در شعر قرن ششم انواع قالبهای شعری در دیوان شاعران دیده می شود. تحولاتی نیز در بعضی قالبها در این قرن رخ داده است؛ که در ادامه به بررسی قوالب شعری این دوره می پردازیم.
قصیده مهمترین قالب شعری قرن ششم
قصیده یکی از مهمترین قالبهای شعری قرن ششم است. در واقع این قرن، اوج دوره ی قصیده سرایی و در ضمن دوران پایانی قصیده سرایی در شعر فارسی هم هست. سنایی، عمعق بخارایی، ظهیرالدین فاریابی، ادیب صابر، خاقانی، انوری، جمال الدین اصفهانی و کمال الدین اصفهانی و سایر شاعران معروف این دوره، اکثر به قصیده سرایی معروفند. در دیوانهای این دوره قصیده های کوتاه و متوسط و بلند هست. قصیده های با تغزل و بی تغزل هر دو هست. بعضی شاعران چون انوری در قصاید با تغزل، تغزلهای کوتاه می آورند و بعضی چون خاقانی گاه گاه تغزلهای بلند. در قصاید این دوره تجدید مطلع مرسوم است. تجدید مطلع که ظاهرا قدیمی ترین نمونه ی آن را در شعر فرخی سیستانی می توان یافت مورد علاقه ی خاقانی بوده و وی در بعضی از قصاید خویش تا چهار بار تجدید مطلع کرده است.
همچنین در دیوان انوری نیز تجدید مطلع دیده می شود. در تجدید مطلع معمولا رسم شاعران این است که پس از تغزل مطلع اول و تخلص به مدح و آوردن چند بیت مدحیه، بی ذکر دلیل یا با ذکر دلیل تجدید مطلع می کنند و معمولا در مطلع های بعدی نیز پس از تغزل به مدح گریز می زنند. در تجدید مطلع های خاقانی، معمولا ارتباطی خاص میان مطلع های مختلف وجود ندارد. اما انوری در بعضی از تجدید مطلع های خود به شیوه فرخی سیستانی، برای مطلع های بعدی مقدمه چینی می کند. وی در قصیده ای به مطلع:
خوشا نواحی بغداد جای فضل و هنر *** کسی نشان ندهد در جهان چنان کشور
پس از گفتگو با معشوق در عالم خواب، از قول معشوق مطلعی تازه آغاز می کند:
زهی بقـای تو دوران ملـک را مفخـر *** زهی لقـای تـو بستان عدل را زیور
وی در این مطلع بر خلاف خاقانی تغزل نیاورده است. از ویژگیهای قصاید قرن ششم، التزام ردیفهای دشوار است. در دیوان خاقانی و سنایی و جمال الدین و کمال الدین اصفهانی و دیگر شاعران این دوره، ردیفهای اسمی و فعلی دشوار فراوان به کار رفته است. قصاید قرن ششم از نظر موضوع نیز متنوع تر از قصاید پیشینیان است. انواع مضامین در این قالب بیان شده است.
توجه به غزل در شعر قرن ششم
از شاعران عصر سامانی و قرن پنجم، غزلواره هایی به دست مانده است که بیشتر شبیه است به تغزل قصاید و مبتنی است بر توصیف معاشقه با معشوق یا وصف او، اما شاعران قرن ششم در تحول غزل گامی بلند برداشتند و این قالب شعری را (که برگرفته از قصیده است یا به عبارت دیگر تغزل قصیده است که از آن جدا شده) در خدمت بیان عواطف شخصی و توصیف احوال و عواطف درونی شاعر در آوردند.
اگرچه در بیشتر دیوانهای این دوره، غزل وجود دارد اما سنایی و خاقانی و انوری و عطار در تحول غزل فارسی سهمی به سزا داشته اند. غزلهای خاقانی و انوری مورد توجه سعدی و حافظ است و سنایی پدید آورنده ی غزلهای عرفانی است آنچنانکه عطار روش او را دنبال کرده و تکامل بخشیده و مولوی نیز به غزلهای سنایی توجه خاص دارد. در غزلهای این دوره ذکر تخلص شاعر هنوز سنت عمومی شاعران نشده است. علت توجه شاعران این عصر را به غزل در دو نکته می توان یافت:
نخست اینکه شعر فارسی تا قرن ششم، بیشتر شعری است درباری و قالب متناسب با آن قصیده است و ناصر خسرو نیز که به زهد گراییده همین قالب را برای بیان اغراض خود برگزیده است. در قرن ششم بی اعتنایی به شاعران مدیحه سرا و اهل ادب رواج یافته بود و چون شعر به تدریج از دربار خارج می شد و شاعر برای بیان عواطف شخصی خود فرصتی می یافت، به تدریج قصیده از رونق افتاد و غزل جای آن را گرفت. دیگر اینکه در دوران سامانی و غزنوی روح حاکم بر جامعه روح جنگ آوری و سلحشوری است و قصاید پرهیمنه ی آن عصر با این روحیه سازگار است، حال آنکه در قرن ششم عرفان و تصوف و غلبه ی تعصبات مذهبی جای آن روحیه را گرفته است و در نتیجه شاعران به تدریج به غزل نیز توجه کرده اند. از این زمان است که لطف و نرمی غزل آرام آرام در لحن قصیده نیز وارد می شود.
قطعه
قطعه در قرن ششم به عنوان قالبی قابل توجه در آمده است. انوری شاعر معروف این قرن، قطعه های زیبا و متعدد دارد که در آن موضوعات کوتاه را بیان کرده و چون زیبایی های ادبی و هنری را نیز در آن ملحوظ داشته است، تعدادی از قطعه های وی در ردیف بهترین قطعه های زبانی فارسی است. زهد و اخلاق، شکایت، هجو، گله، رثاء، تقاضا و مدح از موضوعاتی است که در قطعه های انوری آمده است.
مثنوی
مثنوی در این قرن نیز از قالبهای مهم شعری است. مثنویهای نظامی و سنایی و عطار در این قرن سروده شده و تحولی در ادب فارسی ایجاد کرده است. مثنوی از نظر شکل با دوره ی پیشین تفاوتی نکرده است.
رباعی
رباعی سرای معروف در این دوره عطار است. مختارنامه ی او مجموعه ی رباعیات اوست که آنها را بر حسب موضوع تقسیم بندی کرده است. در پایان دیوان دیگر شاعران نیز کم و بیش رباعی دیده می شود.
ترجیع بند و ترکیب بند نیز در دیوانها هست و یکی از معروفترین ترکیب بندهای فارسی از آن جمال الدین عبدالرزاق اصفهانی است در نعمت پیامبر اکرم (ص).
مسمط در این دوره پیشرفت خاصی نکرده و در دیوانها نمونه های آن را می توان دید. مسمط سرای معروف در این دوره وجود ندارد و اصولا این فن در ادب کهن به منوچهری دامغانی ختم شده است.
نوعی از شعر که در این قرن بدان توجهی شده است، مستزاد است. مستزاد را قالب مستقل نمی توان محسوب کرد زیرا غزل و رباعی و مسمط و بعضی دیگر از انواع شعری را به صورت مستزاد سروده اند. در دیوان مسعود سعد سلمان، این گونه شعر را می توان یافت.
الف) قرن ششم اوج ویژگیهای ادبی
قرن ششم هم از نظر کثرت شاعران و هم از نظر تنوع مضامین و قدرت زبان شعر و ویژگی های ادبی یکی از غنی ترین ادوار شعر فارسی دری است. ویژگی های ادبی که از دوران سامانی در شعر فارسی به تدریج پدید آمده بود و در قرن پنجم تکامل بیشتر یافته بود، در این قرن به اوج رسید. از نظر عناصر بیانی شاعران هم به انواع تشبیه نظر دارند و هم به انواع استعاره. تشبیهات عقلی و وهمی در این بیش از دوره های پیشین است. در مجموع، در شعر شاعرانی چون نظامی و خاقانی به استعاره فراوان توجه شده، آنچنانکه استعمال استعاره بر تشبیه چربیده است. چون اکثر شاعران این قرن درس خوانده و مطلع به علوم زمان خویش بوده اند تشبیهات و استعارات و تعبیرات فراوانی در شعرشان یافت می شود که بر مبنای اطلاعات علمی ساخته شده و چون ذهنی و تخیلی دورپرداز و دقیق دارند، گاه گاه وجه شبه های دور از ذهن بر می گزینند و در مجازها نیز قرینه های دور انتخاب می کنند و در نتیجه ی به هم آمیخته شدن این دو موضوع، فهم شعرشان دشوار می شود.
ب) نحوه استعمال ترکیبات و واژه ها
در شعر قرن ششم ترکیبات فراوان می توان یافت که مرکب است از عدد و موصوف آن، استعمال بعضی از این ترکیبها مبنای علمی دارد و گاه گاه ریشه در اعتقادات عوام مردم دارد. این گونه ترکیبها که معمولا معنای مجازی یا کنایی دارد در شعر دوره های پیشین بسیار اندک است مانند: هفت قرا، هفت دریا، هفت مردان، نه گلشن، نه حصار مینا و... در شعر قرن ششم واژه ها و ترکیبات جدید فراوان است و شاعران دوران بعد بعضی از واژگان و ترکیبهای آن را به وام گرفته و درآثار خویش به کار برده اند.
همچنین، استفاده از اصطلاحات بازیهای مختلف، اعتقادات عوام و عقاید خرافی و خواصی که در مورد حیوانات و اشیاء میان مردم معروف بوده، در این دوره رواج داشته است. موضوعاتی چون شکر خوردن طوطی، ترسیدن شیر از آتش، گرگ و باران، مهره ی مار، بچه خواری گربه، ماه و کتان، افعی زمرد، شاد بودن طبع زنگی و امثال آن از پرکار بردترین عناصر در زبان شاعران این دوره است.
ج) استفاده از صنایع شعری
در شعر قرن ششم کنایه ها و مجازهای فراوان در شعر وجود دارد تلمیح های متعدد به آیات قرآن کریم و قصص قرآنی و اساطیر ملی و بزرگان دینی و عرب در کلامشان هست. ایهام نیز در این دوره، در شعرها راه یافته است. تناسب و مراعات النظیر را به میزانی گسترده تر و دقیق تر رعایت کرده اند آنچنانکه در شعر شاعری چون نظامی، گاه گاه زنجیره ای از این تناسبها، واژه های چند بیت را به هم پیوند می دهد.
صنایع لفظی در شعر شاعران فراوان است. شاعران درجه اول این قرن مانند انوری و سنایی و خاقانی و نظامی (با تفاوتهایی) در شعر خویش از صنایع لفظی به میزان گسترده استفاده کرده اند و بعضی از شاعران دیگر این دوره مانند رشیدالدین وطواط در استعمال این آرایه ها افراط کرده اند و شعری مصنوع و متکلف پدید آورده اند.
د) قرن ششم دوران تکلفهای ادبی
سلیقه ی شاعران و ادبای قرن ششم در مجموع انواع تکلفها را می پسندیده و گویی که نوعی رقابت نیز در میان آنان بوده است، به همین سبب هر یک می کوشید تا به گونه ای قدرت و مهارت خود را در شاعری و استادی خویش را در بیرون آمدن از مضامین سخن نشان بدهد. به همین سبب در اکثر دیوانها، ردیفها و قافیه های بسیار دشوار دیده می شود. در قصیده های سنایی و خاقانی و جمال الدین و کمال الدین اصفهانی ردیفهای اسمی و فعلی مشکل فراوان است. در دیوان امیر معزی ردیف ابر و آفتاب و آتش و آب و در دیوان کمال الدین اسماعیل ردیفهای: دست، برف، اسب و در دیوان انوری ردیف: آفتاب، ماه و در دیوان جمال الدین اصفهانی ردیف ناخن و نظم و نثر و مواردی دیگر ازین دست است. علاوه بر این التزامهای دشوار در قصاید این دوره کم نیست مانند التزام موی و مور در شعر عمعق بخارایی.
اگر مـوری سخن گـویـد اگـر مـویی روان دارد *** من آن مور سخن گویم من آن مویم که جان دارد
و التزام کلمه ی «آینه» در شعر مجیرالدین بیلقانی و التزام شمع در قصیده ای دیگر از همو:
زیور گـردون گسست آینـه ی آسمان *** سوخت ز عکس رخش طره ی شب در زمان
طارم چارم نهفـت پـرتـو شمـع جهان *** خیمه ی زربفت گشت نوبتی آسمان
و التزام دو واژه ی «سنگ و سیم» در قصیده ای از سیفی نیشابوری مداح سلطان تکش خوارزمشاه:
ای نگـار سنگـدل ای لعبت سیمیـن عـذار *** در دل من مهر تو چون سیم در سنگین حصار
قصایدی از رشید وطواط و مجیرالدین بیلقانی که حذف حرف الف را ملتزم شده اند. قصیده ی رشید وطواط به مطلع:
خسرو ملک بـخش کشـور گیر *** کـه ز خـلقش بـه عـدل نیسـت نظیـر
و قصیده ی مجیر با مطلع:
سـروی که بر مهش ز شب تیره چنبرست *** لؤلوش زیـر لعـل و گلش زیـر عنبـرست
و تفنن های فراوانی که در شعر رشید وطواط و عثمان مختاری و اثیرالدین اخسیکتی و امثال آنان دیده می شود.
یکی از ویژگی های شعر قرن ششم بازی با کلمات است. شاعر از قلب و تصحیف کلمه و شکل کتابتی واژه در صور خیال و بیان مفاهیم خویش استفاده می کند. اگرچه تشبیه های حروفی در شعر رودکی و ناصر خسرو، سابقه داشته است اما این گونه بازی با کلمات، ظاهرا در شعر قرن ششم بیش از دورانهای پیش است مانند:
در سنـه ثـا نـون الـف شـراب شـدن *** رانـدم ثا نـون الـف سـزای صفاهان
این ویژگی در شعر سنایی و خاقانی بیش از دیگران دیده می شود:
چیست حـاصـل سـوی شـراب شدن *** اولـش شـر و آخـر آب شدن
چنان استاده ام پـیش و پـس طعن *** که استـاده اسـت الف های اطـعنا
ای بلندان به عقـل و جان شریف *** مکنیـد آن بلنـد را تصحیف
خطبه ی شـروان نشـود خیروان *** خیـر برون از خط شروان طلب