اوصاف قیامت (بازجویی و سنجش اعمال و حکم)

English 4016 Views |

احکم الحاکمین

خداوند که به "احکم الحاکمین" وصف شده: «الیس الله باحکم الحاکمین؛ آیا خدا نیکوترین داوران نیست؟» (تین/ 8) در روز قیامت به حق و قسط و عدل حکم می کند: «فالله یحکم بینهم یوم القیمة فیما کانوا فیه یختلفون؛ پس خداوند، روز رستاخیز در آنچه با هم اختلاف می کردند، میان آنان داوری خواهد کرد.» (بقره/ 113) حکم به معنى فرمان دادن که قاطع و یقینى باشد، و قضاء اگر توام با یقین باشد از مصادیق حکم خواهد بود. و از اسماء حسنى حکیم است که به معنى صاحب حکم قاطع باشد. و یوم به معنى زمان مطلقى است که محدود باشد، کم باشد یا زیاد و از روز باشد یا از شب و مادى باشد یا روحانى. و قیامت از قوام و قیام و به معنى برپا شدن و فعلیت پیدا کردن چیزى است، و چون در عالم قیامت همه برمی خیزند و آثار و نتائج اعمال فعلیت پیدا مى کند و براى دیدن مقام فعلى خود برپا مى شوند: عالم قیامت و بعثت نامیده مى شود.
اختلاف: در مقابل استواء و اتفاق، و به معنى اختیار کردن تخلف و پشت سر قرار گرفتن و در عقب واقع شدن باشد نسبت به استواء. پس اختلاف به معنى خروج از استواء، و تاخر و تخلف باشد. و منظور این است که روز که همه برانگیخته و بعث شده و براى رسیدن به نتیجه عقائد و اخلاق و اعمال گذشته برپا مى گردند، خداوند متعال درباره آنان از جهت تقدم و استواء و تاخر و عقب ماندگى، حکم قاطع و قضاء حتمى صادر مى کند، و هر کسى را مطابق پرونده دقیق و سابقه مضبوط و با رسیدگى بسیار تحقیقى، فرمان و حکم مى دهد. آنجا است که حقایق روشنتر مى شود و اسناد و مدارک هر چیز آشکار است، کسى نمى تواند حق را منکر شود و به این ترتیب اختلافات بر چیده خواهد شد، آرى یکى از ویژگیهاى قیامت، پایان یافتن اختلافات است. ضمنا آیه فوق به مسلمانان دلگرمى مى دهد که اگر پیروان این مذاهب به مبارزه با آنها برخاسته اند و آئین آنها را نفى مى کنند، هرگز نگران نباشند، آنها خودشان را هم قبول ندارند، هر یک چوب نفى بر دیگرى مى زند، و اصولا جهل و نادانى سرچشمه تعصب و تعصب سرچشمه انحصارگرى است. پس خداوند در روز قیامت میان ایشان در آنچه اختلاف دارند حکم می کند. و در آن چند وجه است:
1- حسن می گوید: «حکم خداوند میان آنان این است که همگى را تکذیب و وارد آتش کند.»
2- ابوعلى می گوید: «حکم خدا میان آنان این است که از ستمکارى که بدون دلیل و برهان تکذیب می کند به نفع ستمدیده تکذیب شده انتقام گیرد.»
3- زجاج می گوید: «حکم خدا این است که بنمایاند به آنان هر که را آشکار وارد بهشت می کند و هر که را آشکار وارد جهنم می نماید و این تنها حکمى است که در روز قیامت نزاع و کشمکش را برطرف می سازد زیرا هر گروهى به جایگاه خویش وارد می شوند اما حکمى که مربوط به خداوند آن را روشن کرده و به وسیله دلیلهاى آشکار مسلمین و ناتوان بودن مردم از اینکه مانند قرآن کتابى بیاورند کاملا بیان کرده است.»

حاکمیت مطلقه پروردگار در روز رستاخیز

باز در جایی دیگر به حاکمیت مطلقه پروردگار در روز رستاخیز اشاره کرده مى گوید: «الملک یومئذ لله؛ حکومت و فرمانروایى در آن روز مخصوص خدا است.» (حج/ 56) یعنى آن روز غیر از خدا هیچ حاکمى دیگر غیر او نیست، چون حکم راندن از فروعات ملک است، وقتى در آن روز براى احدى هیچ نصیبى از ملک نماند، هیچ نصیبى از حکم راندن هم نمى ماند. و هیچ کس نمى تواند حکم او را رد کند و یا به دروغ چنان که امروز در دنیا مرسوم است، مدعى شود که حق با او است. البته این اختصاص به روز قیامت ندارد، امروز و همیشه حاکم و مالک مطلق خدا است، منتهى چون در این دنیا مالکان و حاکمان دیگرى نیز وجود دارند، هر چند قلمرو حکومتشان بسیار محدود و ضعیف است و جنبه صورى و ظاهرى دارد، اما همین امر ممکن است موجب تداعى این فکر شود که حاکم و مالک دیگرى غیر از خداوند وجود دارد اما در صحنه قیامت که همه این مسائل بر چیده مى شود بیش از هر زمان این حقیقت آشکار مى گردد که حاکم و مالک تنها او است.
به تعبیر دیگر دو رقم حاکمیت و مالکیت وجود دارد: حاکمیت حقیقى که حاکمیت خالق بر مخلوق است و حاکمیت اعتبارى و قرار دادى که میان مردم معمول است، در دنیا این هر دو وجود دارد اما در سراى آخرت حکومتهاى قرار دادى و اعتبارى همه برچیده مى شود تنها حکومت حقیقى خالق جهان باقى مى ماند. به هر حال چون مالک حقیقى او است، حاکم حقیقى هم او خواهد بود، لذا او در میان همه انسانها اعم از مؤمن و کافر حکومت و داورى مى کند.

روایت

در کافى (باب خصال المؤمن ح 2) از امیرالمؤمنین (ع) که فرمود: «براى مؤمن چهار رکن باشد: توکل بر خدا، واگذار کردن امور به خدا، راضى بودن به حکم خداوند متعال، و تسلیم شدن به فرمان و امر او. مؤمن کسى است که خود را از تزلزل خاطر و از اضطراب فکر امن و اطمینان داده است، و انسان در هر موضوعی که درباره آن قلبش آرام و ساکن و مطمئن نیست هنوز به مرحله ایمان و طمانینه نرسیده است.»
این چهار صفت کاملترین معیار و میزان تحقق ایمان است. و منظور ایمان به خداوند متعال باشد، خدایی که قدرت و علم و نور وجودش نامحدود و نامتناهى است، خداوندى که همه جهان و جهانیان با تقدیر و تدبیر و حکمت و اراده کامل او نظم و اداره مى شوند. پس چون نسبت به خداوند جلیل و عزیز ایمان پیدا کرده، و او را با این صفات قدرت و علم و اراده و احاطه و حکمت نامحدود توصیف کنیم: قهرا در مقابل او خضوع کامل و حالت فناء تمام پیدا کرده، و چنانکه در این روایت شریف است، پیوسته و در همه حال امور خود را به او واگذار نموده، و به حکم او راضى گشته، و تسلیم مى شویم. و در اینجا حقیقت امن خاطر و سکون و طمانینه نفس براى ما حاصل گشته، و ایمان حقیقى به مقام او پیدا مى کنیم.
امام حسن عسکری (ع) فرمود: «قال الله تعالی: "فالله یحکم... " فى الدنیا بین ضلالتهم و فسقهم و یجارى کل واحد منهم بقدر استحقاقه؛ خداوند فرموده است: "در دنیا بین گمراهی و فسق آن ها حکم می کند و هر یک از آنها به اندازه ی استحقاقش مجازات می شود.»

تذکر

الف: حکم خداوند در قیامت تنها قضایی راجع به مسائل حقوقی و جزایی نیست، بلکه شامل همه ی داوری های مکتبی و علمی و اخلاقی و... می شود.
ب: حکم الهی آن روز گذشته از مقام داوری حقوقی و کیفری با اجرای حکومتی نیز همراه هست، به طوری که خداوند هم حاکم به معنای قاضی است و هم حاکم به معنای والی.
ج: برتری حکم خدا و والایی حکم او هم از جهت حق و صدق بودن آن است و هم از جهت همراهی با شهادت تمام صحنه های ارتکاب و ابزار تمرد و عصیان.

Sources

ناصر مکارم شیرازی- تفسیر نمونه- جلد ‏1 ص 407، جلد ‏6 ص 92 و 86، جلد ‏14 ص 148

ابوعلی فضل بن الحسن الطبرسی- مجمع البیان- جلد ‏1 ص 319، جلد ‏9 ص 51

عبدالله جوادی آملی- تفسیر موضوعی- جلد 4 صفحه 373

میرزاحسن مصطفوی- تفسیر روشن- جلد ‏2 صفحه 101

سید محمدحسین طباطبایی- ترجمه المیزان- جلد ‏8 صفحه 9

Keywords


0 Comments Send Print Ask about this article Add to favorites

For more information