از خلیل بن احمد عروضی وارد است که: «إنه سئل لم یهجر الناس علیا؛ و قربه من رسول الله صلی الله علیه و ءاله و سلم قربه، و موضعه من المسلمین موضعه، و عیاذه فی الاءسلام عیاذه؟؛ از او سؤال شد که چرا مردم از علی دوری کردند و او را مهجور گذاشتند، در حالیکه تقرب و نزدیکی او به رسول خدا آن قرب و نزدیکی بوده است، و موضع و موقعیتش در میان مسلمانان آن موضع و موقعیت بوده است، و اعتصام و پناهش در اسلام آن اعتصام بوده است؟»
«فقال: بهر و الله نوره أنوارهم، و غلبهم علی صفو کل منهل؛ و الناس علی أشکالهم أمیل؛ خلیل در پاسخ گفت: سوگند بخدا که نور علی بر تمامی انوار آنان غلبه یافت، و برای بدست آوردن آب حیات و زندگی حقیقی در تمام آبشخوارها، علی بر آنان استیلا نموده و آن آب حیات پاک و پاکیزه و خالص را حائز شد؛ اما مردم میل به همشکلان و همقطاران خود دارند.»
سپس گفت: آیا نشنیده ای که اول چنین گفت:
و کل شکل إلی شکله ءالف *** أما تری الفیل یألف الفیلا
ترجمه: و هر شکلی بسوی هم شکل خودش میرود و الفت میگیرد؛ آیا نمی بینی که فیل با فیل انس میگیرد و الفت می ورزد؟
و در همین مضمون ریاسی برای ما از عباس بن احنف انشاء کرده است:
و قآئل کیف تهاجرتما *** فقلت قولا فیه أصناف
لم یک من شکلی فهاجرته *** و الناس أشکال و ءالاف
ترجمه: و چه بسا گوینده ای به من می گفت: چگونه شما دو نفر از یکدیگر دوری جستید؟ من جوابی به او دادم که در آن انواع معانی گنجانده بود: او از شکل و ردیف من نبود، بنابراین از او دوری جستم؛ چون مردم به اشکال مختلفه بوده و هر دسته، الیف و همنشینی مختص به خود دارد.
«و سئل أیضا: ما هو الدلیل علی أن علیا إمام الکل فی الکل؟ فقال: احتیاج الکل إلیه و غناه عن الکل؛ و نیز از خلیل سؤال شد: دلیل آنکه علی بن أبیطالب امام بر همه است در همه امور چیست؟ در پاسخ گفت: نیازمندی همه به او و بی نیازی او از همه کس» و نیز از خلیل درباره فضائل علی بن أبیطالب سؤال شد: «فقال: ما أقول فی حق من أخفی الا حبا´ء فضآئله من خوف الا عدآء، و سعی أعدآؤه فی إخفآئها من الحسد و البغضآء؛ و ظهر من فضآئله معذلک کله ما ملا المشرق و المغرب؛ در پاسخ گفت: چه گویم در حق کسی که دوستانش فضائل او را از ترس دشمنان مخفی داشتند، و دشمنانش از روی حسد و عداوت در پنهان داشتن فضائل او کوشیدند؛ و معذلک فضائل او مشرق و مغرب عالم را پر کرده است».
و چه عالی صاحب بن عباد در این معنی سروده است:
ما لعلی العلی أشباه *** لا و الذی لا إله إلا هو
مبناه مبنی النبی تعرفه *** و ابناه عند التفاخر ابناه
إن علیا علا علی شرف *** لو رامه الوهم زل مرقاه
ترجمه: برای علی بن أبیطالب که حائز تمام مراتب علو و بلندی است، هیچ شبیه و نظیری نیست. سوگند به ذات اقدس حضرت احدیت که هیچ معبودی و مقصودی جز او نیست، علی هیچ شبیه و نظیری ندارد. مبنی و ریشه او مبنی و ریشه رسول خداست، و دو پسر او در هنگام تفاخر میدانی که دو پسر رسول خدا هستند. بدرستیکه علی بر پایه ای و مرتبه ای از شرف بالا رفته است که اگر قوای وهمیه و متخیله بخواهد خود را به آن مقام برساند و درجات او را در فکر و وهم خود پیدا کند، نردبان صعودش لغزیده و در رکاب عجز و زبونی سقوط خواهد نمود.
امام علی (ع) ویژگی های امام فضایل اخلاقی ادبیات عرب شعرا انسان کامل