نوشته اند "پیامبر اکرم (ص)" در مدینه از محلی عبور می کرد. گروهی از جوانان مشغول زورآزمایی بودند به این ترتیب که سنگ بزرگی را بلند می کردند (مثل اینهائی که هالتر بر میدارند) تا ببینند چه کسی بهتر می تواند آن را بلند کند. خوب، این هم مثل همه مسابقات احتیاج به داور دارد چون گاهی دو نفر وزنه را نزدیک به یکدیگر برمیدارند. وقتی پیامبر (ص) آمد از آنجا بگذرد، جوانان گفتند هیچ داوری بهتر از پیامبر نیست. یا رسول الله! شما اینجا بایستید و میان ما داوری کنید که کدامیک از ما بهتر وزنه را بلند می کنیم.
پیامبر (ص) قبول کرد. آنها مشغول شدند. آخر کار پیامبر فرمود می خواهید بگویم از همه شما قویتر و نیرومندتر کیست؟ بله یا رسول الله! فرمود: از همه شما قویتر و نیرومندتر آن کسی است که وقتی به خشم می آید، خشم بر او غلبه نکند بلکه او بر خشمش غلبه کند و خشم او را در راهی که رضای خدا نیست، نیندازد، بر خشم خودش مسلط شود و آنگاه که از چیزی خوشش می آید، آن خوش آمدن، او را به غیر رضای خدا نیندازد و بتواند بر رضای خودش، بر میل و رغبت خودش مسلط شود.
یعنی پیامبر آن زورآزمایی بدنی را فورا تحلیل و تبدیل به یک مسابقه روحی کرد و مسئله قوت بازو را روی قوت اراده (تحلیل نمود) گفت البته این هم یک کاری است، آنکه بازویش قویتر است، مردتر است اما مردی فقط به زور و بازو نیست. زور و بازو یکی از نشانه های کوچک آن است. اساس مردی در قوت اراده است. "مولوی" می گوید:
وقت خشم و وقت شهوت مرد کو *** طالب مردی چنینم کو به کو