پیش از آن که تلمود کامل شود، کاملا روشن بود که این اثر در آینده، متن اصلى و منبع اولیه شریعت یهود خواهد شد. در حقیقت، تلمود آخرین کتاب در میان منابع اصیل و مهم ادبیات یهودى است؛ چون آثارى که پس از آن نوشته شده اند تا حد زیادى بر آن تکیه دارند و حجیت خود را از آن کسب مى کنند و هر زمان که لازم باشد براى توضیح مسائل نظرى و عملى به آن مراجعه مى نمایند. نسخه هایى از تلمود یا رساله هاى مجزایى از آن به تمام جوامع یهودى، از جمله دورترین مهاجرنشین ها در آسیا، آفریقا و اروپا رسید. اما از همان ابتدا، مطالعه تلمود حتى براى با استعدادترین عالمان، دشوار بود. تدوین و ویرایش غیر روشمند و نامنظم تلمود، موجب شده بود که درک هر بخش از آن بدون شناخت و معرفتى پیشین از زمینه ها و مبانى مفاهیم و اصطلاحات (یا به تعبیر مسامحه آمیز، شان نزول مطالب) ناممکن شود.
مطالب این کتاب از آنجا که منعکس کننده یک شیوه خاص زندگى و دربردارنده مباحثى است که در آموزشگاه هاى بابل مطرح مى شد، گاهى براى طلاب دیگر کشورها یا عصرها فاقد انسجام یا ناقص به نظر مى رسید. زبان نیز مشکلاتى را پدید آورده بود؛ گویش نامأنوس آرامى عبرى که زبان نوشتارى تلمود است تا چندین نسل، گویش یهودیان بابل باقى ماند. اما در کشورهاى دیگر، یهودیان با گرایش هاى بومى خودشان سخن مى گفتند. حتى در بابل، زبان آرامى سرانجام با زبان عربى، که فاتحان مسلمان در اواسط قرن هفتم رواج دادند، درآمیخت. بر این اساس، عالمان مناطق مختلف یهودى، در جوامع مذهبى مناطق آوارگى (گالوت)، در زمینه مطالعات با مشکلاتى روبرو شدند و احساس کردند که براى رفع مشکلات باید به تفسیرهاى تلمودى مراجعه کنند. در این میان، یهودیان خارج از سرزمین بابل یا فلسطین، به خاطر عدم دسترسى به فقیهان، مشکلات بیشترى را متحمل مى شدند.
در ابتدا، با ارسال پیک و طرح پرسش و استفتا از فقیهان و حکیمان تلمودى، حل مشکلات و ابهامات خود را جستجو مى کردند. همین نامه ها که از سوى یهودیان خارج از سرزمین بابل یا حتى از طرف شاگردان آنها که در بابل ساکن بودند، ارسال شده بود و در آنها از معانى واژه، اصطلاح یا شرح و تفسیر عبارتى از تلمود پرسش شده بود و مجموعه پاسخها و فتاوى فقیهان، اولین تفسیرهاى تلمود را رقم زدند. البته در این زمان که رویکردى به تفسیر تلمود ظهور کرده بود، دیگر نه از تناییم خبرى بود و نه از آمورائیم; حال مى بایست از «گائون ها» سخن گفت; اینان کسانى بودند که گامهاى اولیه را در مسیر تفسیر تلمود برداشتند. گائون در ابتدا به معناى رئیس دار العلم یا حوزه علمیه به کار مى رفت. اینان وارثان آمورائیم و مراجع اصلى و اولیه شرح و تفسیر تلمود بودند. گائون ها در تدریس و تفسیر تلمود، از همان سنت و سبک آموراییم پیروى مى کردند. با گذشت زمان و در ادامه تلاش گائون ها، عالمان و دانشمندان یهود، شرح و تفسیرهاى متعددى بر تلمود نوشتند.
مراجع واقعى و توانا براى تبیین هرچه بهتر مسائل، رؤساى آموزشگاه هاى بابلى بزرگ سورا و پومبدیتا بودند. این عالمان در ابتدا به گائون (که در اصل، به معناى رئیس یک آموزشگاه بزرگ بود، اما به خاطر کاربرد غیر دقیق در طول چند صد سال، معنایش دگرگون شد) شهرت داشتند. اینان وارثان آمورائیم، و از این رو، منبع اولیه براى تفسیر تلمود بودند. گائون ها به تدریس تلمود، مطابق با سنت آمورایى ادامه دادند. در اوج کامیابى آنان، شاگردانى از سراسر مناطق آوارگى براى شنیدن سخنان ایشان گرد هم آمدند؛ اما نفوذ آنها در سراسر جهان یهودى نشین، در مجموعه هاى پاسخ هاى شرعى تجسم یافته بود، که تنها بقایاى ناچیزى از آن برجا مانده است. بیشتر سؤال هاى این جوامع درباره هلاخاى عملى بود؛ با این حال، پرسش هایى نیز درباره مسائل نظرى مطرح مى شد.
گائون ها در نامه هایى که براى پاسخ به این پرسش ها مى نوشتند واژه ها و اصطلاح هاى دشوار را توضیح مى دادند و به شرح کاملى از موضوع ها (سوگیوت) مى پرداختند. این نامه ها اولین تفسیرهاى تلمود را پدید آوردند که تنها در پاسخ به یک نیاز تدوین شده بودند و از این رو، نه کامل بودند و نه روش مشخصى داشتند. تنها آخرین نفر از گائون ها بود که تفسیرى را بر تمامى بخش هاى تلمود تألیف کرد که آن نیز عمدتا در بر دارنده تفسیر واژه ها یا عبارات دشوار بود. آثار مکتوب گائونى اغلب در مورد احکام هلاخایى و استنتاج هاى عملى اى است که مى شد از متن تلمود استخراج کرد.
نیاز به تفسیرى جامع تر بر تلمود هنگامى بیشتر نمایان شد که رابطه با گائون ها به دلایل مختلف سیاسى ضعیف گردید. امپراتورى بزرگ اسلامى به چند پادشاهى رقیب تجزیه شد که دسترسى شان به یکدیگر، اغلب آسان نبود. اهمیت بغداد، دارالخلافه مسلمین، (و زادگاه آموزشگاه هاى بزرگ)، رو به افول نهاد و خیزش هاى اجتماعى گوناگون، سرانجام به تعطیلى این نهادها و پایان دوره گائون ها منتهى شد. بعضى از جوامع یهودى، مانند یهودیان اروپا هرگز موفق نشدند که تماس منظمى با گائون ها برقرار سازند؛ از این رو مجبور بودند که از نظر فرهنگى و معنوى، مستقل عمل کنند. از زمان رو به افول نهادن مرکز بابلى در قرن دوازدهم، دو مرکز مهم یهودى در جاهاى دیگر پا گرفت؛ یکى در مغرب (شمال آفریقا و اسپانیا) و دیگرى در اروپا (ایتالیا، فرانسه و آلمان). این دو مرکز، به ترتیب، هسته اصلى گسترش دو سنت سفارادى و اشکنازى را بنیاد نهادند که از همان آغاز، از جهات مختلف با هم تفاوت داشتند.
فعالیت های مرکز آفریقایى- ایبریایى
مرکز آفریقایى- ایبریایى سنت یهودیان بابلى را پیشه خویش ساخت. این مرکز تحت حاکمیت امپراتورى مسلمین نیز قرار داشت. زبان این مرکز، عربى و در مقابل نفوذ فرهنگ عربى، بى دفاع بود و روابط نزدیک خود را با گائون ها ادامه مى داد. هزاران پاسخ شرعى، نامه و کتاب از بابل به کشورهاى شمال آفریقا فرستاده مى شد تا یهودیان آن سرزمین را راهنمایى کند. از سوى دیگر، یهودیان بیشتر بخش هاى اروپاى غربى (از طریق یونان و ایتالیا) با فلسطین رابطه داشتند و بخش بزرگى از آیین مذهبى و نیز اصول عقاید خود را از فلسطین اقتباس کردند.
یهودیان کشورهاى اسلامى به شدت از فلسفه، دانش، شعر و زبان عربى، که در آن زمان در اوج شکوفایى بود، تأثیر پذیرفتند. در مقابل، اروپاى آن زمان در غفلت و تاریکى «عصر ظلمت» غرق بود و یهودیان آن جا چیزى از فرهنگ کشورهاى میزبان کسب نکردند. آنها مجبور بودند که بدون کمک نهادهاى آموزشى بزرگ و دوردست یهودى، تقریبا تمامى زندگى معنوى خویش را خود سامان دهند. از این رو، تعجبى ندارد اگر دو مکتب موازى در تفسیر تلمودى، یعنى سفارادى و اشکنازى، ظهور نمودند. عالمان اسپانیا و شمال آفریقا، مانند گائون ها، در مطالعات یهودى رویکردى نظام یافته داشتند. دستاوردهاى اصلى آنان در حوزه هاى هلاخا و صدور احکام هلاخایى بود، نگاهى جامع و کلى به مسائل داشتند و به نکات ریز و جزئى توجه نمى کردند.
تفسیر های مکتب فکرى یهودیان اسپانیا و شمال افریقا یا سفاردى
1- تفسیر ربى حنانل بن حوشئیل، اولین تفسیر مهم بر تلمود
اولین تفسیر مهم بر تلمود که توسط مکتب فکرى یهودیان اسپانیا و شمال افریقا، سفاردى ارائه شد، تفسیرى است که ربى حننئل بن حوشیئل اهل قیروان در شمال آفریقا، نگاشته است. ویژگى بارز این تفسیر ایجاز بسیار زیاد، پرهیز از پرداختن به جزئیات و تلاش براى ضبط نکات مهم و اضافه کردن توضیحات ضرورى براى واژه ها و اصطلاحات براى تلخیص هر سوگیا است. ربى حننئل گاهى از تفسیر بخش معینى، با درج عبارت «و این ساده است» یعنى نیازى به شرح آن نیست، چشم پوشیده است.
2- تفسیر «کلید قفلهاى تلمود» اثر ربى نیسیم گائون: معاصر، رهرو و هموطن ربى حنانل، ربى نیسیم گائون، نیز در تدوین اثر خود، مفتئح منعوله هتلمود (کلیدى براى قفل هاى تلمود)، همین شیوه ایجازگویى و پرهیز از طرح مباحث جزئى را در پیش گرفته است که نسبت به اثر ربى حننئل منسجم تر بوده، به شرح گزیده هایى از سوگیاها پرداخته است. هر دو اثر گنجینه آموزه ها و تفسیرهاى گائون ها هستند. تا چند نسل بعد، ادبیات تفسیرى سفارادى تنها همین روش را ادامه داد. اگر چه ادبیات تفسیرى سفارادى تا حدودى از الگوى ادبیات اشکنازى پیروى کرده است و تفسیرها مفصل تر و براى مطالعه آسانتر شدند، ولى هم چنان به سوى استنتاج هاى هلاخایى، تبیین سوگیاها به عنوان واحدهاى معنادار گرایش داشت و تلاش مى شد تا تلفیقى از موضوع هاى تلمودى به دست آید. این ویژگى ها براى توصیف تفسیرهایى از حکیمان اسپانیایى معروف به شیطوت (تفسیرها) مانند تفسیر ابن میمون بر میشنا در قرن دوازدهم، آثار ربى مئیر ابوالعافیه و ربنو موسى بن نحمان (رمبان) در قرن سیزدهم، و آثار شلومو بن ادرت (رشبا) در قرن چهاردهم نیز به کار مى آید.
1- تفسیر ربنو گرشوم: تفسیرهاى جوامع اروپایى، به گونه اى متفاوت ظاهر شدند. پس از عصر گائون ها، دانشمندانى بزرگ در اروپا ظهور کردند که مشهورترین آنها ربنو گرشوم اهل ماینتس است که به خاطر نفوذ زیاد و مصوبات مهمى که از خود برجاى گذاشت، و به خاطر فتواهاى مهمى که در دوران «پراکندگى» صادر کرد، به مائور هگولا (چراغ مناطق آوارگى یا چراغ روشنایى عصر پراکندگى) شهرت یافت. او تفسیر مختصرى بر رساله ها و بخشهای مختلف تلمود نوشته است.
2- تفسیر راشى: بدون تردید، بزرگترین مفسر تلمود ربى شلومو ییصحاقى اهل تروا معروف به راشى است که نزد شاگردان ربى گرشوم تحصیل کرد. راشى که در قرن دوازدهم مى زیست، در آموزشگاه هاى آلمان و فرانسه تحصیل کرد و در زمینه هاى مختلفى به فعالیت پرداخت. او آثار پر دامنه اى در احکام هلاخایى از خود بر جاى نهاد و در پاسخ به پرسش هاى هلاخایى، فتواهاى زیادى صادر کرد. او هم چنین اشعار مذهبى بسیارى سروده است که شمارى از آنها در کتاب هاى دعاى دوره کنونى یهود نیز وجود دارد. بزرگ ترین دستاورد وى تفسیرهاى مهمش بر کتاب مقدس عبرانى و اثر ماندگار او درباره تلمود بابلى است که در آن، از روش هاى تفسیرى که امروزه نیز نزد مفسرین داراى ارج و اعتبارند، سخن گفته است.
اثر اخیر که مى تواند الگوى تمام تفسیرها باشد، به زبان عبرى خالص و با وضوح کامل نوشته شده است و هرجا که زبان عبرى نارسا بوده، ضمن خوددارى از دادن توضیحات طولانى و کسالت آور، از واژگان مناسب بیگانه و غیر عبرى استفاده شده است. او در تفسیر تلمود، سبک و روش تفسیرى خاصى ارائه مى کند و همین امر موجب شده است تا تفسیرش الگوى تمام تفسیرهایى شود که به زبان عبرى ناب نگارش یافته اند. تفسیر راشى چنان موجز و فشرده است که این ضرب المثل را بر سر زبان ها انداخت که: «در زمان راشى، هر قطره دوات یک سکه طلا مى ارزید!» با این حال، او تقریبا به هر جمله اى در تلمود پرداخته، واژگان دشوار را شرح داده، و هر موضوعى را (در همان زمینه اصلیش) با افزودن واژگان مورد نیاز براى تکمیل یک نظریه، یا در صورت لزوم، بیان اطلاعاتى درباره پیشینه آن توضیح مى دهد.
راشى اغلب از تلخیص و جمع بندى موضوع ها و درگیر ساختن خود با پرسش هاى هلاخایى و ارائه توضیحات طولانى براى اثبات درستى نظریه اش خوددارى مى کند. دانشمندانى که قرن ها براساس تفسیر راشى پرورش یافته اند مى توانند توضیحات منحصر به فرد او را کشف کنند و با بیان چند کلمه یا با تغییر نظم ساختارى آن کلمات در جمله، نشان دهند که او چگونه به این نتیجه روشن رسیده است. در واقع، ویژگى نادر این تفسیر قابل فهم بودن آن، هم براى دانشمندان و هم براى افراد عادى، است. راشى موفق شد که بیشتر بخش هاى تلمود بابلى را تفسیر کند و کار مهم تعیین متن اصلى و ایجاد یک نسخه معین براى اهداف آموزشى را، که تا به امروز نیز مورد پذیرش است، انجام دهد. راشى با تکیه بر تجربه هایى که به همراه شاگردان بى شمارش به دست آورد، براى روزآمد کردن تفسیرهایى که بر بخش هاى خاصى از تلمود نوشته بود، ویرایش هاى مختلفى از آن ارائه داد. با این که در طى قرن ها، دانشمندان جزئیات مختلفى از این تفسیر را مورد نقد قرار داده و تفسیرهاى خود را مطرح کرده اند، همگى بر این که اثر راشى تفسیرى مهم و اساسى از تلمود باقى مى ماند اتفاق نظر داشتند. نسخه هاى بسیارى از این اثر در زمان زندگى راشى، گاهى نه به شکل کتاب، که در قالب قونترسیم (رساله هاى مستقل) انتشار یافت و به همین خاطر، تفسیر او را پروش هقونترس (تفسیر رساله اى) نامیده اند.
ادیان الهی یهودیت کتاب تلمود تفسیر کتب دینی ادبیات تاریخ مفسران