موارد زیر بر گریختن «عبدالرحمان ابن عوف» (عبدالرحمان، همان کسی است که در جنگ بدر به امیه ابن خلف (سر دسته گروه شرک) و فرزند او پناه داد، در آینده نیز اشتباهات بسیاری را از او نقل خواهیم کرد. انشاءالله) و «ابوعبیده ابن جراح» از صحنه نبرد دلالت دارند:
1- غیر از روایت محل بررسی همان روایت منقول از «واقدی» هیچ نصی که دال بر ثبات عبدالرحمان و ابوعبیده باشد وجود ندارد. روایت محل بررسی نیز یا باید حمل بر این شود که برهه ای از جنگ را گفته و منظورش از ثابت قدمان، ثابت قدمان در برهه ای از جنگ بوده یا اینکه باید از اساس مردود شمرده شود زیرا در بخش های گذشته فرار افراد مذکور در این روایت را ثابت نمودیم.
2- دلیل دیگر بر اثبات فرار عبدالرحمان و تمام مهاجرین بجز علی (ع) نصی است که از امام احمد ابن حنبل نقل شده: «اخرج امام احمد، عن انس، ان المشرکین لما رهقوا النبی (ص) یوم احد و هو فی سبله من الانصار و رجل من قریش قال: من یردهم عنا و هو رفیقی فی الجنه؟ فجاء رجل من الانصار، فقاتل حتی قتل. فلما رهقوه ایضا قال: من یردهم عنا و هو رفیقی فی الجنه؟ فاجا به انصاری آخر و هکذا حتی قتل السبعه. فقال رسول الله (ص): ما انصفنا اصحابنا» (به نقل از کتاب «الصحیح من سیره النبی الاعظم» ج 6 ص 193 که از «البدایه و النهایه» ج 4 ص 26 و «حیاه الصحابه» ج 1 ص 533 و «صحیح مسلم» ج 5 ص 178 نقل کرده است). ترجمه: «امام احمد ابن حنبل از قول انس ابن نضر نقل کرده است: وقتی مشرکین گرد پیامبر را در روز احد گرفتند در حالیکه او میان هفت تن از انصار و یک نفر از مهاجرین بود فرمود: چه کسی دشمن را از ما دفع می کند تا دوست و رفیق من در بهشت باشد؟ پس فردی از انصار از آن هفت تن آمده و آنقدر جنگید تا کشته شد. وقتی مجددا گرد پیامبر را گرفتند، پیامبر فرمود: چه کسی از ما دفاع می کند تا رفیق و همنشین من در بهشت باشد؟ پس یکی دیگر از انصار حضرتش را اجابت کرد تا اینکه هر هفت تن کشته شدند و آن فرد از قریش تنها ماند پس رسول الله (ص) فرمود: اصحاب ما حق و انصاف را در حق ما رعایت نکردند». طبق این نص تمام مهاجرین بجز امیرالمومنین علی (ع) از جنگ گریخته اند، البته همچنان که گفتیم از مجموعه نقل ها در مورد فراریان و ثابت قدمان در جنگ احد، چنین برداشت می شود که فرار و رجعت مسلمین در صحنه جنگ، چندین مرتبه و به صورتهای مختلف رخ داده و شاید همین امر سبب اختلاف نقل ها شده. بطور مثال نقلی که می گوید دو نفر ماندند آنهم علی (ع) و ابودجانه بودند، مربوط به پراکندگی اول مسلمین و شدت گرفتن نبرد و نقلی که می گوید چهارده نفر ماندند مربوط به اواسط آن باشد و نقلی که می گوید فقط طلحه ماند مربوط به زمانی باشد که علی (ع) برای دفع مشرکین به تعقیب آنها پرداخته فلذا طلحه تنها کنار رسول الله (ص) مانده است والله عالم. البته در هر صورت فرار تمامی مهاجرین بجز علی (ع) ولو به مدت کوتاه یقینی می باشد.
3- دلیل دیگر برای اثبات فرار مهاجرین بجز علی (ع) شعر حسان بن ثابت، شاعر پیامبر است که می گوید:
سباهم الله انصارا لنصرهم *** دین الهدی و عوان الحرب سیعر
و جاهدوا فی سبیل الله *** و اعترفوا للنائبات فما خافوا ولا ضجروا
والناس الب علینا ثم لیس لنا *** الا السیوف و اطراف القناوزر
ولا یهر جناب الحرب مجلسنا *** و نحن حین تلظی نارها سعر
و کم رددنا ببدر دونما طلبوا اهل *** النفاق و فینا انزل الظفر
و نحن جندک یوم النعف من احد *** اذ خربت بطرا اشیاعها مضر
فما و نینا و ما خمنا و ما خبروا *** منا عثارا و جل القوم فذعثروا
(دیوان حسان ابن ثابت ص 57 و در چاپ دیگر ج 1 ص 99)
ترجمه:
1- خداوند انصار را انصار نامید، زیرا نصر و یاری کردند دین هدایت را در هنگامی که آتش جنگ شعله ور بود.
2- و جهاد کردند در راه خداوند و پذیرفتند سختی ها را و نترسیدند و بیزاری و ناله نکردند.
3- و مردم بر ضد ما انصار همگی متحد شده بودند و ما جز شمشیر و نیزه بار و همراهی نداشتیم.
4- و اسبهای جنگی مجلسی ما و اتحاد ما را به هم نزدند و هرگاه آتش جنگ شعله ور می شد ما نیز به غضب و خشممان افزوده می شد.
5- و چه قدر ما دفاع کردیم در جنگ بدر علی رغم آنچه اهل نفاق می خواستند و بواسطه ما جنگ به پیروزی رسید.
6- و ما سربازان تو بودیم در روز احد، هنگامی که دشمن از روی سرمستی گروههایش را دسته بندی کردند.
7- پس ما سست نشدیم و منحرف نگشته و لغزشی نکردیم در حالکیه تمام گروه مسلمین، لغزش کرده و از جنگ گریختند.
همانطور که می بینید بیت ششم و هفتم این شعر دلالت بر استواری گروه انصار و فرار مهاجرین دارد. پس در مجموعه توانستیم به عنایت حق تعالی فرار تمام مهاجرین جز علی (ع) را طی بخش های گذشته ثابت نمائیم. در بخش های بعد راجع به رشادت های امیرالمومنین و شهدای احد سخن خواهیم گفت.
تاریخ تاریخ اسلام احادیث ساختگی مهاجران انصار مورخان جنگ احد