آیات قرآن، فساد و افساد در روی زمین را با اشکال مختلف و شدیدترین وجه محکوم می کند و بدیهی است که هیچ فساد و افسادی مهلک تر و قبیح تر از جنگ و خونریزی مبتنی بر هوی و هوس و سلطه جوئی و کامکاری نیست. جهاد در اسلام با هر دو نوع مالی و جانی خود، جز یک عمل جراحی برای ریشه کن کردن فساد و افسیاد مادی و معنوی در روی زمین نیست. با این حال اگر اسلام جنگی را تجویز کند که موجب فساد و افساد در روی زمین باشد، آیا این یک نقض غرض و تناقض نیست ؟! حال به مقداری از آیات شریفه قرآنی در نهی شدید اسلام از فساد و افساد در روی زمین اشاره می نمائیم:
یک- «واذا قیل لهم لا تفسدوا فی الارض قالوا انما نحن مصلحون* الا انهم هم المفسدون و لکن لا یشعرون؛ و هنگامی که به آنان گفته می شود: در روی زمین افساد نکنید می گویند، جز این نیست که ما مصلحین (در روی زمین هستیم) آگاه باشید که قطعا خود آنان هستند که مفسدند ولی نمی فهمند.» (بقره/ 11- 12)
دو- «ولا تفسدوا فی الارض بعد اصلاحها ذلکم لکم ان کنتم مومنین؛ و در روی زمین فساد به راه نیندازید پس از آنکه اصلاح صورت گرفته است، این امتناع از افساد برای شما بهتر است اگر ایمان آورده باشید.» (اعراف/ 85)
سه- «الذین ینقضون عهد الله من بعد میثاقه و یقطعون ما امر الله به ان یوصل ویفسدون فی الارض اولئک هم الخاسرون؛ آن مردم فاسق کسانی هستند که عهد خداوندی را پس از بستن آن می شکنند و آنچه را خدا دستور به آن داده است قطع می کنند و در روی زمین افساد می نمایند، اینان هستند زیانکاری.» (بقره/ 27) و در آیه 25 سوره الرعد برای این تبهکاران لعنت فرستاده شده و سرنوشت بدی در ابدیت در انتظار آنان می باشد.
چهار- «انما جزاء الذین یحاربون الله و رسوله و یسعون فی الارض فسادا ان یقتلوا او یصلبوا او تقطع ایدیهم و ارجلهم من خلاف او ینفوا من الارض ذلک خزی فی الدنیا و لهم فی الاخره عذاب عظیم؛ جز این نیست مجازات کسانی که با خدا و رسول در صدد محاربه بر می آیند و در روی زمین تلاش برای افساد می کنند، این است که کشته شوند یا به دار مجازات آویخته شوند یا دست و پای آنان به گونه خلاف (دست راست با پای چپ یا بالعکس) بریده شود یا از روی زمین (وطنشان) تبعید شوند. این مجازاتها برای آنان در دنیا رسوائی و در آخرت عذابی است بزرگ.» (مائده/ 33)
در 34 مورد دیگر از آیات شریفه قرآنی نهی شدید از فساد و افساد وارد شده است، و همه این آیات با کمال قاطعیت جنگ را که موجب فساد در روی زمین است محکوم می نماید. ممکن است گفته شود آیه 30 از سوره بقره چنین است: «و اذ قال ربک للملا ئکه انی جاعل فی الارض خلیفه قالوا اتجعل فیها من یفسد و یسفک الدماء و نحن نسبح بحمدک و نقدس لک، قال اعلم ما لا تعلمون؛ و هنگامی که پروردگار تو به فرشتگان فرمود: من در روی زمین خلیفه قرار می دهم، فرشتگان گفتند: آیا در روی زمین قرار می دهی کسی را که در آن فساد خواهد کرد و خونها خواهد ریخت و ما تسبیح ستایشگرانه به تو می گوئیم و تو را تقدیس می نمائیم، خداوند فرمود: من می دانم آنچه را که نمی دانید.»
بنابراین آیه شریفه، افساد و جنگ و پیکار در خیانت بشری پیش بینی شده است و در نتیجه جایی برای نهی و ملامت وی در افساد و جنگ وجود ندارد. پاسخ این اعتراض بسیار روشن است، زیرا این آیه شریفه نمی فرماید افساد و کشتار و خونریزی در طبیعت و ذات انسانس نهفته است، بلکه می فرماید: بشری که در روی زمین خواهد کرد فساد و کشتار به راه خواهد انداخت، و بدیهی است که همانگونه که اعمال صالحه ای که مردم به جای می آورند آزادانه و با اختیار انجام می دهند، همچنین افساد و کشتارهای سلطه گرانه و کامجویانه نیز با آزادی و اختیار صورت می گیرد.
خداوند سبحان در آیه 41 از سوره روم این حقیقت را بیان فرموده است: «ظهر الفساد فی البر و البحر بما کسبت ایدی الناس لیذ یقهم بعض الذی عملوا لعلهم یرجعون؛ فساد در خشکی و دریا ظهور کرد، بدان جهت که آنان کارهای زشتی انجام دادند، و خداوند پاره ای از نتائج کارهای آنان را به خود آنان بچشاند، باشد به طرف حق برگردند.» و چون قضیه «من یفسد فیها و یسفک الماء؛ در روی زمین فساد راه انداخته و خونریزی خواهند کرد.» مجمل است، افاده عموم نخواهد کرد، یعنی مقصود از آیه شریفه آن نیست که همه مردم افساد و خونریزی به راه خواهند انداخت و آن صنف از انسان هائی که در مسیر کمال و مسابقه در خیرات و در راه انبیای عظام گام بر می دارند، اگرچه در مقابل تبهکاران اندکند، ولی استثنائی نبوده حتی اقلیت آنان در حد خیلی پایین هم نیست، آیات شریفه قرآنی و مشاهدات ما درباره انسان های شریف و باتقوی حتی در این دوران به قدری فراوان است که هیچ نیازی به شمردن آنها وجود ندارد.