محیی، یکی از صفات فعل خداوند در قرآن

English 2193 Views |

از بارزترین نشانه های خداوند در عالم هستی، مسأله حیات و زندگی است، موجودات زنده به حق عجیبترین و پیچیده ترین و جالبترین آثار عظمت اویند، و به همین دلیل قرآن مجید در مباحث توحید، تکیه فروانی روی آن کرده، و از خداوند به عنوان «زنده کننده مردگان» یاد نموده است. گرچه واژه «محیی» (زنده کننده) دو بار بیشتر در قرآن مجید نیامده است. "ان ذلک لمحیی الموتی و هوعلی کل شی قدیر" «خداوندی که زمینهای مرده را با نزول باران حیات می بخشد، زنده کننده مردگان (در قیامت) است، و او بر هر چیز توانا است» (روم/50) و آن هم چنانکه ملاحظه شد درباره احیاء مردگان در قیامت است، ولی به مشتقات آن در آیات مختلف قرآن درباره حیات و مرگ گیاهان، حیوانات، و انسانها کرارا اشاره شده است از مهمترین صفات فعل خداوند محسوب
 می گردد.

توضیح و پیام
«محیی» از ماده «حیات» به گفته «مقاییس اللغه» دارای دو معنی است: نخست حیات به معنی ضد مرگ، و دوم به معنی حیا کردن که ضد وقاحت و بی شرمی است. ولی بعضی دیگر از محققان معنی دوم را به معنی اول باز گردانده اند و گفته اند: حیاء و شرم به معنی انقباض نفس و جمع کردن خود در برابر زشتیها، از آثار یک موجود زنده است، یا به تعبیر دیگر «حیاء» همان نگهداری خویشتن از ضعف و نقصان و عیب و بدی است.  قابل توجه اینکه یکی از نامهای باران «حی» است، زیرا مایه حیات زمین است به «قبیله» نیز «حی» گفته می شود، چرا که دارای یک حیات گروهی و دستجمعی است، به مارهای بزرگ نیز « حیه» می گویند چون از حیات کامل و تحرک و قوت و قدرت زیاد برخوردار است. «راغب» در «مفردات» برای حیات شش گونه مصداق بیان کرده است:

1- حیات گیاهی 2- حیات حیوانی 3- حیات عقلی انسان 4- حیات عاطفی (بر طرف شدن غم و حاصل شدن حال نشاط و لذت) 5- حیات اخروی جاودانگی 6- حیاتی که یکی  ازاوصاف پروردگار است ( و کاملترین و جامعترین نوع حیات محسوب می شود یعنی کمال علم و قدرت.) البته انواع دیگری از حیات نیز تصور می شود از جمله حیات معنوی یعنی ایمان، که قرآن مجید در آیات متعددی به این معنی اشاره کرده. به هرحال «محیی» بودن خداوند در جهات مختلف تجلی کرده: در عالم گیاهان، سرتاسر کره خاکی را زیر پوشش انواع مختلف درختان، گلها، گیاهان کوچک و بزرگ، آبی و خاکی، جنگلی و صحرائی، وحشی و اهلی، داروئی و غذائی قرار داده که دقت در تنوع و شگفتیهای هر یک، انسان را به آن مبدء بزرگ جهان هستی رهنمون می گردد.

در جهان حیوانات انواع و اقسام جانداران دریائی و خشکی، پرندگان، حشرات، حیوانات  وحشی و اهلی، جانداران ذره بینی و غول پیکرة و بالاخره انسان را که نمونه اتم حیات و زندگی است، آشکار ساخته است. 

مسلما حیات و زندگی  هر قدر پیچیده تر شود اسرار آمیزتر و اعجاب انگیزتر می گردد، و این درحالی است که هنوز اهل حقیقت حیات و چگونگی پیدایش یک موجود زنده از موجود بیجان به صورت معمائی باقی مانده، و کوشش و تلاش هزاران دانشمند بزرگ، برای حل این معما  هنور به جائی  نرسیده است. از این مرحله که بگذریم، مرحله حیات معنوی و روحانی شروع می شود که خداوند از طریق وحی و کتب آسمانی، و ارسال انبیاء و رسل، آن را پایه گذاری کرده است، همانگونه که می فرماید: "او من کان میتا فاحییناه" آیا کسی که کافر و مرده بود و ما به سیله ایمان او را زنده نمودیم.... (انعام/122) و آیه "من عمل صالحا من ذکر او انثی و هو فلنحیینه حیه طیبه" «هر کسی عمل صالح انجام دهد درحالی که مومن باشد، مرد باشد یا زن، به او حیات پاکیزه می بخشم» ( نحل/97).

از این مرحله نیز فراتر، حیاتبخشی او در قیامت است که «عظام رمیم» (استخوانهای  پوسیده) را لباس حسات و زندگی می پوشاند، و حیات جاودانی و  ابدی می بخشد هیچگونه مرگ در آن راه ندارد. به این ترتیب «محیی بودن» او در دنیا و آخرت سرچشمه مهمترین و گسترده ترین مظهر آفرینش او است. پیام این توصیف الهی، از یکسو توجه به این حقیقت اسیت که سرچشمه هرگونه حیات از او است، پس برای حفظ حسات ظاهر، و حیات دل، باید رو به سوی او آوریم و از او که زنده کننده هر چیز است حیات بطلبیم، و از سوی دیگر تخلق به این صفت سرچشمه کمک نمودن به حیات مادی و معنوی انسانها است، بندگان خدا را از مرگ نجات بخشیدن، و در راه هدایت آنها به سوی خدا و اعمال خیر، کوشش نمودن.

Sources

ناصر مکارم شیرازی- پیام قرآن - جلد 4- از صفحه 354 تا 357

Keywords


0 Comments Send Print Ask about this article Add to favorites