آفات اعمال خیر
English 3504 Views |یکی از آفتها در کتاب عدل الهی بی تفاوتی و بی حسی در دفاع از حق و حقیقت بیان شده است. انسان نه تنها باید در مقابل حقیقت جحود و استنکار نداشته باشد، بی طرف هم نمی تواند باشد، باید از حق دفاع کند. مردم کوفه می دانستند که حق با حسین بن علی (ع) است و این معنی را اعتراف هم کرده بودند ولی در حمایت از حق و دفاع از آن کوتاهی کردند، ثبات قدم نشان ندادند و استقامت نورزیدند. در حقیقت، حمایت نکردن از حق، جحود عملی آن است.
حضرت زینب (س) در خطبه معروف خویش برای کوفیان، آنها را به کوتاهی در حمایت از حق و به ظلم و جنایت بر آن نکوهش می کند. فرمود: «یا اهل الکوفة، یا اهل الختل و الغدر و الخدل، اتبکون؟ الا فلا رقأت العبرش، و لا هدأت الزفرش، انما مثلکم کمثل التی نقضت غزلها من بعد قوش انکاثا؛ ای اهل کوفه، ای دغلبازان فریبکار بی وفا، آیا گریه می کنید؟! پس اشک شما نخشکد و ناله تان خاموش نگردد. مثل شما همچون آن زن احمق است که پنبه هایی را می رشت و نخ می ساخت، دوباره آنچه را که رشته بود پنبه می کرد و آنچه را که بافته بود باز می کرد».
عجب و به خودبالیدن نیز یکی دیگر از آفات عمل است. ریای پس از عمل نیز مانند حسادت و عجب و جحود، تباه سازنده عمل است. در حدیث آمده است: «گاهی شخصی عملی صالح و نورانی انجام می دهد و عملش در علیین قرار می گیرد، ولی بعدها در ملأ عام عمل خود را بازگو می کند و به رخ مردم می کشد. این، سبب می شود که عملش تنزل کند. بار دیگر آن را بازگو می کند، تنزل و سقوط دیگری پیدا می کند. وقتی بار سوم آن را بازگو کند به کلی نابود می گردد و احیانا تبدیل به عمل شر می شود.»
امام باقر (ع) فرمود: «الابقاء علی العمل اشد من العمل. قال (الراوی): و ما الابقاء علی العمل؟ قال: یصل الرجل بصلة، و ینفق نفقة لله وحده لاشریک له، فتکتب له سرا، ثم یذکرها فتمحی فتکتب له علانیه، ثم یذکرها فتمحی و تکتب له ریاء؛ نگهداری عمل از خود عمل مشکل تر است. راوی گفت: نگهداری عمل یعنی چه؟ امام فرمود: یعنی انسان عملی برای خدای یکتا دور از چشم مردم انجام می دهد و در نامه عمل او همین طور ثبت می شود، بعد آن عمل را بازگو می کند، آن عمل از صورت یک عمل سری محو می شود و به عنوان یک عمل علنی در نامه عمل او ثبت می گردد. بار دیگر آن عمل را بازگو می کند. در این وقت آن عمل از دیوان حسنات محو می شود و به عنوان یک عمل ریایی در دیوان سیئات او ثبت می گردد.»
Sources
مرتضی مطهری- عدل الهی- صفحه 390-391
Keywords
0 Comments Share Send Print Ask about this article Add to favorites