1- حکم ظهار:
گفته شده است که حکم ظهار در سال ششم هجرت نازل گردید. اظهار آن است که: شخصی در نزد دو نفر عادل از روی عمد به زنش بگوید: «انت علی کظهر امی» یعنی: تو بر من مانند پشت مادرم هستی. یعنی همانطور که نزدیکی با مادر حرام است تو هم بر من حرامی و با تو هم بستر نمی شوم این کار در جاهلیت یکی از طلاق ها بود که برای اذیت زن این سخن را می گفتند و از زن کنار می گرفتند چون به عقیده ایشان دیگر زن بر آنها حرام شده بود. قرآن مجید از این کار نهی کرد و آن را چیز منکر و ناپسند خواند و اگر کسی این کار را بکند زنش بر او حرام می شود، یا باید به زنش طلاق رسمی بدهد و از او جدا شود و یا کفاره بدهد، و به زنش برگردد، کفاره اش آزاد کردن یک برده و در صورت میسر نبودن دو ماه پی در پی روزه گرفتن و گرنه طعام دادن به شصت نفر فقیر است و اگر هیچ یک از این دو کار را نکند حاکم شرع او را زندانی می کند، تا یکی از این دو را انجام دهد، پنج آیه از اول سوره مجادله در این رابطه می باشد..
امین الاسلام طبرسی در مجمع البیان نقل کرده: روزی همسر ثعلبه دختر خولید از او کام خواست و او امتناع کرد، شوهرش در خشم شده و گفت: حالا که امتناع کردی «انت علی کظهر امی» آنگاه از گفته خویش پشیمان گردید، و چون ظهار از طلاق های اهل جاهلیت بود به زنش گفت: به گمانم تو دیگر برای من حرام شدی.
زن گفت: این طور نگو، اول به محضر رسول خدا (ص) برو و از او مطلب را بپرس شوهرش که اوس بن صامت نام داشت، گفت: من از رسول خدا (ص) شرمم می آید، گفت: اجازه بده من بروم، گفت: مانعی ندارد برو و بپرس، زن محضر رسول الله (ص) آمد، عایشه در منزل مشغول شستن سرش بود، زن گفت: یا رسول الله (ص) شوهرم اوس بن صامت مرا در جوانی ام گرفته، آن وقت صاحب مال و خانواده بودم و اکنون که مال مرا خورده و جوانیم را از بین برده و خانواده ام متفرق شده اند و عمرم زیاد شده، با من ظهار کرده و بعد نادم شده است آیا راهی هست که لطف فرمایی و از آن راه باز به زندگی خود برگردیم؟
حضرت (ص) فرمود: چنین می دانم که بر او حرام شده ای، زن داد و بیداد کرد که یا رسول الله (ص)! به خدایی که بر تو قرآن فرستاده است، او طلاق به زبان نیاورده و او پدر فرزندان من است و از همه بیشتر دوستش می دارم. حضرت (ص) باز فرمود: این طور می دانم بر او حرام شده ای، در رابطه با کار تو فرمانی از خدا نیامده است، او مرتب از حضرت (ص) می خواست و هر دفعه که حضرت (ص) می فرمود: بر او حرام شده ای، فریاد می کشید و می گفت بی چارگی و حاجتم را به خدا شکایت می برم، خدایا چیزی بر پیامبرت نازل فرما، و این اولین ظهار در اسلام بود. عایشه شروع به شستن قسمت دیگر سرش کرده بود که زن گفت: ای رسول خدا (ص) در کار من نظری کن خدا مرا فدای تو کند، عایشه گفت: سخن کوتاه کن، آیا چهره رسول الله (ص) را نمی بینی حالت نزول وحی است که پیامبر خدا (ص) در حال بی خبری از دنیاست، و چون حالت وحی منقضی شد، حضرت (ص) به زن فرمود: برو شوهرت را نزد من بیاور.
چون اوس بن صامت محضر آن حضرت (ص) آمد، حضرت (ص) آیات: قد سمع الله قول التی تجادلک... را برای او خواند، آنگاه به وی فرمود: آیا می توانی برده ای آزاد کنی؟ گفت: یا رسول الله (ص) قیمت برده گران است در آن صورت همه اموالم می رود و من کم ثروتم، فرمود: آیا می توانی دو ماه پی در پی روزه بگیری؟ گفت: یا رسول الله (ص) اگر در روز سه بار غذا نخورم چشمم چنان کم نور می شود که می ترسم کور باشم، فرمود: آیا می توانی شصت مسکین را طعام دهی؟ گفت: نه والله مگر آنکه یاریم کنید، حضرت فرمود: من پانزده صاع (45 کیلو) طعام به تو کمک می کنم و دعا می نمایم که خدا برکتت دهد، آنگاه پانزده صاع طعام به او داد و دعای برکت خواند، اوس کفاره را داد و نزد همسرش بازگشت.
آیات نازله در این باره از قرار ذیل اند: «قد سمع الله قول التی تجادلک فی زوجها و تشتکی الی الله و الله یسمع تحاورکما ان الله سمیع بصیر الذین یظاهر منکم من نسائهم ما هن امهاتهم ان امهاتهم الا اللاتی ولدنهم و انهم لیقولون منکرا من القول و زورا و ان الله لعفو غفور و الذین یظاهرون من نسائهم ثم یعودون لما قالوا فتحریر رقبة من قبل ان یتماسا ذلکم توعظون به والله بما تعلمون خبیر فمن لم یجد فصیام شهرین متتابعین من قبل ان یتماسا فمن لم یستطع فاطعام ستین مسکینا ذلک لتؤ منوا بالله و رسوله و تلک حدود الله و للکافرین عذاب الیم».
«خدا شنید سخن زنی را که درباره شوهرش با تو چانه می زد و به خدا شکایت کرد، خدا گفتگوی شما دو نفر را می شنید که خدا شنوا و بیناست آنان که با زنان خود ظهار می کنند، آن زنان مادران آنها نیستند، مادران آن ها زنانی هستند که آنها را زاییده اند، آنها سخن ناپسند و باطل می گویند خداوند بسیار عفو کننده و آمرزنده است، آنان که با زنان خود ظهار می کنند وسپس به زنان خویش بر می گردند (به مقاربتی که بر خود حرام کرده اند) حکمشان آزاد کردن یک برده است پیش از آنکه با هم نزدیکی کنند، با این کار موعظه می شوید (که دیگر چنین کاری نکنید) خداوند به آنچه می کنید داناست، هر که برده پیدا نکند، وظیفه اش دو ماه روزه است، پی در پی (اقلا 31 روز پی در پی باشد) پیش از آنکه با هم مقاربت کنند، هر که نتواند وظیفه اش طعام دادن به شصت نفر مسکین است این برای آن است که به خدا و رسولش ایمان بیاورید، حدود خدا اینها است و کافران را عذاب الیم است.
2- وفات ام رومان:
گفته شده: ام رومان مادر عایشه در سال ششم فوت کرد. و وقتی او را در قبر نهادند پیامبر (ص) فرمود: «هر کس می خواهد به زنی از حور العین نگاه کند پس به این زن نگاه کند.»
نقد: از نظر ما این سخن صحیح نیست. زیرا طبق تعالیم اسلام دعوت به نگاه کردن در صورت زن هر چند محجبه باشد صحیح نیست. بخصوص زن نامحرم و آن هم در جمع. از این گذشته طبق نظر برخی محققین مانند علامه جعفر مرتضی وفات ام رومان پس از رحلت پیامبر اکرم (ص) بوده است.