معرفی حسین بن روح نوبختی، سومین نایب امام زمان (ع)
English 4737 Views |سومین نایب و سفیر خاص و برگزیده امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، شیخ بزرگوار «ابوالقاسم، حسین بن روح نوبختی» است. او در زمان حیات «محمدبن عثمان عمری» از ناحیه مقدسه به عنوان جانشین «محمد» و سومین نایب ویژه حضرت منصوب شد و توسط «محمدبن عثمان بن سعید عمری» به خواص شیعیان و وکیلان حضرت معرفی شد. «محمد بن سعید» در چند سال آخر زندگی اش برای این کار تمهیداتی فراهم نمود تا شیعیان بعد از وی در امر نیابت و وکالت با مشکلی مواجه نشوند. «حسین بن روح نوبختی» بعد از درگذشت «محمد بن عثمان» در آخر جمادی الاولی سال (305هـ) مسئوولیت امر نیابت را بر عهده گرفت. تاریخ ولادت این سفیر نیز مانند دو سفیر پیشین روشن نیست و در کتاب های تاریخی و تراجم از آن یادی به میان نیامده است لیکن برخی نوشته اند که «حسین بن روح» از اصحاب امام عسکری علیه السلام بود. اگر این سخن درست باشد می توان گفت: او در نیمه اول قرن سوم متولد شده بود و هنگامی که سفارت و نیابت خاص از حضرت به او رسید ( سال305هـ) بیش از 60 سال از عمر شریفش می گذشت. این فاصله زمانی چندان زیاد نیست تا از نظر عادی و طبیعی، مستعبد به نظر برسد و برخی بگویند: چون بین زمان سفارت «حسین بن روح» با زمان امام عسکری علیه السلام حدود پنجاه سال فاصله است، بنابراین بعید است که وی از اصحاب امام یازدهم علیه السلام بوده باشد. او در زمان حیات سفیر دوم امام مهدی (عج)، ( محمد بن عثمان ) یکی از کارگزاران وی بود و در چند سال آخر از سوی «محمد بن عثمان» به عنوان سر وکیل، واسطه بین او ودیگر وکیلان و نیز ناظر بر اموال وی منصوب شد. « حسین بن روح» در میان شیعیان «بغداد» از موقعیت اجتماعی خوبی بهره مند بود و حتی نفوذ و احترام قابل ملاحظه ای نزد مقامات بالای مملکتی داشت و از سوی آنان کمک های مالی به وی می شد.
«ام کلثوم»، دختر «محمد بن عثمان عمری» می گوید: «حسین بن روح» سال های طولانی وکیل «محمد بن عثمان» و ناظر املاک او بود و اسرار او را به روسای شیعه می رساند و از نزدیکان خاص وی بود به طوری که به واسطه نزدیکی و معاشرتی که با هم داشتند، اسرار خانه اش را برای او نقل می کرد. پدرم ماهانه 30 دینار به عنوان حقوق به وی می داد و این مبلغ غیر از وجوهی بود که از طرف وزراء و روسای شیعه مانند «آل فرات» و دیگران به علت مقام و احترام و جلالتی که نزد آنها داشت، به او می رسید. بدین جهت «حسین بن روح» در قلوب شیعیان جایگاه بزرگی پیدا کرد زیرا آنها می دانستند که او از نزدیکان پدرم است و نزد شیعیان از وی توثیق نموده بود و فضل و امانتش همه جا منتشر شده بود. مقدمات کار او در زمان پدرم آماده شده بود، تا آن که پدرم به دستور حضرت ولی عصر(عج)، مأمور شد که او را به جانشینی خود برگزیند، و از هیچکس جز آنان که از روز نخست پدرم را نمی شناختند، در خصوص نیابت وی اختلافی پدید نیامد و کسی تردید ننمود، و من یک نفر از شیعه را نمی شناسم که درباره وکالت او شک داشته باشد.»
«شیخ صدوق» از «محمدبن علی اسود» روایت می کند که گفت: من اموالی از موقوفات را که در اختیار داشتم، پیش «محمدبن عثمان» می بردم و او هم از من می گرفت. در یکی از روزهای آخر زندگی «محمد بن عثمان»، مقداری از این اموال را به نزدش بردم، ولی او دستور داد تا آن را به «حسین بن روح» تحویل دهم. من آنها را به «ابن روح» تحویل دادم و رسید آن را از او درخواست نمودم. «حسین بن روح» بابت این تقاضا به «محمد بن عثمان» شکایت کرد و او هم دستور داد که از او رسید مطالبه نکنم و سپس فرمود: آنچه به دست «حسین بن روح» می رسد مانند این است که به دست من می رسد. بعد از این هر وقت اموالی را به نزدش می بردم، رسیدی مطالبه نمی کردم. در واقع «محمد بن عثمان بن سعید عمری» با این کار سفارت آینده «حسین بن روح» را برای وکلا و مردم بیان نمود؛ چرا که اموالی را که مردم به وکیل می دادند قبض دریافت می کردند، ولی سفیر به آنان قبض نمی داند. او در روزگاری که با «محمد بن عثمان» همکاری می کرد، به جهت موقعیت خوبی که داشت به دستگیری از مستمندان شیعه می پرداخت. بعنوان نمونه، «شیخ صدوق» می نویسد: «یکی از علویان به نام «عقیقی» به جهت رفع مشکل مادی با وزیر، «علی بن عیسای جراح»، دیداری داشت، ولی وزیر به خواسته او پاسخ مثبتی نداد. این خبر به «حسین بن روح» رسید و او پیامی فرستاد و مشکل وی را حل کرد.»
«جعفربن محمد بن متیل» می گوید: من هنگام احتضار «محمد بن عثمان عمری» حاضر بودم. در این هنگام «محمد بن عثمان» گفت: بعد از من «حسین بن روح» متصدی منصب نمایندگی امام مهدی است. با تمهیداتی که «محمد بن عثمان» به دستور امام مهدی (عج) برای سفارت «حسین بن روح» به وجود آورده بود، او از سوی شیعیان، و به ویژه از سوی وکلا و کارگزاران «سازمان وکالت» با مشکلی رو به رو نشد. تنها مشکلی که در این زمینه نقل شده است، این گزارشی است که «شیخ طوسی» نوشته است: «ابوعبدالله حسن وجنا» یکی از 10 وکیل «بغداد» فعالیت های خود را در «نصیبین» و «موصل» انجام می داد. او در سال (307هـ) با شخصی به نام «محمد بن فضل موصلی» دیدار کرد و دانست که او سفارت «حسین بن روح» را منکر است. «حسن وجنا» کوشید تا او را متقاعد سازد که «حسین بن روح نوبختی» وکیل و نایب خاص امام مهدی (عج) است، ولی «محمد بن فضل موصلی» آن را نپذیرفت و برای پذیرش آن خواهان کرامتی شد، همانند کرامات سفیر اول و دوم. «حسن وجنا» او را به «بغداد» آورد و در آنجا با چشمان خود کرامتی را از «ابن روح» مشاهده کرد و فورا او را به رسمیت شناخت و از برخورد خود پشیمان شد و معذرت خواهی نمود.
«حسین بن روح» بعد از وفات «محمد بن عثمان» رسما کار سفارت را شروع کرد و امور «سازمان وکالت» را در دست گرفت. در همین آغاز کار «ذکاء» خادم «ابوجعفر، محمد بن عثمان عمری» به نزدش آمد و امانت هایی از قبیل عصا و کلید صندوقچه «ابوجعفر» را به «حسین بن روح» تحویل داد و گفت: «ابوجعفر» به من فرمود این اشیا را بعد از خاکسپاری من به «ابوالقاسم، حسین بن روح»، جانشین من تحویل بده، در این صندوقچه مهرها و خاتم های امامان علیهم السلام است.
* موقعیت مناسب:
در زمان سفارت «حسین بن روح» با به قدرت رسیدن «ابوالحسن، علی بن محمد» معروف به «ابن فرات» به عنوان وزیر «مقتدر» خلیفه عباسی، تا حدودی شیعیان آزادی داشتند. خود «حسین بن روح نوبختی» هم در بین مقامات حکومتی موقعیت و نفوذ ویژه ای داشت، این دو چیز باعث شد، تا برخلاف سفارت دو سفیر گذشته، سفارت «حسین بن روح» تا حدودی بین شیعیان به صورت آشکار مطرح شود و حکومت هم هیچ مشکلی برای او به وجود نیاورد. تنها موردی که در تاریخ آمده است این است که، در سال(311هـ) «قرامطه» که شیعه معرفی شده بودند، به کاروان حجاج حمله کردند. این حمله موجب شد تا در «بغداد» جوی بر ضد شیعیان به وجود آید، و «ابن فرات» و فرزندش را دستگیر و سپس اعدام نمایند. در همین سال «حسین بن روح» در اختفا به سر می برد و در سال بعد دستگیر و به مدت 5 سال زندانی شد و سپس در سال (317هـ) آزاد گردید و دوباره موقعیت گذشته خود را بازیافت. «حسین بن روح» از سال(305هـ) تا سال(326هـ) به مدت 21 سال منصب سفارت از ناحیه مقدسه را برعهده داشت و در تاریخ هیجدهم شعبان همین سال چشم از دنیا فرو بست. پیکر این سفیر گرامی حضرت را، در «بغداد» در «سوق الشورجه» به خاک سپردند و مقبره اش زیارتگاه شیعیان است و مردم به زیارت او تبرک می جویند. بنا به وصیت وی به دستور امام مهدی (عج) مقام نیابت خاص بعد از او، به «ابوالحسن، علی بن محمد سمری» رسید.
Sources
پورسید آقایی، جباری، عاشوری و حکیم- تاریخ عصر غیبت– از صفحه 293 تا 297
Keywords
0 Comments Share Send Print Ask about this article Add to favorites