تقوا از ماده وقی به معنی خودنگهداری است، این که انسان در یک حالی باشد که بتواند خود را نگهداری کند. تقوای الهی نگهداری خود است از آنچه بد است، برای خدا. قرآن کریم می گوید اگر متقی واقعی باشید دو اثر دارد. یکی اینکه گشایش در کار به وجود می آید در اثر تاثیر معنوی آن. واقعا اگر کسی پاک و باتقوا زندگی کند، یک سلسله گره ها برایش پیش نمی آید، و اگر پیش بیاید حل می شود. خاصیت دوم تقوا این است که بر روشن بینی می افزاید. اگر انسان متقی باشد، روشن بین تر است زیرا تقوا صفای روح می آورد، تقوا آن تیرگیهایی را که باعث می شود انسان از روشن بینی هایی که مخصوص خود اوست استفاده نکند از بین می برد. شما اگر نسبت به موضوعی تعصب بورزید نمی توانید آن را آن طوری که هست بگیرید. تقوا گرد و غبار تعصب را پاک می کند، کینه توزی را فرو می نشاند، در نتیجه عقل، آزاد فکر می کند.
خداوند می فرماید: «یا ایهاالذین آمنوا ان تتقوا الله یجعل لکم فرقانا و یکفر عنکم سیئاتکم و یغفر لکم و الله ذو الفضل العظیم؛ ای کسانی که ایمان آورده اید اگر تقوای الهی داشته باشید خداوند برای شما مایه تمیز (خوب و بد) را قرار می دهد» (انفال/ 29). قرآن در این آیه مى گوید علاوه بر تشخیص حق از باطل نتیجه پرهیزکارى این است که خداوند گناهان شما را مى پوشاند و آثار آن را از وجود شما بر مى دارد «و یکفر عنکم سیئاتکم»، به علاوه شما را مشمول آمرزش خود قرار مى دهد «و یغفر لکم» و پاداش هاى فراوان دیگرى در انتظار شماست که جز خدا نمى داند زیرا خداوند فضل و بخشش عظیم دارد «و الله ذو الفضل العظیم».
این چهار اثر، میوه هاى درخت تقوا و پرهیزکارى هستند. در اصطلاح قرآن، تقوا یک حالت روحی و ملکه اخلاقی است که هرگاه این ملکه در انسان پیدا شد، قدرتی پیدا می کند که می تواند از گناه پرهیز کند اگر چه گناه بر او عرضه شود. تقوا اولیاء حق را نگهداری می کند و مصونیت می دهد. ملکه و فضیلت تقوا در روح انسان اثر می گذارد و او را از ارتکاب لغزشها و گناهها باز می دارد. اثر روحی که در دنیا در اثر تقوا پیدا می شود، عبارتست از:
تأثیر تقوا بر روشن بینی انسان
در آیه 29 سوره انفال آمده: «یا ایها الذین آمنوا ان تتقواالله یجعل لکم فرقانا؛ ای کسانی که ایمان آورده اید اگر تقوای الهی داشته باشید خداوند برای شما مایه تمیز (خوب و بد) را قرار می دهد». همانطور که در این آیه ذکر شده، رعایت تقوا باعث می شود که انسان در دنیا روشن بینی پیدا کند، چون تقوا انسان را روشن می کند. باید بدانیم همانطور که در بیرون خود روشنایی و تاریکی می بینیم و بیرون وجودمان تاریک یا روشن می شود، در درون و ضمیر خود نیز روشنائی و تاریکی احساس می کنیم. ضمیر بعضی روشن است و گویی در آن چراغی نصب شده است و به عکس، ضمیر بعضی تاریک است در اثر خاموشی چراغ باطن، و این قطعا حقیقی است.
افراد روشن ضمیر اولین چیزی که دارند این است که بهتر از دیگران خوبیها و بدیها را احساس می کنند، عیبها و نقصها را می بینند و اعتراف می نمایند. ولی افرادی که درونی تاریک دارند، واضح ترین و بزرگترین عیب خود را نمی بینند و منحصر به این نیست. ما یکدیگر یا جهان را با عینک وجود خودمان می بینیم اگر این عینک سفید و بی غبار باشد اشیاء و جهان را همانطور که هست سفید و روشن می بینیم و اگر تیره و سیاه باشد جهان را تیره و سیاه می بینیم و این نکته بسیار جالب است. ملای رومی می گوید: گر بگردی تو... امتحان کن، دور خود بچرخ، بعد بایست، می بینی تمام اطرافت می چرخد، در حالی که اینطور نیست بلکه سر تو می چرخد.
اگر انسان با تقوا و روشن و پاک و صاف باشد، کوچک را کوچک، سفید را سفید و سیاه را سیاه خواهد دید. قرآن می گوید تقوا داشته باشید تا عینک درونیتان سفید باشد و جهان را همچنانکه هست ببینید. «ان تتقوا الله یجعل لکم فرقانا» اگر تقوای الهی داشته باشید، اگر درونتان پاک باشد، اگر تیرگیها را از درون خود زایل بکنید خداوند در دل شما مایه تمیز قرار می دهد، یعنی خدا در دل شما چیزی قرار می دهد که با آن حقایق را خوب تمیز می دهید، یعنی به شما روشنی می دهد. پس انسان در اثر تقوا درونش روشن می شود و به همین جهت روشن بین می شود.
اثر دیگر تقوا در دنیا عبارتست از: حل شدن مشکلات و آسان شدن کارها و بیرون آمدن از تنگناها و مضایق، که در سوره طلاق آیه 2 می فرماید: «و من یتق الله یجعل له مخرجا؛ هر کس که تقوای الهی داشته باشد خداوند برای او راه بیرون شدن از شدائد قرار می دهد». هم چنین در همان سوره، بعد از دو آیه می فرماید: «من یتق الله یجعل له من امره یسرا؛ هر کس که تقوای الهی داشته باشد خداوند یک نوع آسانی در کار او قرار می دهد» (طلاق/ 4).
اثر اخروی تقوا
اثر تقوا در آخرت این است که گناهان گذشته را پاک می کند، کفاره عمل گذشته است، یعنی گناهان گذشته را محو می کند: «و یکفر عنکم سیاتکم». مقصود این است که اثر گناهان گذشته را جبران می کند. چون تقوای واقعی همراه با توبه است. کسی که یک آلودگیهایی در گذشته داشته، هنگامی باتقوا خواهد بود که از آن آلودگیها توبه کند. پس اثر آن گناهان گذشته پاک می شود، مجازات اخروی هم از انسان سلب می شود یعنی خدا دیگر بنده باتقوایش را به خاطر گناهان گذشته ا ش مجازات نمی کند. «و الله ذو الفضل العظیم؛ خدا صاحب فضل و بزرگ است». قرآن کریم در این آیات می خواهد ما را توجه بدهد که اگر ایمان ما ایمان واقعی باشد و اگر عمل ما عمل اسلامی باشد و اگر جامعه ما جامعه مسلمان باشد، مشمول انواعی از عنایتهای الهی خواهیم بود و موفقیتها خواهیم داشت.
تقوا شرط قبولی اعمال
هر عملی باید مسبوق به تقوا باشد تا آن عمل قبول شود، چون «انما یتقبل الله من المتقین؛ خدا هر عملی را فقط از متقیان می پذیرد» (مائده/ 27). انسان وقتی که اعمال زیادی انجام می دهد پیش خودش خیلی خودش را از خدا طلبکار می داند خصوصا که در کتابهای حدیث یا دعا مانند مفاتیح نوشته است که اگر مثلا دو رکعت نماز خواندی خداوند چقدر اجر و ثواب می دهد، اگر فلان زیارت را کردی چنین و چنان، با خود می گوید پس ما آنجا خیلی انبار کرده ایم، الی ماشاءالله انبار کرده ایم.
قرآن می گوید: «انما یتقبل الله من المتقین» همه آنها درست است اما شرطش متقی بودن است. اگر متقی باشی خدا می پذیرد، اگر متقی نباشی اساسا از گمرک آنجا رد نمی شود، هیچ قبول نمی شود. «و اتقوا الله ان الله خبیر بما تعملون؛ از خدا پروا کنید که خدا به تمام کارهای شما آگاه است» (مائده/ 8)، دو مرتبه تقوا مقدمه عمل و شرط قبول عمل است، و هر عملی انسان را آماده می کند برای تقوای بعد از عمل و تقوای بالاتر. در یک آیه قرآن داریم: «یا ایها الذین امنوا اتقوا الله حق تقاته؛ تقوای الهی داشته باشید آن تقوایی که شایسته خداست» (آل عمران/ 102). تقوای واقعی همان است که انسان را نجات می دهد، انسان را آزاد و رها می کند. انسان در زیر امتحانها (چه امتحان به نعمتها و چه امتحان به نقمتها) باید تقوا داشته باشد که این تقواست که او را نجات می دهد و آزاد و رها می کند و انسان باید با همه اینها درگیری پیدا کند منتها باید خود را آزاد کند.