ولید بن مغیره مخزومی قرشی، از بزرگان و اشراف و سران قریش در مکه، در زمان جاهلیت و از حکام عرب که معاصر با پیغمبر اسلام و از دشمنان و مخالفان سرسخت آن حضرت. آیات چندی از قرآن مجید درباره خصومت و دشمنی او با رسول خدا، نازل شده است. وی پیرترین و با نفوذترین شخص در قریش بود که عظمت و فرمانروایی داشت و به او "حکیم عرب" می گفتند. هرگاه اختلافی در میان قبایل عرب پیش می آمد، به او مراجعه می شد و چون شاعری، شعر می گفت، اول باید شعر خود را به او عرضه می کرد تا مورد تأیید او واقع شود. او همراه سایر بزرگان و بت پرستان مکه، چون "ابوجهل" و "عاص بن وائل" همیشه پیامبر خدا حضرت محمد (ص) را مسخره و به دنبال از بین بردن حضرت بودند و اگرچه ممکن بود که از ته دل ایمانی به بتان و پرستش آنها نداشتند، اما چون بت پرستی منبع درآمد سرشار و سرپوشی برای غارتگری و چپاول و رباخواری آنها و از همه بالاتر، سرگرمی خوبی برای توده مردم بود، تا آنها با خیالی راحت و آسوده نقشه های استثمار کننده خود را عملی کنند از این جهت، دائما آذیت و آزار و تبلیغات وسیعی بر ضد پیغمبر اکرم داشتند. ولید بن مغیره، عاقل و زیرک و باهوش بود و در آزار و اذیت پیغمبر بیشتر جنبه های طعن و احتجاج و رهبری مخالفان را داشت.
بعضی از اقدامات ولید ابن مغیره بر ضد اسلام و پیامبرش
1- او اولین کسی بود که برای تعمیر خانه کعبه، کلنگ به دست گرفت و اقدام کرد و 2 رکن کعبه را خراب نمود و چون مردم می ترسیدند که مبادا مورد خشم بت ها قرار گیرند، او مباشر ویرانی آن شد و مردم را از ترس و اضطراب به در آورد. این جریان در سن 35 سالگی پیغمبر بود.
2- ولید از جمله کسانی بود که برای گله و شکایت نزد ابوطالب (عموی پیغمبر) آمد و از او خواست تا جلوی کار و تبلیغ برادر زاده اش را بگیرد و چون ابوطالب موافقت با آنها نکرد، اذیت و آزار بیشتری بر پیغمبر وارد آوردند.
3- از آنجا که دشمنان پیامبر با حربه تبلیغات از شیوع و رواج دین اسلام جلوگیری و به نحوی درباره پیامبر دائما بدگویی می کردند، سالی قبل از مراسم حج، از ترس اینکه پیغمبر از اجتماع قبایل مختلف در حج استفاده کند و به تبلیغ دین اسلام بپردازد، در مشورتی که با ولید بن مغیره کردند با نظر ولید بنابراین شد که پیغمبر را «ساحر و جاودگر» بخوانیم و همه را از او برحذر داریم.
4- شأن نزول آیه 32 سوره زخرف در قرآن مجید را مفسران درباره حسادت او بر پیغمبر و پیروی نکردنش از آنحضرت می دانند، در زمانی که ولیدبن مغیره با رسول اکرم ملاقات کرد و گفت که من به نبوت و این منصب سزاوارترم چون از نظر سن و ثروت و فرزند بر تو مقدم هستم و این آیه نازل شد (معنای آیه: چرا این قرآن به مردی بزرگ از مکه و طائف نازل نشد).
5- داستان حمایت او از "عثمان بن مظعون" از یاران پیغمبر و رد کردن عثمان، حمایت او را که در شرح حال پیغمبر اسلام مذکور است.
6- آیات 11 تا 30 سوره مدثر در قرآن مجید، درباره او که پیرمردی مجرب از داهیان عرب و به دنبال استهزاء او به پیغمبر اکرم و ساحر خواندن کلام پیغمبر به مردم، نازل شده است.
احوالات شخصی ولید
برای او پدری ذکر نشده و بنا به نقل تاریخ پدر او شناخته شده نبود و "مغیره" او را بطور نامشروع، بعد از 18 سال به خود نسبت داد. ولید عموی ابوجهل (از مشرکان مکه) است. ولید 12 پسر داشت که یکی از آنها "خالد بن ولید" سردار بزرگ اسلام و از سران لشکر و کشورگشایان مسلمانان و یکی "عمارة بن ولید" که بسیار زیبا و خوش سخن و شاعر بود. وی ثروت هنگفتی داشت و دارای 10 غلام بود که در نزد هر کدام از آنها، هزار دینار مال التجاره بود که برای او تجارت می کرد و کسی بود که آنروز صاحب قنطار بود. (قنطار، عبارتست از پوست گاوی نر که پر از طلا باشد).
مرگ ولید
ولیدبن مغیره، در سال اول هجرت پیغمبر اسلام = 622 میلادی بر اثر زخمی که مدتی قبل به استخوان پایش رسیده بود، در مکه مرد و هنگامی که به مرگ نزدیک می شد سخت بی تابی می کرد. ابوجهل به او گفت: «ای عم، اینهمه اضطراب چرا؟» گفت: «من از مرگ نمی ترسم بلکه از آن می ترسم که پسر ابی کبشه (لقب ناسزایی که قریش به پیغمبر داده بودند) در میان مردم مکه ظاهر شود.» آنوقت ابوسفیان گفت: «بیم نداشته باش که من نخواهم گذاشت.» (بحارالانوار /211/17/133/19).
ولید ابن مغیره شرک دشمن پیامبر اکرم قریش مکه زندگینامه جاهلیت