دلایل عدم طرح تعاریف موسیقی

English 2026 Views |

آیا تعریف موسیقی را می توان مانند سایر تعاریف معمولی در علوم، مخصوصا در علوم تحقیقی مطرح نمود؟ یعنی آیا می توان یک تعریف کامل، جامع افراد و مانع اغیار درباره موسیقی، اگرچه با توجه به ابزار و انواع دستگاه های معین و موضوعات و مفاهیم قابل دریافت روانی مشخص نمود. پاسخ به این سوال بسیار دشوار است؛ زیرا،
اولا- همه پدیده های ظریف و تجریدی که با روح آدمی سر و کار دارند، فوق ارکان و اجزاء تعاریف معمولی در علوم و معارف تحقیقی عینی می باشند.
ثانیا- اختلاف اقوام و ملل و تحول فرهنگ هایی که در تأثر انسان از موسیقی ها نقش مهم ایفا می کنند.
ثالثا- برداشت های خاص از موسیقی با نظربه وضع روانی هر یک از افراد انسانی با شرایط موقت پایدار درونی آنان.
مقدمه سوم- در بررسی مسائل مربوط به هویت و مختصات موسیقی، توجهی به تفاوت میان اصوات چهارگانه بسیار مناسب به نظر می رسد.
الف- اصوات موزون و زیبا که از انسان خواننده آگاه و دارای احساسات به وجود می آید.
ب- اصوات موزون و جذاب که به وسیله ابزار مخصوص که با فکر و دست بشری ساخته شده است، بروز می کند.
ج-اصوات موزون و زیبا از جانداران مانند پرندگان خوشخوان (فاخته و بلبل) به وجود می آید.
د-اصوات موزون که از حرکات اصطکاکی اجزاء طبیعت شنیده می شود، مانند چشمه سارها، آبشارها و غیرذلک
البته قسم چهارم که عبارت است از صداهای حاصله از حرکات اصطکاکی اجزاء طبیعت، به ندرت مانند سه قسم بالا جذاب و نشاط آور و متنوع می باشد.
آنچه در این قسم دارای اهمیت است، برخی از اصوات در طبیعت است که موجب تداعی دریافت های غلط می گردد، مانند مشاهده امواج خروشان دریا و شنیدن صدای آنچه در هنگام برخورد با صخره های ساحل که موجب توجه به قوانین کلی عالم هستی و آن کس که آن را اداره می کند، می باشد. هم چنین مانند حرکات گوناگون برگهای یک درخت بلند و زیبا و صدای بسیار ظریف آنها که در عین اختلاف و تنوع، انسان را به جریان قانون واحد و کلی در عرصه هستی رهنمون می شوند. لذا باید گفت:
بازتاب روانی افراد انسانی در برابر اصوات تولید شده از اصطکاک اجزاء طبیعت با یکدیگر، مانند دیگر پدیده های موثر در روان آدمیان، بستگی به وضع روانی مشخص آنان دارد.

Sources

محمدتقی جعفری- موسیقی از دیدگاه فلسفی و ورانی- صفحه 18-17

Keywords


0 Comments Send Print Ask about this article Add to favorites