جهان و بطلان حساب احتمالات

English 3503 Views |

اگر پیدایش جهان، نتیجه تصادف بود، هرج و مرج تکوینی بر آن حکومت می کرد. در نتیجه، علمی از علوم وجود نداشت و فلسفه مفقودالاثر می شد. چون پیدایش علم و فلسفه، در اثر وجود قوانین کلی و قواعد جاریه در طبایع می باشد.
دانشمندی می گوید: احتمال پیدایش زندگی از تصادفات، به اندازه ای است که یک کتاب قطور لغت، در اثر حدوث انفجاری، در یک چاپخانه، پدید آید. دانشمندی دیگر می گوید: فعل و انفعالات سلول حیوانی، به قدری عجیب و پیچیده است که کوچکترین انحراف آن، موجب بیماری حیوان می شود. تعجب آور است که سازمانی به پیچیدگی یک سلول حیوانی، خودبخود، بتواند، به حیات و فعالیت خویش، ادامه دهد. برای اینکار حتما وجود خالق پروردگار فوق العاده حکیمی ضرورت دارد. دانشمند سومی می گوید: آیا ساختمان رادار، که از چندین ماشین خودکار، ترکیب یافته نتیجه اراده یک سازنده است؟ یا تصادف محض؟ عقل سالم نمی تواند باور کند که تصادف باشد. آیا تصادف است یا اراده؟ که یک رادار کوچک، یعنی خفاش را بوجود آورده است. راداری که برای جهات یابی، نه احتیاج به دقت دارد و نه تعمیر، و تا ابد، می تواند، رادارهائی مانند خود، بسازد. ملکه زنبوران عسل، صدها تخم می گذارد، که تنها یکی از آنها ماده می شود و ملکه آینده خواهد بود و بقیه، نر می شوند که کارگران آینده را تشکیل می دهند. این قانون در همه زنبوران عسل روی زمین، جریان داشته و دارد. اگر این جریان، از روی تصادف بود، بایستی گاهی، یکی از تخمها نر، و بقیه همگی ماده بشوند.
دانشمند چهارمین می گوید: قبول این مطلب که جهان در اثر تصادف بوجود آمده است، سخیف تر از این است که انسان بگوید: با ریختن یک لیوان آب روی زمین، می توان نقشه جهان را بدست آورد. دانشمندان می گویند: تناسب میان آب دریاها و قسمتهای خشک زمین و حجم هوا، بقدری دقیق است که هر متفکری را، مات و متحیر می سازد. باور کردنی نیست که این نسبت دقیق، خودبخود، پیدا شده باشد. دانشمندان گفته اند: پیدایش حیات، در زمین، و بقاء آن، وقوع تصادف را، باطل می کند، زیرا از روی حساب دقیق، روشن شده که این حیاتی که در روی کره زمین می باشد، در اثر اجتماع هزاران شر و هزاران عامل مخصوص می باشد. به طوری که اگر یکی از آنها نباشد، یا اگر کوچکترین انحرافی در هماهنگی این عوامل، پیدا شود، اثری از موجود زنده باقی نخواهد ماند. با توجه به تساعد احتمالات و امکانات ریاضی، ممکن نیست که این حیات در اثر تصادف پدید آمده باشد.
آیا عقل باور می کند که در صد میلیون احتمال، یک احتمال، با وجود حیات تطبیق کند و بقیه احتمالها، نابودی حیات را اقتضا کنند؟ عقل می خندد و سخنی که بگوید تصادف موجب شده که یک احتمال محقق شود، و نود و نه میلیون و نهصد و نود نه هزار و نهصد و نود و نه احتمال دیگر، محقق نشود. نسبت تصادف، یا مجموع احتمالات، اگر چهار پنجم باشد، عقل وقوع تصادفها را قطعی نمی داند چه برسد به یک احتمال، از صد میلیون احتمال، با آنکه نسبت احتمال تحقق حیات در این جهان، و بقاء آن، با احتمالهای عدم تحقق و عدم بقاء آن، خیلی بیش از یک صد میلیون می باشد. دانشمندی می گوید: اگر با حساب احتمالات تصادفات را برای حصول یک عمل طبیعی در نظر بگیریم، مانند پیدایش یک ذره پروتئین از عناصر اولیه اش و عمر زمین را سه میلیون سال، فرض کنیم، خواهیم دید که این زمان، برای حصول این عمل، یعنی پیدایش ذره پروتوئین، کافی نیست. فقط، با قبول وجود یک نیروی هدایت کننده که با اراده و مشیت، عمل می کند، می توانیم کیفیت حصول و هماهنگی را، از تصادف و عدم انتظام، بفهمیم.
دانشوری می گوید: احتمال پیدایش جهان و این همه موجودات بدیع و گوناگون، بر اثر تصادف و اتفاق، به همان اندازه است که مثلا در نتیجه وقوع حادثه ای در یک چاپخانه، یک کتاب دائره المعارف قطور دقیق با فهرستی جالب و زیبا بوجود آید. دانشمندی می گوید: آیا عقل باور می کند که تصادف شده که گل، شیره ای را که مطبوع حشرات می باشد، تهیه کرده، تا آنها را به دور خود جمع کند؟ در مقابل حشرات نیز وسیله تلقیح آن، باشند؟ آیا این اتفاقی است که دانه های ریزه گرده وارد تخمدان گل شود و تلقیح بدین وسیله محقق گردد، در نتیجه بذر لازم، برای تولید نبات و گل سال آینده را بوجود آورد؟ دانشوری می گوید: ما برای میمونی که چند صندوق را رویهم گذارده، و موزی را که از سقف آویزان می باشد، بدست آورده و تناول کرده، هوش و ذکاوتی قائل هستیم و اگر کسی ادعا کند: میمون بر حسب اتفاق روی آنها رفته و بر حسب اتفاق دستهایش بحرکت آمده و موز را کنده است، او را مورد تمسخر و استهزا قرار می دهیم. پس چگونه می توانیم قبول کنیم، هزاران اختراعاتی که مخترعین و مکتشفین بزرگ جهان بشریت بعد از قرنها زجر و زحمت، شبیه ناقص بعضی از موجودات آفرینش را ساخته اند، خودبخود بر حسب اتفاق ایجاد گردیده است؟!
دستگاه چشم که دوربین عکاسی می باشد و در بعضی از حیوانات کار دوربینهای قوی را انجام می دهد، گوش داخلی با هیجده هزار الیافی که مانند طنابهای صوتی حرکت نموده و تمام آنها در چند میلیمتر مکعب گنجانیده شده اند، دستگاه ژیروسکوپی که در زیر بال حشرات قرار گرفته است، پیل الکتریکی که در بدن ماهیها تعبیه شده است، وسائل استتاری که حیوانات مختلف، برای حفاظت خود به کار می برند و بشر با وجود ترقیاتی که نموده، تازگی به فکر استفاده از آن، آنهم به طور ناقص افتاده است، پرواز طیور، چتر نجات دانه ها، تشکیلات و سازمان ارتباطی اعصاب، طرقی که بدن موجودات برای حفاظت خود، در برابر سرما و گرما و هزاران عوامل مضر که زندگانی را، هر لحظه تهدید می کند، به کار می برند و میلیونها وسائلی که مورد استفاده موجودات قرار می گیرند، به موجب اتفاق پیدا شده و برای ساختن آنها، مبتکر و مخترع و نقشه کشی وجود نداشته است؟!

Sources

سید رضا صدر- نشانه هایی از او- ج 1 صفحه 257-253

Keywords


0 Comments Send Print Ask about this article Add to favorites

For more information