورع کمک نمایند. تمایل خاخام ها به تخلیص تورات در حد روابط مردم با یکدیگر، نشان دهندهء این احساس آنان است که اگر این روابط خوب باشد، در آن صورت احتمالا" رابطهء با خدا هم به شکل مقتضی درخواهد آمد.
مباحثه ای بر مبنای تلمود میان خاخام اکیوا و خاخام بن زوما، این نکته را کاملا" روشن می کند. آنها بحث می کردند که مهمترین سطر در تورات کدام است. خاخام اکیوا استدلال می کرد که "همسایه ات را چون خویشتن دوست بدار". بن زوما استدلال می کرد که عبارت "اینها نسل های آدمند". این یک سطر نسبتا" دور از چشم از سفر پیدایش است که فهرست تبار احفاد آدم را آغاز می کند. تعجبی ندارد اگر بگوئیم کسانی که به این مناظره گوش می دادند خواستار توضیحی دربارهء علت این انتخاب ظاهرا" منحصر به فرد شدند. بن زوما توضیح داد که تنها دوست داشتن دیگران آن طور که خودتان را دوست دارید، کافی نیست، زیرا این دوستی بستگی به این دارد که شما چقدر خودتان را دوست داشته باشید.
بنابراین، کسانی که خود را دست کم می گیرند، از خود متنفرند و خود را انکار می کنند، ممکن است دردسر زیادی برای دیگران به وجود آورند. بن زوما اظهار داشت اینکه همه مردم احفاد آدمند (که بدین ترتیب، همهء آنها را دارای نیایی مشترک و برابر می سازد)، و اینکه آدم به شکل خدا خلق شد (بدان وسیله معلوم می گردد که همه انسانها، به عنواد احفاد کسی که به شکل خدا خلق شد، شایسته احترامند)، بدان معنی است که صرف نظر از تصوری که از خود دارید، باید همواره حیثیت و احترام همه انسانها را منظور دارید.

مجازات ها در متون دینی یهود

در ایام کتاب مقدس و تا سال 70 میلادی، که هیکل هنوز پابرجا بود، نظام گسترده و پیچیده ای از تقدیم قربانی وجود داشت که فرد می توانست، در صورت ارتکاب عملی ناصواب، انجام دهد. بخش عظیمی از این قربانی ها شامل غلات، روغن و عود بود. بر خلاف تصور عمومی، تنها جزء کوچکی از آن شامل حیوانات بود، که بیشتر به حیوانات کوچک و پرندگان مربوط می شد، که مردم از عهده تهیه آنها برمی آمدند. بسیار به ندرت یک قربانی بزرگ برای فرد یا خانواده ای ضرورت می یافت. در پی تخریب هیکل، کل نظام قربانی متوقف گردید، وبه جای آن نظام دعا و توبه، که قبلا" نیز به مدت تقریبا" 300 تا 400 سال به موازات قربانی ادامه داشت، اهمیت یافت. این روزها اگر از یک یهودی خطایی سر بزند، به سه شیوه عمل می تواند توبه را نشان دهد. تعبیر اصلی در آیین توبه در یوم کیپور آن است که "توبه، صدقه و تعبد می تواند یک سرنوشت تباه را تغییر دهد".
نخستین و ظاهرا" ساده ترین عمل، دعاست. یهودیان معتقدند که اگر فرد صمیمانه توبه کند، دعای او مستجاب می شود؛ اما لازم است توبه متضمن چیزی بیش از صرف یک عذرخواهی به خاطر خطا باشد؛ به علاوه، وجود تصمیمی قاطع و اصیل به اجتناب از تکرار این خطا نیز ضروری است. دوم، ملزم ساختن خود به دادن صدقه. و سوم، روزه گرفتن است. در یهودیت، روزه عبارت است از نخوردن و نیاشامیدن به مدت معینی که هیچگاه بیش از 25 ساعت نیست. در روز کفاره، که با ماه سپتامبر یا اکتبر مصادف می شود، یهودیان به حسابرسی کامل رفتار سالیانه خود می پردازند، و تصمیمات قاطعی برای سال بعد اخذ می نمایند. هر سه جنبه مجازات تأثیر خاص خود را دارد: تمام روز صرف دعا می شود؛ توبه در کنیسه انجام می گیرد؛ غذا و نوشیدنی به مدت 25 ساعت تمام صرف نمی شود؛ و معمولا" تعهد می کنند که مبلغ مشخصی (نه یک رقم کلی) را صدقه بدهند.
در این روز به گناه اعتراف می شود. هیچکس نیست که در این اعتراف شفاعت کند؛ این اعتراف مستقیما" در برابر خداست. اما کل اعتراف در پی برگزاری یک مراسم تشریفاتی انجام می گیرد، که در آن همه به طور جمعی به هر گناهی که احتمالا" مرتکب شده اند، اعتراف می کنند. با این عمل، یهودیان اصل مسئولیت جمعی و (شاید با حساسیت بیشتر) نیاز به وادار نساختن فرد به اعتراف علنی درباره گناهان خود را نشان می دهد. اندیشه اعتراف، یا اظهار علنی به اینکه انسان در کجا در گذشته مرتکب خطا شده است، در جامعه یهود مرسوم نیست، و معمولا" احساس می شود که فرد با حفظ حیثیت و احترام خود و در خلوت بهتر می تواند برای اصلاح خود تصمیم بگیرد.

ظالم و مظلوم در متون دینی یهود

خاخام ها اعتقاد دارند آنکه صادقانه توبه می کند از عفو برخوردار می گردد. در تلمود، خاخامی توصیه می کند که همه باید در روز قبل از مرگ توبه کنند. در پاسخ به این سؤال کاملا" موجه که چگونه انسان بداند که چه موقع خواهد مرد، پاسخ می دهد: "دقیقا، انسان باید هر روز توبه کند". اما اگر خطایی نسبت به انسان دیگری ارتکاب یافته باشد، صرف تلاش برای تسویه حساب با خدا کافی نیست. اول لازم است تلاشی واقعی برای توبه انجام گرفته، و بخشش فردی را که انسان در حق او خطایی کرده است، جلب نماید. در ماه قبل از دههء توبه در تقویم یهود، بسیاری از یهودیان خود را موظف می دانند به کسانی که احتمال می دهند آنها را رنجانده اند، تلفن بزنند، با کسانی که احساس می کنند مورد بی توجهی قرار داده اند صحبت کنند؛ و به طور کلی می کوشند قبل از آغاز برنامهء "اتحاد با خدا"، روابط خود را با همنوعان خود تصحیح نمایند.
بدیهی است یکی از راههای نشان دادن توبه خود در قبال دیگران، پذیرش مجازاتی است که جامعه انسانی بر او اعمال می کند. بنابراین، اگر یک یهودی مرتکب عملی جنایی شده باشد، توبه به درگاه خدا، ضمن تلاش برای فرار از جزای نقدی یا حبس، بی فایده است. پذیرش جزای نقدی یا حبس یک مرحله از توبه صحیح است. مظلوم ایفای نقشی دشوارتر را برعهده دارد. در تورات به یهودیان توصیه شده "در دل از برادرت بغض منما". خاخام ها برای توضیح اینکه میل به انتقام جویی و یا حتی کینه ورزی قابل قبول نیست، سخت می کوشند.
در تلمود، مثال زیر آمده است: انتقام چیست و کینه ورزی کدام است. اگر انسان به همنوع خود بگوید: داست را به من قرض بده، و دومی بگوید نه، و فردا دومی از اولی درخواست کند: تبرت را به من قرض بده، و اولی پاسخ گوید: من آن را به تو قرض نمی دهم، درست همان طور که تو داست را به من قرض ندادی، این انتقام است. کینه ورزی چیست؟ اگر انسان به همنوع خود بگوید، تبرت را به من قرض بده، و دومی جواب دهد، نه؛ و فردا دومی درخواست نماید لباست را به من قرض بده، و او پاسخ بگوید، بفرمایید، من مثل تو نیستم که به من قرض ندادی. این کینه ورزی است. این تفکر بدان معنی نیست که عمل کسی که می گوید خطاکار را به دادگاه بکشید، قابل توجیه نیست؛ که اگر چنین بود، در واقع به همه مجوز آن را داده بودیم که بی پروا دست به هر عملی بزنند.
اما نکته مورد تأکید، آن است که این مسئولت همه افراد است که در یک نظام حقوقی منسجم مشارکت جویند، و از اقدام به انتقام جویی خصوصی یا شخصی خودداری کنند. این نیز از جمله مسئولیت های افراد نیست که اعمال نادرست یک خطاکار را، حتی قبل از آنکه توبه کند، به رخ او بکشند، زیرا این عمل کینه ورزی است. توجه به این نکته نیز جالب است که خاخام ها، هنگام معرفی هفت قانون خطاب به پسران نوح (یعنی قوانینی اساسی که برای ایجاد یک جامعه دینی، اجرای آنها را از همه انسانها خواسته اند) چند مورد از ده فرمان را، که مشخصا" یهودی است، (مانند رعایت سبت و غیر آن) مستثنی می سازند. با این وجود، یک مورد را که از جمله ده فرمان نیست، یعنی ضرورت ایجاد یک نظام حقوقی مناسب و اطاعت از احکام دادگاهها را، در آن شمول می دهند. یعنی از نظر خاخام ها این یک پیش شرط اساسی برای ایجاد یک جامعه متمدن است، حتی خاخام اکیوا، که خود نهایتا" به دست رومیان شهید شد، توصیه نمود که انسان باید برای حکومت روم دعا کند، زیرا بدون آن "مردم همدیگر را می خورند".

Sources

کلایولاتون- اخلاق در شش دین جهان- بخش بودائیسم- ترجمه محمدحسین وقار

معشوق ابن علی- اخلاق در شش دین جهان- بخش اسلام- انتشارات اطلاعات

حسین ابراهیم پور لیالستانی- مقاله اهداف مجازات در دو رویکرد حقوق جزا و آموزه های دینی- ماهنامه معرفت- شماره 106

راب ا.کهن- گنجینه ‏اى از تلمود- ترجمه امیرفریدون گرگانى- چاپ زیبا- 1350

حسین سلیمانى- مقاله ادله اثبات دعواى کیفرى در آیین یهود- فصل‏نامه هفت آسمان- شماره 1

حسین سلیمانى- مقاله مجازات‏ها در حقوق کیفرى یهود- فصل‏نامه هفت ‏آسمان- شماره 9 و 10

حسین سلیمانى- مقاله جرایم در حقوق کیفرى یهود- فصل‏نامه هفت ‏آسمان- شماره 16

آدین اشتاین سالتز- سیری در تلمود- مترجم باقر طالبی دارابی- مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب- 1383

Keywords


1 Comments Send Print Ask about this article Add to favorites

For more information