تقسیم بندی مستضعفین از حیث انجام تکالیف الهی
English 2313 Views |بر طبق نظر فقهای اسلامی تکالیف الهیه مشروط به علم و قدرت است، بنابراین در روز بازپسین و یا در عالم برزخ از افرادی که قدرت بر انجام تکالیف را نداشتهاند و یا در فرا گرفتن آن مقصر نبوده بلکه قاصر بودهاند و بالنتیجه مخالفت اوامر حاصل شده است، مؤاخذه و یا عذابی صورت نخواهد گرفت.
یکی از دستجاتی که امید عفو درباره آنان است مستضعفین هستند؛ ولی آن دسته از مستضعفین که راه وصول به حقایق را ندارند. پس مستضعفین نیز به دو گروه منقسم می شوند:
اول مستضعفینی که راه وصول به حقایق را دارند.
دوم مستضعفینی که راه وصول به حقایق را ندارند.
جماعتی از مردم هستند که به سبب مخالفت تکالیف الهیه و عدم تزکیه نفس و تخلق به اخلاق ربانیه و عدم تحصیل معارف شرعیه و ملکات رحمانیه و لقای حضرت معبود جل و تعالی شأنه، به نفسهای خود ظلم نموده و در نتیجه آن نفوس را در وادی حرمان اسیر و گرفتار و از ترقی و تکامل و وصول به مدارج و معارج انسانیت محروم، و در ظلمتکده بعد و آثار آن از شهوات و غفلات متوقف ساختهاند.
و این محرومیتهایی که نصیب آنان شده است به علت استضعاف قوم مستکبری بوده است که آنها را تحت قیمومت خویش گرفته و با سیطره و غلبهای که بر آنان نموده است آنها را از حقوق اولیه خود که آزادی در به جا آوردن مناسک دینیه و امر به معروف و نهی از منکر و اقامه شعائر الهی و تشکیل حکومت حقه عدل و نصفت اسلامی بوده است محروم کرده و در اعمال و رفتار شخصی و اجتماعی تابع خود نموده است.
فرشتگان قبض ارواح در حالی که می خواهند جان آنان را بستانند آنها را مخاطب قرار داده می گویند: کجا بودید شما و در چه موقعیت و شرایطی قرار داشتید؟
چون این فرشتگان که بدانها می رسند و نفوس تیره و تاریک و محروم و جامد و راکد و تحت فشار کفر قرار گرفتة آنها را مینگرند، میفهمند که مصیبتی عظیم بر آنان رسیده است و دچار حرمان شدیدی شدهاند؛ لذا از روی تعجب -چون این بلا و مصیبت بسیار بزرگ بوده و انسان را از سطح عبودیت خدا ساقط نموده است- میپرسند: شما در چه محیط و اجتماعی زیست می نمودید و با چه شرایطی مواجه بودید که اینطور نفوس شما خراب و آسیب دیده است؟
افرادی که در حال قبض روحند پاسخ می دهند: ما از جمله مستضعفان در روی زمین بودهایم، که این بلا و ابتلا از ناحیه گروه مستکبر -که بر ما چیره شدند- دامنگیر ما شد، و گرنه ما به خودی خود میل به انحراف نداشتیم و در تحت قیمومت ملت کفر بودن را که موجب سلب نورانیت نفس و سلب عبودیت پروردگار و اطاعت پیامبرش بود ناگوار می داشتیم یا حداقل بدان راضی نبوده و خوش نداشتیم!
فرشتگان می گویند: چرا شما هجرت نکردید؟ مگر این زمین پهناور خدا گنجایش شما را نداشت؟ می خواستید مهاجرت کنید به بلادی که با امن و امان و فراغت خاطر میتوانستید در آنجا آداب دینی خود را به جای آورید و اقامه نماز کنید و ایتاء زکات بنمائید و حدود الهیه را جاری سازید و در تحت ولایت و سرپرستی امام معصوم یا حاکم شرع مطاع و مجتهد فقیه عادل بصیر و خبیر به امور در آئید و تشکیل حکومت و دولت اسلام دهید تا بتوانید اقامه نماز جمعه کنید، تا بتوانید حق مظلوم را از ظالم بستانید، تا بتوانید در مأذنهها بدون خوف و تقیه اذان در دهید و با صدای الله اکبر هنگام نمازهای پنجگانه خفتگان را از خواب غفلت بیدار و به مساجد بکشانید.
پس چون مهاجرت به دارالاسلام یا به نقطهای که بتوانید خود تشکیل حکومت اسلامی دهید و به احکام خدا عمل کنید برای شما ممکن بود و اختیارا هجرت ننمودید، مأوی و مسکن شما در جهنم خواهد بود و بد بازگشتی است بازگشت به سوی جهنم.
إلا المستضعفین من الرجال و النسآء و الولدان لایستطیعون حیلة و لا یهتدون سبیلا * فأولـئک عسی الله أن یعفو عنهم و کان الله عفوا غفورا؛ مگر مردان و زنان و کودکان مستضعفی که نمی توانند چاره ای بیندیشند و نه راه به جایی برند. پس اینها را امید است که خدا ببخشاید و خداوند خطابخش آمرزنده است. (نساء/ 98-99)
چون در بین مستضعفین جماعتی یافت می شوند که تمکن از مهاجرت ندارند: یا تمکن فکری و عقلی و یا تمکن مالی و یا تمکن بدنی، یا مثلا عیاذ بالله در نقاط نزدیک و دسترس حکومت اسلامی نیست و قدرت مهاجرت به نقاط دور دست را ندارند، مانند بعضی از مردان و زنان و فرزندان که هیچگونه حیله و چارهای برای استخلاص خود در تحت قدرت خویش ندارند و هیچگونه راهی برای آزادی خود نمیاندیشند؛ این جماعت از مؤاخذه فرشتگان قبض ارواح مصون و از حرکت و مصیر به سوی جهنم ایمنند، زیرا امید است پروردگار از گناهان آنان در گذرد و البته خداوند در گذرنده و آمرزنده است.
Sources
سید محمد حسین حسینی- معاد شناسی- صفحه 65-66 و 71-74
Keywords
0 Comments Share Send Print Ask about this article Add to favorites