در قرآن کریم آیاتی است که از کیفرها و مجازاتهای مختلف مجرمان در قیامت سخن می گوید و بسیاری از این مجازاتها جنبه جسمانی دارد. اگر معاد تنها جنبه روحانی داشته باشد باید تمام این تعبیرات را به معانی مجازی حمل کرد، در حالی که هیچ مجوری برای این کار جود ندارد. در اینجا تأکید می کنیم که مجازاتهای قیامت بر دو گونه است: عذابهای روحانی و عذابهای جسمانی، و به دو قسمت در آیات قرآن اشاره شده است، هرچند عذابهای جسمانی در آیات قرآن بیشتر مورد توجه قرار گرفته است. این آیات بسیار فراوان است، به عنوان نمونه به آیات زیرگوش فرا می دهیم:
1- و اصحاب الشمال ما اصحاب الشمال- فی سوم و حمیم – و ظل من یحمو- لا بلرد ولا کریم(واقعه/ 41 تا 44)
2- یوم یحمی علیها فی نار جهنم فتکوی بها جباههم و جنوبهم و ظهورهم (توبه/35)
3- و قالوا لاتنفروا فی الحرقل نار جهنم اشد حرا لوکانوا یفقهون (توبه/81)
4- کمن هو خالد فی النار وسقوا ماء حمیما فقطع امعائهم (محمد/15)
5- یوم یسحبون فی النار علی وجوههم ذوقوا مس سقر(قمر/48)
6- تصلی نارا حامیه- تسفی من عین آئیه- لیس لهم طعام الا من ضریع – لا یسمن و لا یغنی من جوع (غاشیه/4 تا 7)
7- ان شجره الزقوم- طعام الاثیم- کالمهل یغلی فی البطون- کغلی الحمیم
(دخان/ 43 تا 46)
ترجمه:
1- و اصحاب شمال چه اصحاب شمالی؟ (که نامه اعمالشان نشانه جرمشان به دست چپ آنها داده می شود) - آنها در میان بادهای کشیده و آب سوزان قرار دارند – و در سایه دودهای متراکم و آتش زا! سایه هایی که نه خنک است و نه مفید
2- در آن روز آنها را در آتش جهنم گرم و سوزان کرده و با آن صورتها و پهلوها و پشتهایشان را داغ می کنند.
3- و گفتند در این گرما حرکت (به سوی میدان) نکنید، به آنها بگو آتش دوزخ از این هم گرمتر است اگر بفهمند.
4- همانند کسانی هستند که همیشه در آتش دوزخند و از آب حوشان نوشانده می شوند که امعاء آنها را از هم متلاشی می کند.
5- در آن روز که در آتش دوزخ به صورتشان کشیده می شوند ( و به آنها گفته می شود) بچشید آتش دوخ را.
6- و در آتش سوزان وارد می گردند- از چشمه ای فوق العاده داغ به آنها می نوشانند – طعامی جز الضریع ( خار خشک تلخ و بدبو) ندارند- غذائی که نه آنها را فربه می کند و نه گرسنگی را فرو می نشاند.
7- درخت زقوم- غذائی گنه کاران است- همانند فلز گداخته در شکمها می جوشد- جوششی همچون آب سوزان.
تفسیر و جمع بندی
کیفرهای مادی دوزخ دلیل دیگری است
در این آیات سخن از آتش دوزخ به میان آمده، آتشی که مجرمان را در آن به صورت می کشانند، آتشی که درهم و دینارهائی که به صورت کنز و گنج درآمده، حقوق الهی آن پرداخته نشده است در آن گداخته می شود، و به وسیله آن، صورت و پهلو و پشت صاحبان آنها را داغ می کنند! سخن از بادهای کشنده سموم و آب سوزان و سایه های آتش زائی در میان است که در انتظار مجرمان می باشد. سخن از صورتهائی است که در آن روز وارد آتش جهنم می گردد و از چشمه های داغ و سوزانی است که به آنها می نوشانند و طعامی جز از ضریع (غذائی ناگوار) ندارند. سخن از درخت زقوم است که غذای گنهکاران می باشد، سخن از نوشابه های سوزان است که به گنهکاران داده می شود. همه اینها و موارد دیگر شبیه آن، نشانه روشنی برای معاد جسمانی است، چرا که اگر معاد تنها جنبه روحانی داشت این گونه عذابهای جسمانی بی معنی به نظر می رسید.