این اثر از دیگر آثار رهبر کبیر انقلاب اسلامی، امام خمینی (ره) می باشد. این کتاب شامل تعدادی از غزلیات و رباعیات عرفانی حضرت امام خمینی (ره) است به ضمیمه نامه ای از آن حضرت که در تاریخ 26 ربیع الثانی 1408 هجری قمری (28 آذرماه 1366 شمسی) به یادگار برای مرحوم حجت الاسلام و المسلمین حاج سید احمد خمینی نگاشته اند.
قسمتی از نامه سودمند و خواندنی امام به فرزند ایشان:
"... و اکنون وقت آن است که وصیت و نصیحت پدرانه به احمد فرزند خود بکنم. پسرم! تو با آنکه در هیچ شغلی از شغل های سران اسلامی ایدهم الله وارد نیستی این سیلی های طاقت فرسا را که می خوری برای آن است که فرزند منی و به حسب فرهنگ غرب و شرق باید من و هرکس به من نزدیک و به ویژه تو که از هر کس نزدیک تری مورد تهمت و آزار و افترا واقع شود. در حقیقت جرم تو این است که فرزند منی و این در نظر آنان کم جرمی نیست، البته بالاتر از اینها هم باید بگویند و خواهند گفت و باید منتظر و مهیا باشی، اما اگر ایمان و اعتقاد به حق تعالی داشته باشی و اعتماد به حکمت و رحمت بی پایان او بکنی، خواهی این تهمت ها و افتراها و آزارهای بی پایان را تحفه ای از دوست برای سرکوب نفسانیت خود بدانی و ابتلایی و امتحانی است الهی برای خالص کردن بندگان خود؛ پس سیلی ها ر ا بخور و شکر خداوند را به جای آور..."
از غزلیات بسیار زیبا و معروف حضرت امام غزل شرح جلوه است که در ابتدای بخش غزلیات این کتاب آمده است و با این ابیات آغاز می شود:
دیده ای نیست نبیند رخ زیـــبای تو را *** نیست گوشی که همی نشنود آوای تو را
هیچ دستی نشود جز بر خــوان تو دراز *** کس نجوید به جهان جز اثر پــای تو را
از جمله رباعیات ایشان:
از دست تو در پیش که فریاد برم *** از دادســـــتان همچو تویی داد برم
گر لطــف کنی نوازیم با نظــــری *** صاحب نظران را همه از یاد برم
معرفی اجمالی نویسنده:
آیت الله حاج سید روح الله مصطفوی، مشهور به امام خمینی، فقیه، مرجع تقلید، نویسنده، مبارز و رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران که در 20 جمادی الثانی سال 1320 برابر با 1281 ش روز تولد حضرت زهرا (س)، در خمین (ایران) به دنیا آمد. در 4 ماهگی پدرش سید مصطفی را از دست داد، دوران کودکی به مکتب خانه در خمین رفته و بعد در سن طلبگی ادبیات فارسی ابتدایی و حساب و هیئت و بعد دروس مقدمات را خواند. در 15 سالگی به علت شیوع وبا، مادرش نیز از دنیا رفت. 19 ساله بود که به دلیل نبودن مدرسه در خمین، برای ادامه تحصیل به اراک رفته و در حوزه درس آیت الله حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی، دروس منطق، مطول، لمعه و ادبیات عرب را خواند. سال 1340 هـ ق برابر با 1301 ش، آیة الله حائری به اصرار علمای قم، به آنجا رفته و حوزه قم را تأسیس کردند و بسیاری از طلاب، از جمله سید روح الله نیز 4 ماه بعد به قم رفت. بعد از چهار سال دوره درس های سطح، سال 1344 ق، به مدت یازده سال نزد حاج شیخ، درس فقه و اصول خوانده و همزمان دروس فلسفه و تمام منظومه ملاهادی سبزواری را در مدت 4 سال فرا گرفت و در ضمن، تدریس منظومه را شروع کرد و سال 1313 ش، به درجه اجتهاد نائل شد. روح عرفانی در ایشان از سال 1307 در سنین 26 یا 27 سالگی و مراحل سیر و سلوک او در خدمت مرحوم آیت الله محمدعلی شاه آبادی بودند. از اساتید دیگر ایشان، آیت الله رفیعی قزوینی بودند. حدود 20 سال، ایشان به تدریس و تألیف پرداخته و در عین حال با تلاش و جدیتی که داشت، مسائل سیاسی مملکت را دنبال و با شخصیت هایی چون مرحوم مدرس، ملاقات هایی نمود. آغاز فعالیت سیاسی آقا روح الله را باید از شهریور 1320 ش، زمانی که شعله های جنگ جهانی دوم به ایران کشیده شد، حساب کرد و فعالیت سیاسی انقلابی وی، سال 1314 ش بعد از جنگ جهانی دوم و به قدرت رسیدن "کندی" بروز کرد و بعد قیام سال 42 و زد و خورد در مدرسه فیضیه قم و سخنرانی وی در آنجا بر علیه شاه وقت (محمدرضا پهلوی) و اسرائیل و نهایتا دستگیری او به بعد از چند ماه، به اصرار مردم و علما، آزاد شده و سپس در آبان سال 1343 ش به ترکیه تبعید شدند. در مهر ماه 1344 ش، از ترکیه به عراق فرستاده شد. هر چند سال ها به ظاهر در عراق و در سکوت و آرامش به سر می برد ولی هیچگاه از مبارزه علیه طاغوت و رژیم ستم شاهی و اسرائیل و دشمنان اسلام، دست بر نداشت تا اینکه سال 1357 ش، به دنبال مبارزات مردم ایران با محمدرضا شاه پهلوی و حکومت او و در نهایت سقوط شاه و دولتش، این بزرگمرد تاریخ، در دی ماه 1357 ش به ایران برگشت و به عنوان رهبر بزرگ انقلاب و مؤسس جمهوری اسلامی ایران، یازده سال، انقلاب را رهبری و 14 خرداد 1368 ش، در سن 87 سالگی دار فانی را وداع کرد.