اهمیت خطبه های نماز جمعه
English 4238 Views | یک پیوند قرص و محکمی بین اسلام و خطابه وجود دارد و آن این است که در یک مورد، خطابه و سخنرانی جزء متن دین قرار گرفته است. در یک مورد، خطابه و سخنرانی یکی از فرائض است نظیر نماز، روزه، حج، زکات، خمس، امثال اینها. آن در نماز جمعه است. اسلام یک نماز هفتگی دارد که نام آن، نماز جمعه است. در خود قرآن مجید از این نماز بخصوص یاد شده است و آن در سوره جمعه است: «یا ایها الذین آمنوا اذا نودی للصلاه من یوم الجمعة فاسعوا الی ذکر الله وذروا البیع ذلکم خیر لکم ان کنتم تعلمون»؛ (جمعه/آیه 9)؛ «ای کسانی که ایمان آورده اید چون در روز جمعه برای نماز ندا داده شود پس به سوی ذکر خدا بشتابید و خرید و فروش را رها کنید که این برای شما بهتر است، اگر بدانید». به اتفاق تمام مفسرین شیعه و سنی مقصود نماز جمعه است. این نماز واجب است با جماعت خوانده شود ولی سایر نمازها، نماز عصر، نماز ظهر، نماز صبح، مغرب و عشاء، خواندنشان با جماعت واجب نیست. و در هر نقطه ای که اقامه شود، تا دو فرسخ از همه جوانب، بر مردم واجب است که در آن شرکت کنند مگر آنکه عذر داشته باشند. و نیز در هر نقطه ای که اقامه شد، تا شعاع یک فرسخ حرام است نماز جمعه دیگری اقامه بشود، فقط همان یک نماز جمعه باید باشد. این نماز باید دو رکعت خوانده شود نه چهار رکعت. چرا؟ در احادیث و اخبار بسیار وارد شده و از مسلمات است که: «و انما جعلت الجمعة رکعتین لمکان الخطبتین». یعنی این نماز عمومی، این نمازی که همه باید در یک جا جمع بشوند و مثل این نماز جماعت ها متفرق نباشند، فرض است که قبل از این نماز دو خطابه انشاء بشود، دو خطابه ایراد بشود، و همین دو خطابه به جای دو رکعت است. ما ماده ای داریم در خود دین مقدس اسلام که سخنرانی جزء متن دین است، جزء نماز است. امیرالمؤمنین (ع) می فرماید: خطبه، نماز است. مادامی که امام خطابه می خواند و مردم گوش می دهند، همه مردم باید سکوت بکنند و حرف او را گوش بکنند و مادامی که او از کرسی پائین نیامده است همه مثل این است که در حال نماز می باشند. البته با یک فرقهائی از قبیل اینکه رو به قبله نشستن و لااقل رو به قبله بودن خود امام که خطبه می خواند در این حال واجب نیست. این دو خطابه ای که در آنجا فرض است، به جای دو رکعت از نماز ظهر است. منظور اصلی از اجتماع جمعه، شنیدن همان خطابه ها است. پس آن خطابه ها چقدر باید دارای اهمیت باشد و جنبه حیاتی داشته باشد. آن قدر اهمیت دارد که آنگاه که آواز مؤذن به الله اکبر بلند می شود هر کس در هر جا هست و هر کاری در دستش هست باید بگذارد و بشتابد به سوی نماز جمعه و آن دو خطابه را بشنود و سپس دو رکعت نماز را به جماعت بخواند و آن وقت آزاد است. در سوره مبارکه جمعه همین مطلب بیان شده است. ظهرها، اول اذان گفته می شود و بعد از اذان نماز خوانده می شود و در روز جمعه استثناء اگر بنا باشد نماز جمعه خوانده بشود اذان را قبل از ظهر می شود گفت، می شود اذان را چنان بگویند که اول زوال، دو خطابه تمام شده باشد. صدای مؤذن که بلند شد برای نماز جمعه، معامله کردن حرام است: «و ذروا البیع»، این جهت، نص قرآن است و از مسلمات اسلام است. شیعه و سنی در این زمینه اختلافی ندارند که اگر نماز جمعه صحیحی تشکیل شود و اذانش گفته شود، در آن حال مثلا مغازه داری پشت ترازوی خودش نشسته یا ایستاده است و مشتری آمده و از او مثلا پنیر می خواهد و او کارد را برده روی پنیر می خواهد ببرد، و در آن حال بانگ موذن بلند می شود، الله اکبر، واجب است بر مشتری و بر فروشنده که دست نگه دارند و بشتابند: «فاسعوا الی ذکر الله و ذروا البیع»؛ «یعنی بشتابید به سوی نماز و معامله را رها کنید».
معامله در آن وقت حرام است، باید بشتابند و این خطابه ها، این سخنرانیها را گوش کنند. بنابراین خطابه نماز جمعه این قدر اهمیت دارد که منظور عمده از این اجتماع شنیدن همان خطابه هاست. چقدر حضور در این اجتماع اهمیت دارد، در روایت دارد که حتی واجب است زندانی ها را پلیس ها و مأمورین زندان با خودشان بیاورند و به این نماز عمومی هفتگی شرکت بدهند، آنها را تحت الحفظ و با مراقبت اینکه فرار نکنند با خود بیاورند. یعنی باید زندانی را از زندان بیرون کشید و آورد تا نماز جمعه اش را با اجتماع بخواند و خطابه لازم را گوش کند و سپس برگردد به محل خودش. اما چرا باید دو خطابه انشاء بشود؟ چرا یک خطبه کافی نیست؟ و آیا فرق است بین آن دو خطبه؟ در حدیث از امام رضا (ع) ذکر شده که: «و انما جعلت خطبتین لیکون واحده للثناء علی الله و التحمید و التقدیس لله عزوجل، و الاخری للحوائج و الاعذار و الانذار و الدعاء لما یرید ان یعلمهم من امره و نهیه و ما فیه الصلاح و الفساد»، «یعنی علت اینکه دو خطبه فرض شده این است که در یکی به حمد و ثناء و تقدیس الهی پرداخته شود و در یکی دیگر به ذکر حوائج مردم و ارشاد و موعظه آنها پرداخته شود».
Sources
مرتضی مطهری- ده گفتار- صفحه 236-229
Keywords
0 Comments Share Send Print Ask about this article Add to favorites