توبه و استغفار امام حسین (ع) در شب عاشورا
English 6349 Views | در عصر تاسوعا لشکر عمربن سعد طبق دستور عبیدالله بن زیادحمله کردند. همین شبانه می خواهند با امام حسین (ع) بجنگند. حسین به وسیله برادرش ابوالفضل العباس از اینها می خواهد که یک شب را مهلت بدهند. می گوید برادرجان! به اینها بگو همین امشب را به ما مهلت بدهند، من فردا می جنگم. من اهل تسلیم نیستم، می جنگم اما یک امشب را به ما مهلت بدهند، فردا. وقت غروب بود بعد برای اینکه گمان نکنند که حسین (ع) می خواهد دفع الوقت بکند، این جمله را گفت: برادر! خدا خودش می داند که من مناجات با او را دوست دارم. من می خواهم امشب را به عنوان شب آخر عمرم با خدای خودم مناجات بکنم و شب توبه و استغفار خودم قرار بدهم.
آن شب عاشورا اگر بدانید چه شبی بود! معراج بود، یک دنیا شادی و بهجت و مسرت حکمفرما بود. در آن شب خودشان را پاکیزه می کردند، حتی موهای بدنشان را می ستردند. خیمه ای بود به نام خیمه تنظیف. کسی داخل خیمه بود، دو نفر دیگر بیرون خیمه ایستاده و نوبت گرفته بودند. یکی از آنها که ظاهرا بریربن خضیر است، با دیگری شوخی و مزاح می کرد، دیگری به او گفت امشب شب مزاح نیست گفت اساسا من اهل مزاح نیستم ولی امشب شب مزاح است.
وقتی که دیگران آمدند این توابین و مستغفرین را دیدند، می دانید درباره شان چه گفتند؟ پس از آنکه از کنار خیمه های حسین (ع) گذشتند، گفتند (دشمن این حرف را می گوید): "لهم دوی کدوی النحل ما بین راکع و ساجد". مثل اینکه انسان از کنار کندوی زنبور عسل گذشته باشد. صدای زمزمه زنبورها چگونه بلند است؟ این صدای زمزمه حسین (ع) و اصحابش به ذکر و دعا و نماز و استغفار اینگونه بلند بود. حسین (ع) می گوید من امشب را می خواهم شب توبه و استغفار خودم قرار بدهم (می خواهد شب معراج خودش قرار بدهد)، آن وقت آیا ما نیازی به توبه نداریم؟! آنها نیاز دارند و مانیازی نداریم؟! بله، آن شب را حسین بن علی با این وضع بسر برد. با حال عبادت بسر برد، به کارهای خود و اهل بیتش رسیدگی کرد و در آن شب بود که آن خطابه غراء را برای اصحاب خودش قرائت کرد.
Sources
مرتضی مطهری- آزادی معنوی- صفحه 60-59
برای اطلاعات بیشتر در این زمینه نگاه کنید به:
*((مناجات و استغفار اولیاءالله))
*((تفاوت توبه بزرگان با توبه عوام «1»))
Keywords
0 Comments Share Send Print Ask about this article Add to favorites