آداب اصلی دین توتم پرستی نیز بر دو قسم است:
1- مراسم مثبت 2- مراسم منفی
محرمات دینی را می توان مراسم منفی نام نهاد. برای تمرکز این گونه امور بعضی تشریفات وجود دارد. نمونه ای از آن را می توان در استرالیا مشاهده کرد. تازه وارد در دین بایستی از جامعه کناره گیری کند. به زنان و کسانی که محرم اسرار نیستند نگاه نکند. تحت نظر چند نفر پیش کسوت که در حکم پدر تعمیدی وی هستند و در خاک و خاشاک یا در جنگل زندگانی کند. از خوردن بیشتر غداها اجتناب ورزد، به آن غذایی هم که ممنوع نیست نبایستی دست بزند. به اندازه ای که برای حفظ حیات وی لازم است پدر تعمیدی غذا در دهانش می گذارد. گاهی باید روزه تحمل ناپذیری بگیرد. از سخن گفتن و سرگرم ساختن خویشتن و شستشو و حرکت کردن خودداری کند. نتیجه این آزمایش یک تغییر حالت و تولد ثانوی است. بدین طریق او جزو محارم است و داخل در جامعه مردان می گردد و خصلت مقدس به دست می آورد و سهمی در آیین برای خود تهیه می کند. نظر به علتی که مقدس را از پلید جدا می سازد انسان نمی تواند با اشیاء مقدس رابطه داشته باشد مگر این که آنچه را که پلید است از خود دور سازد. برای این که بتواند در جامعه مذهبی زندگان کند بایستی کم و بیش به زندگانی دنیوی پشت پا زند. پس در این معنی آیین منفی اعمالی است که به وسیله آن شرایط وصول به آیین مثبت فراهم می گردد.
مهمترین مناسک سلبى یا محرمات، کشتن و خوردن و بى احترامى و لمس کردن و حتى نگاه کردن حیوانات یا گیاهان یا اشیأ دیگرى است که توتم کلانى محسوب مى شوند. کسانى که گاومیش توتم آنهاست، از خوردن گاومیش ممنوع اند. مگر در ضمن مناسک خاصى که باید همه اعضأ کلان به عنوان اتصال با توتم خود با تشریفاتى از گوشت آن بخورند. دیگر از امور ممنوعه کار کردن و حتى غذا خوردن در برخى ایام است که اعیاد دینى آئین توتمى محسوب است. ازدواج با اعضأ یک توتم حرام است؛ یعنى هر فردى موظف است با کلان دیگرى که داراى توتم جداگانه هستند، ازدواج کند.
دیگر از مراسم سلبى آئین توتمى آنکه در استرالیا چون بخواهند نوبالغى را عضو کلان سازند و به آئین توتمى خود وارد کنند، نخست او را وا مى دارند تا مدتى عزلت گزیند و از دیدار زنان و کسانى که هنوز به جمع اهل دین در نیامده اند، خوددارى کند و بهتر آنکه در جنگل ها بسر برد. در این حال، اکثر خوراکی ها بر وى حرام است، و آنهائى نیز که حلال است، خود نباید به آن دست برد؛ بلکه مربى مخصوص به مقدارى ضرورى در دهانش مى نهد تا سد رمقش شود. گاه سخت ترین امسکاک ها بر نوبالغ تحمیل مى شود. و بالاخره پس از طى این دوره عزلت و ریاضت به عقیده آنها یک نوع صفا و روحانیتى در نوبالغ پدید مى آید که حق شرکت در مجامع دینى را پیدا کرده و عضو کلان توتم معینى مى شود. دیگر از محرمات آن است که گروههائى که آدم خوارى میان آنها رواج دارد، از خوردن کسى که عضو کلان توتم است اجتناب مى کنند؛ و به عبارت دیگر، خوردن عضو کلان یک توتم، بر اعضأ دیگر حرام است.
مراسم مثبت شامل تمام اعمال مذهبی است. برای نمونه می توان مراسم عید بزرگ اینتیشی یوما Intichiuma که در فصل زیبای باران انجام می گردد شرح داد، افراد طایفه لخت و برهنه جمع می شوند. لباسهای خود را در محلی که سنگ ها و صخره ها که یادگار اجداد افسانه یی آنان و دارای نیروی توتم است قرار می دهند. با روش های مختلف خاک پاشی می کنند و تصور می نمایند به این وسیله محصول مربوط به توتم را فراوان می سازند. بعد از این که دقیقا امور ممنوعه را پاک ساختند برای استفاده از حیوان مقدس جمع می شوند و با روش مخصوصی خود را به شکل آن حیوان در می آورند. در این مراسم شکل ابتدایی تمام آداب بزرگ مذهبی دیده می شود که اساس مراسم مثبت ادیان بعد بشمار می رود، مراسم قربانی نیز از این گونه امور است. روبرت سون اسمیت این مسئله را تحقیق کرده و می نویسد: «مقصود از ضیافت قربانی این است که در آن مومن و خدایش با یکدیگر مخلوط شود و بین آنها روابط برقرار گردد» بنابراین مراسم و خوردن قربانی از ادیان بسیار بدوی سرچشمه می گیرد. در آئین توتمى، اعضأ کلان، همه یکسان نیستند، بلکه مردان از زنان برتر و ارجمندترند و پیران بر جوانان فضیلت دارند. آداب و عقاید کوچک دیگرى نیز در قبائل گوناگون آئین پیروان توتمى وجود دارد. مثلا قبیله پورو معتقدند: اگر کودکى مریض شود؛ باید پدرش داروى لازم را بخورد و با این کار، فرزندش معالجه مى شود، و یا براى موى سر و ناخن و گیسوان و خون، یک نوع قداست مذهبى قائلند.
مراسم مثبت شامل مراسم تقلیدی نیز هست چون معتقدند محصول دو همسان با یکدیگر مشابه است، ژست ها و حرکات آن حیوانی را که میل دارند برای آنان فراوانی ایجاد کند تقلید می کنند، مانند حیوانات حمله می کنند، ریس طایفه تمام شب فریاد می کند تا این که خسته شود. آنگاه فرزند خود را بجای خود می گذارد و پس از کمی استراحت دوباره شروع می کند. همچنین مراسم یادبود نیز وجود دارد. بدویان طایفه را زاییده اجداد افسانه ای خویش می دانند که خالق گیاه ها و کوه ها و نهرها و زندگانی هستند، این گونه روایات افسانه یی را می خوانند، گاهی به وسیله جادو آن ها را احضار می کنند. در تشریفات مذهبی فقط محارم شرکت دارند. در تفریحات اجتماعی زنان و حیوانات نیز می تواند شرکت کنند. «مراسم کفاره Les rites piaculaires» و تعطیلات مخصوص، جالب توجه است، مقصود از آن روبه رو شدن و شرکت در مصیبت عمومی است که ذکر مصایبت کنند و اظهار تاسف نمایند. مرده موجودی مقدس است، در مقابل او کار پلیدی انجام نمی دهند، بلکه گریه می کنند، نوحه سرایی می نمایند. در اوقات معین یکدیگر را در آغوش می گیرند، نسبت به روابط خانوادگی مراسم نیز تغییر می کند، زنان بایستی موهای خود را بکنند، بدن خویش را خاک آلود نمایند، در تمام مدت مراسم کاملا سکوت نمایند. این مراسم ممکن است تا دو سال به طول انجامد. بعضی از آنان تا پایان غم و اندوه و با علامت و اشاره مقاصد خود را بیان می کنند. مقدس یا خارق العاده بر دو قسم است. مقدس مطلق و غیر مطلق. پس در قلمرو مقدس مبارک و شوم قرار داد. یعنی پاک و ناپاک از یکدیگر جدا نیست. بلکه دو شکل مختلف از یک نوع است که در تمام اشیاء مقدس وجود دارد. از پاک ناپاک شناخته می شود و از ناپاک پاک به وجود می آید.
در این کیش تمرینات ریاضتی Pratiques ascétiques وجود دارد. بدوی در خدایان خود، بیگانگی و دشمنی و موجودات باطنی لزوم بدی مشاهده نمی کند تا مجبور شود به هر قیمتی به سود آنان سازش نماید و صلح کند، بلکه این خدایان برای وی دوستان و خویشان و حامیان طبیعی هستند و همین نام ها است که به موجودات نیروی توتم می بخشد، و انجام مراسم مربوط به اوست شاکی نمی داند و عظمت او را از میان نمی برد زیرا این نیرو بسیار به او نزدیک است و قدرت و سود می بخشد که خودش طبیعتا واجد آن نیست، در هیچ عصری خدا تا این درجه به انسان نزدیک نمی باشد، زیرا این نیرو میان تمام اشیاء بدون واسطه جا دارد و بدوی در حال ریاضت و رنج احساس شادی و اعتماد می کند.
دورکیم می نویسد: «کار دین تشخیص مقدس از پلید است». این علامت مشخص افکار دینی است. از طرفی دین امری اجتماعی است. مومنین همیشه در مجموعه ای از اعمال و مراسم مشترک و به یکدیگر وابسته اند. پس می توان دین را چنین تعریف کرد: «دین اصولی است از عقاید و اعمالی مربوط به هم برای اشیاء مقدسی که از ممنوعات جدا است، مانند عقاید و اعمالی که در یک جامعه اخلاقی موسوم به کلیسا مردم را در آنچه پذیرفته اند متحد می سازد. جامعه افراد را تربیت می کند و احساس مقدس ایجاد می نماید. جامعه برای افراد مانند خدا برای بندگان است». در جامعه های استرالیایی یک فرد بدوی خود را تحت مراقبت و حمایت و حکومت طایفه احساس می کند. مراسم مقدس (که مانند امور پلید و غیر مذهبی پراکنده نیست) افراد جامعه را در یک جا متمرکز می کند و موجب پیدایش تحولات و هیجانات روحی می گردد. در چنین شرایطی بدوی احساس ارتباط با نیروی زندگی می کند، از طایفه به شعار طایفه و توتم توجه می کند و موجب پیدایش تصاویری در اندیشه اش می گردد. طایفه شعاری احتیاج دارد که او را از سایر طوایف مشخص سازد و وحدت جامعه را برقرار نماید. شعار بایستی از میان اشیاء و مخصوصا موجوداتی انتخاب شود که بدوی بیشتر به انها ارتباط دارد. یکی از محققین بنام ستره لو Strehlow می نویسد: شعار بایستی حیوان یا گیاه باشد که در اطراف و جوانب وجود دارد و بدوی عادت دارد خود را با آن موافق و ملحق سازد.
از ویژگیهاى مذهب توتم پرستى و مذاهب بدوى مثل فتیشیسم و آنى میسم یا پرستش ارواح بى شمارى که سراسر جهان را پر کرده و در همه اشیأ و پدیده هاى طبیعت جا دارند، یکى این است که بر حسب رابطه انسان با توتم (در توتمیسم) و رابطه انسان با فتیش (در فتیشیسم) و رابطه اشیاء با آدمها و با روج (در آنى میسم) دنیا و همه اشیأ را تقسیم مى کردند به ساکره یعنى چیزى که مقدس و متبرک است و پروفان یعنى چیزى که مقدس و متبرک نیست. بنابراین اصل اعتقاد به نیروى مقدس و شوم و آثار بد و خوبى که در ذات و زندگى انسان دارد، انسان را به یک سلسله اصول و اعمال و احکام خاصى وا مى داشت؛ بدین معنا که ترس و گریز یا امید و حرمت را در آنان بر مى انگیخت و کوشش ها و مقدماتى را که براى آمادگى و پذیرش خود و جلب یا تسخیر آن قوا و اثرات غیبى ضرورت داشت، موجب مى شد. و از اینجاست که مسأله عبادت و مراسم و اعمال دینى، نظام خاص و تعلیمات روحى و فکرى و اخلاقى و اجتماعى و مذهبى و بالاخره ریاضت، لازمه اش تحریم یک سلسله اعمال یا استعمال برخى چیزها و پرهیز از بعضى محرمات است که نامشان تابو است. تمام اشیأ عالم داراى روح خاصى است که نامش مانا است. اسپنسر مى گوید: از یک بدوى پرسیدم این فتیش ها را چرا این قدر نگاه داشته اى و با حرمت بر روى آنها دست مى کشى و به چشمت مى مالى و از آنها تبرک مى جوئى، مگر این چیست؟ چرا به این جادوگر یا به این فرد مقدس جامعه تان دست مى کشى و لباس یا زانوى او را مى بوسى و به او احترام مى گذارى و...؟ مى گوید: توى اینها مانا است مى بینم که وقتى ملتها کوچک مى شوند، شخصیتهاى بزرگ هم ارزشهاى خود را در ذهن آنها از دست مى دهند و ارزشهاى متعالى آنها مجهول مى ماند و چون ملت این ارزشها را نمى شناسد، ارزشهائى را که مى شناسد، مى تراشد و به آنها نسبت مى دهد. در جامعه هاى فتیشیسم، آنى میسم و توتمیسم، نیرویى هست به نام شورینگا که فقط عده خاصى در جامعه آن را دارند و اینها روحانیون اندکه به کمک این نیرو مى توانند در ارواح و قواى مرموز نفوذ کنند و اعمال و مراسم و اوراد مذهبى را انجام دهند و مردم را را مذهب مرتبط کنند و در آخر، مراسم عبادى و ریاضتهاى مختلف و مراسم دسته جمعى دینى و نذرها و وقف ها را انجام دهند. پس اینها واسطه هاى مقدس میان عوام مردم و قواى غیبى و مظاهر دینى هستند و علت این امتیاز طبقاتى و نقش اختصاصى و انحصارى شان خصوصیت ذاتى شان است که صاحب قوه شورینگا هستند و حامل روح مقدس. به نظر مى رسد چنین باورى بدوى در تاریخ حیات انسان باعث شده تا در کنار دو ضلع زور و زر، ضلع تزویر هم شکل بگیرد و عامل استبداد سیاسى، دینى و مایه جهل و جور در تاریخ بگردد.
دورکیم معتقد است: دین بدوی نفوذ تاثیر بسیار در زندگانی روحانی و اخلاقی و اجتماعی و دینی انسان دارد. آنچه در افکار ما می گذرد مانند: زمان و مکان و افکار عمومی و ادراکات و قوانین اساسی، همه را مدیون دین توتم هستیم. توجه بشر به مکان و زمان ریشه اجتماعی دارد که زاییده دین است. بعضی از جامعه های استرالیایی سطح به شکل یک حلقه ادراک می شود. زیرا چادر قبیله مانند دایره است و به تعداد بخش هایی است که جامعه دارا است. تشخیص راست و چپ زاییده اجتماع است، زیرا دست راست با مقدس و دست چپ با پلید بستگی دارد، در انسان حالات روحی گوناگون مانند: ادراکات و خاطرات و لذت و رنج و امیال و غیره وجود دارد. فرد در مدتی که این حالات را در ذهن می پروراند و وجود هر یک را در نظر می گیرد، مدتی را که به هم مربوط است و در تمام اشیاء مشترک است تشخیص می دهد. بنابراین تقسیم زمان مربوط به عصر مراسم و اعیاد و تشریفات مذهبی است. علم انتظام عالم نیز در دین توتم موجود است و تقسیم اشیاء را ایجاب می کند. گروه های مختلف را به هم مربوط می سازد. و از این راه افکار عموم و مفهومات که در طبقه بندی مفاهیم انسانی حکومت می کند ایجاد می گردد. در فکر فرد قوه تمیز وجود دارد که دارای شخصیت خارجی نیست ولی اجتماعی است. بدون چنین اصلی انجام امور انسانی غیر ممکن است. «مراسم تقلیدی rites mimétiques» قاعده «هر جنسی از هم جنسی خود بوجود آمده است»، اولین فرضیه از اصل علیت را نمودار می سازد، همان علل موجب همان نتایج می گردد، یعنی: قوانین اساسی عقل و فکر ما آشکار می گردد. دین توتم اساس عمل جمال شناسی است، مراسم مختلفه مشخص عمده ایجاد می کند و منبع خوشحالی ها و بعضی از اشکال هنر می گردد، ریشه زندگانی اخلاقی و اجتماعی و قضایی انسان در آیین بدوی است، امور ممنوعه نماینده اشکال اولیه قوانین اجتماعی است که برای افراد وضع شده است.
ادیان نظریه اعتقاد فرهنگ غربی فلسفه غرب ریاضت دین آداب و رسوم