برخلاف ادعاهای بی اساس برخی از متفکرنماهای بی اطلاع از مبانی اسلام، مسأله حواس و ضرورت به کار انداختن و ارزش معرفتی آن ها در قرآن مجید به قدری بااهمیت تذکر داده شده است که فوق آن قابل تصور نیست. از آن جمله می گوید: «و الله أخرجکم من بطون أمهاتکم لا تعلمون شیئا وجعل لکم السمع و البصار و الأفئده لعلکم تشکرون؛ وخداوند شما را از شکم های مادرانتان در حالی بیرون آورد، که چیزی نمی دانستید و برای شما گوش و دیدگان و دل ها قرار داد، شاید که سپاسگزار باشید» (نحل/ 78).
آن عده از بی خبران می گویند: «ادیان -حتی دین اسلام- مردم را به ذهن گرایی سوق داده و از مشاهده و لمس تجارب حسی ممنوع می سازد». همان اشخاصی هستند که برای خواندن آیات قرآنی از چشم خود استفاده نمی کنند. آنان کسانی هستند که پیش از ناتوانی در برابر مسئولیت روز قیامت، با محدودیت شناختی که دارند، بشریت را از وصول به واقعیت محروم می کنند. چرا که اگر این احتمال را بدهند که شاید یک کتاب آسمانی که محور دین است. زندگی بدون فعالیت حواس طبیعی و دیگر ابزار شناخت را که به وسیله همان حواس حیات معقول برای تأمین حیات طیبه ساخته می شود، زندگی نمی داند و بلکه آن را مرگ زندگی نما محسوب می کند، باید شعله های هستی سوز وجدانشان را خودشان خاموش کنند.
آیاتی که تهدید و توبیخ راکد نمودن حواس را بیان می کند، در مواردی بسیار فراوان، از جمله در سوره های زیر در قرآن آمده است: (بقره/ 171 و 18-20)، (انعام/ 25)، (اعراف/ 179)، (یونس/ 42-43)، (هود/ 24)، (نحل/ 108)، (طه/ 125-124)، (فرقان/ 73 و 44)، (نمل/ 81-80)، (روم/ 60-59 و 53-52)، (فاطر/ 14)، (فصلت/ 44)، (زخرف/ 40)، (جاثیه/ 23)، (احقاف/ 26).
هم چنین، در سوره حاقه چنین آمده است: «فلا أ قسم بما تبصرون و ما لا تبصرون؛ سوگند به آن چه که می بینید و به آن چه که نمی بینید» (حاقه/ 38-39). این آیه بالاترین ارزش را به دیدنی هایی اختصاص می دهد که عظمت آن ها با دیدن روشن می شود. سوره اسراء نیز مسئول بودن انسان را درباره حواس، صریحا گوشزد کرده است: «إن السمع و البصر و الفواد کل أولئک کان عنه مسئولا؛ گوش و چشم و قلب همه اینها مورد سوال هستند» (اسراء/ 36).