مضرات معنوی و جسمی گوشت خوک
English 1665 Views |خوک و سگ، دو حیوان نجس العین اند که تمام اجزای بدنشان حتی مو و ناخن که جان ندارد نجس است و ذبحشان لغو است یعنی بهیچوجه قابل تطهیر نیستند و خوردنشان حرام و گناه کبیره است.
حضرت رضا علیه السلام در جهت تحریم خوردن گوشت خوک می فرماید: «خداوند خوردن خوک را حرام فرموده چون حیوانی است مهیب و زشت صورت که خدا او را برای پند و عبرت گرفتن خلق، آفریده ( یعنی از دیدنش بفهمند که خدا بر هر چیزی توانا است و خدای را بر زیبائی صورت بشری خود شکر کنند) و بترسند از شهوترانی و بی بند و باری که موجب این می شود که خدای تعالی صورت زیبای بشری را از ایشان گرفته و به صورت خوکشان کند و مسخ شوند ( چنانچه با جماعتی از پیشینیان در دنیا چنین فرمود و سایرین در عالم برزخ و قیامت در اثر داشتن خوی خوک به صورت او محشور می شوند) و نیز خوک را در بین بشر گذارد تا دلیلی برای گذشتگانی که به این صورت در آمده بودند باشد. و جهت دیگر حرمت گوشت خوک آن است که خوراکش پلیدترین پلیدی ها و کثیف تر ین کثافت ها است با مفاسد و زیان های بسیاری که در خون او است.»
حضرت صادق علیه السلام می فرماید: «خداوند عده ای را به صورت های گوناگون مسخ کرد شبیه خوک، بوزینه، خرس و هر چه از مسوخات دیگر است و آنگاه از خوردن این نمونه ها نهی فرمود تا از این جور حیوانات بهره مند نگردند و عقو بت آن را خوار و سبک نشمردند.»!
در کتاب اسلام و علم امروز، نشریه انجمن تبلیغات اسلامی می نویسد: خوک یکی از حیواناتی است که طبیعی دانان آن را جزء دسته ضخیم جلدان می دانند و گراز یا خوک وحشی و اسب آبی را از این فامیل می شمارند. خوردن گوشت خوک ضررهای بسیار دارد و با این حال به علت طعم ظاهری آن مورد استفاده قرار گرفته در صورتی که خداوند خوردن خوک را به قوم یهود نهی و بر مسلمانان حرام نموده. عیسویان امروز گوشت خوک را می خورند و تعجب در اینجا است که امروزه با آنکه علت حرمت گوشت خوک را فهمیده اند باز از خوردن آن دست برنمی دارند. علمای طبیعی، امروز با نهایت روشنی فهمیده اند که گوشت خوک چه مضاری دارد و چه زیان هائی در صحت جامعه به وجود می آورد و ترتیبی جز حرام کردن آن در جهان نیست که از بدی آن جلوگیری نماید. در فرهنگ لاروس مدیکال در لغت تنیا یا کرم کدو می نویسد ( در کشورهایی که خوک زیاد مصرف می شود مرض لادرری فراوان است و برعکس در کشورهای اسلامی که اصلا خوک نمی خورند این مرض ابدا وجود ندارد). تفصیل زیان های گوشت خوک:
1- ز یان های معنوی و اخلاقی-
این موضوع در علوم طبیعی ثابت شده که انسان گوشت هر حیوانی را بیشتر بخورد متصف به اخلاق برجسته آن حیوان می گردد، مثلا اگر دائما خوراکش گوشت گاو باشد، صفت گاوی و زورمندی بهیمی در او پیدا می شود و اگر شیر و گوشت گوسفند بخورد، خوی نرم و گوسفندی پیدا می کند. خوردن گوشت خوک نیز در انسان شبیه اخلاق خوک تولید می کند. خوک ها در بی غیرتی و بی ناموسی مشهورند و هیچگونه ادبی در زناشوئی ندارند. هیچ حیائی از خود بروز نمی دهند و عصبیت جنسی در وجودشان پیدا نمی شود. تعجب اینجا است که اروپائیان خود متوجه نقص این حیوان شده هرکس را می خواهند به بی غیرتی و نقص حمیت سب کنند، او را به نام خوک می خوانند و یکی از بزرگترین فحش های آن ها است. یکی دیگر از زیان های معنوی خوک این است که این حیوان هرگونه کثافتی را پیدا کند می خورد و از هیچ چیز باک ندارد در نتیجه وجودش سراپا کثافت است. این حیوان زشت که انسان از دیدن آن منزجز می شود و کثیف و مزبله و کثافت خوار، همان است که اروپائیان نادان با وجود دانستن زیان های آن گوشتش را به قیمت های گزاف خریده و می خورند، روده اش را از خون و چربی های خود آن پر کرده با کمال میل و لذت میل می کنند. و به جای اینکه به قیمت ارزانتر از گوشت سالم گوسفند اسفاده کنند پول بسیاری می دهند و ناخوشی برای خود می خرند. معروف است که خوک مظهر شیطان است و این فکر را بیشتر خود اروپائیها که مرید حیوان مزبورند، دارند چنان که در قصه های مذهبی خود هر وقت شیطان را جسمیت داده اند به صورت خوکی جلوه گرش می سازند. در انجیل برنابا که به علت حقایقی که در آن نوشته، می توان بدان اطمینان کرد، خوک را مظهر شیطان معرفی کرده و می گو ید که در بدن این حیوان روح شیطانی وجود دارد، در انجیل هائی که فعلا در دست عیسویان است نیز این موضوع را تأیید کرده چنانچه در متی 8-23 و مرقس 5-1 تا 20 و لوقا 8-26 تا 39 داستان داخل کردن حضرت عیسی علیه السلام شیطان را میان بدن های گله خوک و فرستادن این گله را به رودخانه شرح داه است. بنابراین از لحاظ روحی نیز عیسویان بدی خوردن خوک را می دانند و باز ار خوردن آن دست بر نمی دارند.
2- زیان های جسمی-
زیان های جسمی خوک بسیار است که دو قسمت آنها مهمتر از همه می باشد: یکی تریکین یا تریشین و دیگری کرم کدو که ذیلا به تفصیل شرح داده می شود:
1- تریکین، حیوان کوچکی است که در میان گوشت خوک لانه می کند. تریکین کرم کوچکی است که نر آن تا یک میلیمتر و نیم و ماده آن سه میلیمتر قطر دارد. در عرض یک ماه می تواند از ده تا پانزده هزار تخم گذارد. به محض اینکه در اثر خوردن گوشت خوک تریکین وارد بدن انسان شود، گلبول های سرخ خون، ابتدا شروع به زیادی کرده و بعد از بین می روند و کار به جائی می رسد که گلبول خون، خیلی کم می شود و انسان دچار مرض کم خونی می گردد و ممکن است این حالت او را به مرگ بکشد. هنگامی که تریکین ها وارد معده شدند، جدار آهکی خود را در اثر دخالت عصیرهای معدی از دست می دهند و به سرعت تولید مثل نموده، از راه معده و خون داخل بدن می شوند. اولین اثر آن سرگیجه و تب های مخصوص، منجمله تب های مربوط به دستگاه هضم می باشد. در مرحله بعد اسهال دست می دهد. تب حاصله از این حالت، ابتدا ضعیف است ولی رفته رفته سخت و مزمن می گردد. دردهای دیگری از قبیل روماتیسم مختلف، کشش اعصاب، خارش داخل بدن، تراکم پی ها، کوفتگی و خستگی سخت در تمام کالبد، جمع شدن عضلات صورت و بالاخره دردهای ناشی از ضعف فوق العاده بدن به وجود آمده پس از چهار پنج روز مرگ فرا می رسد. آثار دیگری هم در مریض به و جود می آید از قبیل سختی عمل مضغ و بلع و تنفس، ممکن است مرگ در اثر عوامل دیگری نیز تولید گردد زیرا کرم ها در هفته سوم اقامتشان در معده، شروع به حمله به عضلات می کنند و در هفته هفتم به ریه هجوم نموده، تولید مرض ضعف قوا نموده، مریض را می کشد. مرضی که از کرم تریکین حاصل می گردد، به نام تریکیور مشهور است. این مرض در کشورهایی که گوشت خوک زیاد مصرف می شود، زیاد است و در کشورهای اسلامی که خوک حرام است، اصلا دیده نمی شود. تریکین که داخل معده می شود، هیچ دوای کرم کش یا ورمیفوژی قادر به دفع آن نیست. هنگامی که نوزادهای تریکین در عضلات نفوذ کنند، چاره ای نیست و مریض باید تن به مرگ دهد. برای نشان دادن اهمیت این مرض و سرایت آن، کافی است بگوئیم که در یک کیلو گوشت خوک ممکن است 400 میلیون نوزاد تریکین باشد.
2- مرض لادرری- یکی از خطرناک ترین امراض که به وسیله خوردن گوشت خوک به انسان عارض می شود، مرض لادرری است که عامل مولده آن تنیا یا کرم کدو است. بدن این کرم مرکب از یک سر است که دو ردیف قلاب و چهار بادکش دارد و به وسیله آن خود را به جدار معده انسان می چسباند. بعد از سر، زنجیر خیلی طولانی از حلقه است که بدن او را تشکیل می دهد و گاهی مجموع این حلقه ها چندین متر می شود. حلقه نزدیک سر، خیلی کوچک است و هرچه از آنجا دور شود، حلقه ها متدرجا درشت تر می شود و دائما حلقه های جدید بین سر و آخرین حلقه تشکیل شده، طول حیوان را بیشتر می کند ولی حلقه هایی از انتهای بدن که پر از تخم اند جدا شده با مدفوع خارج می گردند. هر حلقه تنیا دارای دو جنس نر و ماده، و جفت گیری در خود آن انجام می گیرد. خوک ها، تخمهائی که بدین وسیله دفع و جزء زباله ها می شود می خورند. به محض اینکه تخمهای مزبور داخل معده خوک شد، تخم باز شده تولید نوزاد می کند. اگر گوشت این خوک را انسان بخورد ( خیلی کم اتفاق می افتد که گوشت خوک فاقد نوزاد تنیا باشد) نوزاد ها به محض داخل شدن در روده انسان، نمو کرده و تبدیل به تنیا خواهند شد. برخلاف مشهور که می گویند کرم کدو بیش از یکی نیست، ممکن است چندین کرم وارد بدن انسان گردد. وجود کرم کدو در بدن انسان موجب اختلال های بسیار خواهد شد و بهترین طرز مصون بودن از آن به عقیده علمای امروز نخوردن گوشت خوک است. مرض لادرری در کشورهایی که گوشت خوک زیاد مصرف می شود مانند آلمان فراوان است. زیان های گوشت خوک منحصر به این دو گونه که گفتیم نیست. گوشت خوک اصولا تقیل الهضم است و معده را سخت در زحمت می اندازد. در اثر خوردن گوشت خوک، اغلب سمی به وجود می آید که در اصطلاح علمی آن را بوتولیسم می نامند. حقیقتا باید به حال کسانی که از روی تجربیات علمی، زیان های خوک را فهمیده اند و باز در خوردن آن اصرار دارند، افسوس خورد و ضمنا نسبت به بزرگی دین اسلام که در هزار و سیصد سال پیش، در وقتی که دنیا از این گونه مسائل خیلی دور بوده زیان های خوک را در نظر داشته آن را حرام نموده، اقرار باید نمود. چنانچه درباره سگ که دین اسلام آن را نجس العین دانسته و حکم به نجس العین بودنش فرموده و نهی از جا دادن او در داخل خانه نموده، اخیرا کشف شده که ناخوشی های بسیار، ممکن است از سگ به انسان منتقل شود که از آن جمله این امراض است: جرب، کچلی و امراض جلدی که در اثر قارچ ها به وجود می آید -هاری، و بالاتر از همه، مرض کرم کدوی سگ، انتقال انواع شپش ها از سگ به انسان، سرایت سل و غیره. و تفصیل هریک از این امراض و ابتلای به آنها را در کتاب مزبور ذکر نموده و نیز می نویسد: دانسته شده میکروبی که از زبان سگ در هنگام لیسیدن ظرف به آن می رسد، چیزی جز خاک، آن را برطرف نمی سازد. چنانچه در اسلام طاهر شدن آن را موقوف به خاک مالی دانسته است.
Sources
شهید عبدالحسین دستغیب- گناهان کبیره(باب اول)- از صفحه 177 تا 182
Keywords
0 Comments Share Send Print Ask about this article Add to favorites