ماتریس سنت کوچک
چیزى که معمولا سنت هاى بزرگ را از سنت هاى کوچک متمایز مى سازد، وجود نظام هاى کاملا گسترده فکرى و عقیدتى در اولى، و توسعه نسبتا ضعیف چنین نظام هایى در دومى است. بر این اساس، اصطلاح «سنت کوچک» به شین تو در سه شکل اصلى اش، شین توى عامیانه، شین توى معبدى و شین توى فرقه اى، اطلاق مى شود. اصطلاح «سنت هاى بزرگ» به آیین بودا، آیین کنفوسیوس و مسیحیت اشاره مى کند. شین تو تاریخ بسیار پیچیده اى مخصوص به خود دارد. این سنت، تن به توصیفات نظام وار نمى دهد. به هر حال، مى توان دو گرایش کلى در طرز تفکر ژاپنى را، که ریشه در شین تو دارند، تشخیص داد.
تأکید بر شین تو به عنوان عامل وحدت بخش
یک درون مایه بسیار ریشه دار و پر دامنه، تأکید بر شین تو به عنوان عامل وحدت بخش است. جشن هاى شین تو، به طور آرمانى مردم را با کامى ها، متحد مى سازد. کامى ها موجوداتى الاهى هستند که بیش از آنکه متعالى باشند بخشى از عالم طبیعت هستند. آنها دوست دارند مردمشان را در حالى ببینند که در زندگى خود از وفور نعمت و انسجام اجتماعى برخوردارند و سرشار از حیات پویا و خلوص قلب هستند. از لحاظ اجتماعى، این اتحاد اساسا در دو سطح پى گیرى مى شود: جامعه محلى و جامعه ملى. در هر دو مورد، انتظار این است که وحدت به دست آمده، اعم از اینکه تفسیر دینى شود یا نه، به تولید، خلاقیت و بهره ورى فزاینده بینجامد. در این میان، نقش امپراتور محورى است. به دلایل تاریخى، امپراتور کاهن اصلى عالم شین تو است. در ژاپن مدرن ( از 1868 به بعد) او همچنین نقش محورى را در حکومت ژاپن دارد. انضمام این دو نقش در شکل گیرى مسئله بغرنج رابطه دین و قدرت حکومت مؤثر بوده است. از سال 701 م، که اولین قانون این کشور تدوین شد، تا سال 1945 م، که شکست در جنگ موجب شد تا بى طرفى حکومت در امر دین که تا آن زمان ارزشى بیگانه تلقى مى شد نهادینه شود، فرض غالب این بود که دین حق، کاملا در خدمت حکومت است. این خصلت بسیار کهن «سنت کوچک»، که به عنوان گرایش عمومى مطرح بود، طرز تلقى و ارزیابى مردم از «سنت هاى بزرگ»، وارداتى و نحوه اصلاح و تعدیل آن سنت ها را تحت تأثیر قرار داد.
تأکید بر انواع مختلف الهه ها یا کامى ها
درون مایه دیگر تفکر شین تویى که باید در اینجا مورد توجه قرار گیرد، تأکید بر انواع مختلف الهه ها یا کامى ها است. ایچی رو هورى آنها را به دو دسته اصلى تقسیم مى کند: کامى هاى طایفه اى و کامى هاى فره ایزدى. کامى هاى طایفه اى، که به آیین هاى مخصوص نیاکان مربوط مى شدند، در آغاز کانون شعایرى گروه هایى کم و بیش، داراى پیوند خویشاوندى بودند که از لحاظ اقلیمى محدود و از لحاظ روابط متقابل پر برخورد بودند. کامى هایى از این دست به طور عام بخشنده بودند و خصوصیات و کارکردهاى مشخصى نداشتند. کامى هاى فره ایزدى که به معابد منطقه اى مربوط مى شدند، اساسا موضوع ایمان بودند و افراد گروه هاى مختلف اجتماعى را متحد مى کردند. این کامى ها واجد خصوصیات کاملا معین و مشخصى بودند و اعمال خاصى را، نظیر شفا دادن، بر عهده داشتند. این دو دسته با گذشت زمان در هم تنیده شدند. در ژاپن مدرن، مى توان دین کامى هاى طایفه اى را به معنایى وسیع و جامع تر، همان شین توى معبدى تلقى کرد. کامى هاى جوامع منطقه اى طرفداران خود را دارند و کامى هاى مرتبط با خانواده امپراتورى، کل ملت را در بر مى گیرند. آنها به هر دو شکل، مردم را در احساسى که فراسوى پیوند نسبى است، متحد مى کنند. کامى هاى فره ایزدى در وهله اول، در جنبش هاى نوپدید دینى به چشم مى خورند. در اینجا باید بر این نکته تأکید کرد که مردم در طول قرن ها براى مشکلات شخصى ضرورى به این یا آن کامى فره مند، یا به این یا آن رهبر شمنى، توسل مى جستند. چنین اعمال و آمالى گرایش عمومى به این پندار را پدید آورد که دینى که معطوف به یک «کامى زنده»، است، باید مصالح و فواید ملموس، یعنى این دنیایى، را فراهم آورد. این گرایش، به همین ترتیب، تلقى ها، ارزیابى ها و جرح و تعدیل هاى مردم در باب «سنت هاى بزرگ» وارداتى را سمت و سوى خاصى بخشیده است.