از آیات قرآن مجید و اخبار اهل بیت علیهم السلام استفاده می شود که نه تنها عقوق والدین یعنی آزردن و رنجاندن آنها حرام و از گناهان کبیره است بلکه احسان و نیکی کردن و اداء حق آنها واجب است و ترک آن حرام می باشد. اینک به بعضی از آیات اشاره می شود:
1- در سوره البقره می فرماید: «و بالوالدین احسانا».
2- «سفارش نمودیم انسان را که به والدین خود نیکی نماید» ( سوره عنکبوت / آیه 7)
3- «به انسان امر نمودیم که مرا و والدینش را سپاسگزاری نماید» ( سوره لقمان/ آیه 13)، شکر از والدین را همراه شکر خود ذکر می فرماید و شکی در وجود شکر پروردگار عالم عقلا نیست، پس شکر والدین هم واجب است.
4-« حکم کرد پروردگارت که جز او را نپرستید و به پدر و مادر خود نیکی نمائید» ( سوره اسراء / آیات 24-25).
در اینجا نیکی به پدر و مادر را در ردیف عبادات خود قرار داده است و چنانچه عبادت خدا واجب است احسان به والدین هم واجب می باشد. بعد می فرماید «اگر پیری به پدر و مادر یا هردو برسد، و محتاج خدمت تو گردند به ایشان اف مگو ( در حال انزجار و به تنگ آمدن از کسی این کلمه استعمال می شود و حضرت صادق (ع) می فرماید: اگر لفظی کمتر از کلمه اف در ترک عقوق والدین بود آن را ذکر می فرمود و از آن نهی می کرد)، و زجر مکن و بانگ برایشان مزن و سخن ایشان را پاسخ درشت مده و به آنها سخن نیکو از روی حرمت و ادب بگو ( یعنی آنها را به نام مخوان بلکه بگو یا اباه یا اماه یا سیدی یا سیدتی) و بال تذلل و فروتنی را برایشان فرو آور و به ایشان تکبر منما بلکه از روی رحمت و بخشش برایشان تلطف کند( چون تا دیروز تو محتاج ایشان بودی و امروز آنها به تو نیازمندند که خدمت ایشان را بنمائی و دعا کن درباره ایشان و بگو پروردگارا رحم کن و ببخشای پدر و مادرم را همچنانکه مرا در خردی پرورانیدند. ابی ولاد از حضرت صادق (ع) از معنی «و به والدین احسانا» پرسید فرمود: «به اینکه در مصاحبت ایشان نیکو کار باشی و اگر چیزی لازم داشتند پیش از آنکه از تو بخواهند به آنها بدهی و ناگفته رفع احتیاجشان را بنمائی هر چند بی نیاز باشند. و در معنی «قل لهما قولا کریما» فرمود: اگر تو را بزنند بگو خدا شما را بیامرزد و در معنی «واخفض لهما» فرمود: نگاه تند به آنها مکن و صدای خود را بلندتر از صدای ایشان منما و در راه رفتن بر ایشان پیشی مگیر و در مجالس بر آنها مقدم مشو و دست خود را بالای دستشان قرار مده». علامه مجلسی می فرماید: یعنی در موقع عطا به آنها دست خود را بگیر تا آنها از دستت بردارند.
برتر از جهاد: و هم از حضرت صادق(ع) است که مردی در خدمت حضرت رسول آمده و عرض کرد: من مشتاق جهاد در راه خدایم. آن حضرت فرمود: پس جهاد کن در راه خدا به درستی که اگر کشته شوی نزد خداوند زنده ای و رزق داده می شوی و اگر بمیری اجر تو با خدا است و اگر به سلامت برگردی از گناهان پاک می گردی مثل روزی که از مادر متولد شدی! عرض کرد: یا رسول الله پدر و مادری دارم که هر دو پیر شده اند و با من انس دارند و دوست ندارند که از نزد آنها بیرون روم. آن حضرت فرمود: پس نزد ایشان بمان قسم به خدائی که جان من به دست او است هر آینه انس پدر و مادر به تو در یک شبانه روز، از جهاد یک سال بهتر است. و نیز از رسول خدا (ص) است که فرمود: «نیکی کننده به والدین باش، جایت در بهشت است و اگر عاق شوی جایت در آتش خواهد بود».
نیکی به والدین کفاره گناهان است: و از این حدیث شریف معلوم می شود که نیکی به والدین کفاره بسیاری از گناهان است چنانچه مرو یست که مردی خدمت حضرت رسول (ص) آمد عرض کرد: کار زشتی نبوده مگر اینکه من انجام داده ام آیا برای من توبه ای هست؟ حضرت فرمود: برو به پدرت نیکی کن تا کفاره گناهت گردد. چون آن شخص رفت فرمود. اگر مادرش زنده بود نیکی به او بهتر بود.
نگاه شفقت به پدر و مادر: پیغمبر اکرم (ص) فرمود: «نیست فرزند نیکوکار به پدر و مادرش مگر اینکه هرگاه از روی رحمت و محبت به والدین خود بنگرد به هر نظری ثواب یک حج مقبوله برایش می باشد. گفتند: یا رسول الله هرگاه در روز صدمرتبه چنین کند؟ فرمود: بلی به هر نظری ثواب حجی دارد.» و نیز فرمود: «خشنودی خداوند با خشنودی والدین است و خشم او با خشم ایشان است». یعنی کسی که والدین از او راضی باشند خدا هم از او راضی است و کسی که والدین از او ناراضی باشند خدا هم بر او غضبناک است. و فرمود: «نیکی کننده به والدین به یک درجه در بهشت از انبیا پائین تر است و عاق والدین در جهنم با فرعونیان یک درکه فاصله دارد.»
دعای ملائکه به نیکی کننده به پدر و مادر: و از حضرت امیر المومنین (ع) است که: «نیکی به والدین بزرگتر ین واجب از واجبات الهیه است». رسول خدا (ص) فرمود: «خدای را دو ملک است که یکی از آنها می گوید خدایا از هر شری و آفتی نیکی کننده به والدین را نگهدار، و دیگری می گوید: خدایا هلاک کن عاق والدین ها را به سبب غضب فرمودنت به آنها » و البته دعای ملک هم مستجاب است.
نیکی به والدین و طول عمر: حضرت باقر(ع) فرمود: «صدقه نهانی آتش قهر خدا را خاموش می کند و نیکی کردن به والدین و صله رحم عمر را زیاد می کند» و در حدیث دیگر فرمود: «بخشش پنهانی و نیکی به پدر و مادر، تهیدستی را برطرف می کند و عمر را دراز می نماید و هفتاد قسم مردن بد را دور می کند».
زیادی مال و آبرو: پیغمبر اکرم (ص) فرمود: «گسی که برای من ضمانت کند، صله رحم و نیکی به والدین را، من هم ضامن می شوم که مال و عمرش زیاد شود و در قبیله اش محبوبیت پیدا کند». از حضرت هادی(ع) است که فرمود: «عقوق والدین کمی مال و آبرو و عمر را در پی دارد و به نکبت ذلت در دنیا می کشد».
دعای والدین مستجاب است: نیکی به والدین سبب دعای آنها درباره اولاد است چنانچه بدی کردن ایشان سبب نفرین آنها است و از دعاها، دعاهای مستجاب بلکه سریع الاجابه، دعا و نفرین والدین نسبت به اولاد است. چنانچه اخبار کثیره ای در این مورد رسیده است.
مادر به نیکی سزاوارتر است: مستحب است در نیکی کردن، جانب مادر را بیشتر رعایت نماید و رسول خدا(ص) سه مرتبه امر به نیکی به مادر فرموده در مرتبه چهارم امر به پدر کرد، و از آن حضرت سوال شد: که حق کدامیک از والدین بزرگتر است؟ فرمود: آن که نه ماه تو را در شکم گرفت و بعد به سختی تو را زائید و بعد از پستان خود تو را غذا داد.
ادای حق پدر و مادر: و نیز از آن حضرت پرسیده شد که حق پدر چیست؟ فرمود اینکه او را اطاعت نمائی تا زنده است. سوال کردند: حق مادر چیست؟ فرمود هیهات هیهات اگر به عدد ریگهای بیابان و قطره های باران در خدمت مادر بایستد معادل با یک روزی که در شکم او بوده نخواهد بود.
اجابت مادر در نماز مستحبی: و نیز از آن حضرت مرویست که فرمود: اگر در نماز مستحبی باشی و پدر تو را بخواند نماز را قطع مکن، ولی اگر مادر تو را خواند نماز را رها کن! آری فرمایش پیغمبر است که بهشت زیر پای مادران است.
نیکی به والدین، مسلمان و کافر ندارد: فرقی در حرام بودن عقوق و واجب بودن نیکی به والدین نیست بین اینکه مومن باشند و اهل عبادت و طاعت یا اینکه کافر باشند و معصیت کار. چنانچه در سوره لقمان می فرماید: «اگر کوشش کنند پدر و مادر که برای خدا آنچه که نمی دانی، شریک قرار دهی، یعنی از روی تقلید کورکورانه تو را امر به شرک کنند، پس ایشان را فرمان مبر در این دستور، ولی با ایشان در دنیا به نیکی و خوبی مصاحبت کن که پسندیده شرع و مقتضای کرم باشد».
دعا برای پدر و مادر سنی: معمر بن خلاد از حضرت رضا (ع) پرسید: آیا جایز است درباره پدر و مادرم که شیعه و تابع حق نبوده اند دعا نمایم؟ حضرت فرمود: بلی در باره آنها دعا کن و برای آنها صدقه بده و اگر زنده باشند با ایشان مدارا کن به درستی که رسول الله فرمود: خداوند مرا به رحمت فرستاد نه به عقوق. جابر گفت شنیدم شخصی از حضرت صادق (ع) پرسید: که پدر و مادرم مخالف حقند، یعنی شیعه اهلبیت نیستند. آن حضرت فرمود: درباره ایشان نیکی کن چنانچه نیکی می کنی درباره کسانی که شیعه مایند، یعنی با آنها مثل وقتی که اهل ولایت هستند معامله کن! حضرت باقر (ع) فرمود: «سه چیز است که خداوند استثنائی در آن قرار نداده است رد امانت به صاحبش، مومن باشد یا کافر، وفای به عهدی که با کسی نموده مومن باشد یا کافر، نیکی به والدین مومن یا کافر.» در ضمن مکتوب حضرت رضا(ع) برای مأمون که در آن شریع اسلام را نوشتند چنین است: و نیکی به والدین واجب است هر چند مشرک باشند و اطاعت از آنها در معصیت نباید کرد.
نیکی به والدین در زندگی و مرگ: فرقی در حرمت عقوق و وجوب نیکی به والدین بین حال حیات و ممات آنها نیست یعنی به مرگ حق آنها ساقط نمی شود و هر گاه پس از مرگ فراموش گردند و نیکی به ایشان ترک شود، عاق والدین محسوب می شود هرچند در حال حیات اداء حق ایشان شده و نیکی به آنها ترک نگردیده باشد.
حقوق والدین پس از مرگ: حق والدین پس از مرگ آن است که: اولا واجباتی که از آنها در حال حیات فوت شده از قبیل حج، نماز، روزه و همچنین اگر بدهی داشته اند اولاد ادا نماید. ثانیا- به آنچه وصیت نموده اند عمل کند. ثالثا- آنها را تا آخر عمرش نباید فراموش نماید باید برایشان طلب آمرزش و رحمت کند و به نیابت آنها صدقه دهد و اعمال مستحبه را به قصد ایشان انجام دهد و بالجمله آنچه می تواند از هدایا و تحف معنویه برای آنها بفرستد.
استغفار و دعا برای والدین: از رسول خدا (ص) مرو یست که در جواب مردی که از آن حضرت پرسید آیا پس از مرگ والدین؛ چیزی از حقوق آنها باقی است یا نه؟ فرمود: «بلی نماز و استغفار و دعا برای ایشان و گرامی داشتن دوستان آنها و صله نمودن رحم آنها»، و نیز فرمود: «کسی که به پدرش در حال حیاتش نیکی کند و پس از مردنش فراموشش کند و برایش دعا ننماید خداوند او را عاق می نماید.»
موارد وجوب اطاعت والدین: امر و نهی والدین در واجبات عینیه و محرومات الهیه هیچ تأثیری ندارد و لغو است مثل اینکه اولاد را امر به شرب خمر کنند، یا او را از نماز یا روزه واجب نهی کنند فایده ندارد. در مستحبات و مکروهات و مباهات بلکه واجبات کفائیه، قدر مسلم از وجوب اطاعت امر و نهی ایشان مواردی است که مخالفت نمودن آنها موجب اذیت و ناراحتی ایشان گردد و خاطر آنان آزرده و قلبشان شکسته شود در این صورت است که مخالفت کردن ایشان حرام و گناه کبیره است چون مصداق حقیقی عقوق است، مثلا هرگاه فرزند بخواهد سفر غیرواجبی برود و والدین در اثر ترس از رسیدن ضرری به او، یا در اثر شدت علاقه و نداشتن طاقت دوری فرزند؛ او را از این مسافرت نهی کنند به طوری که اگر مخالفت کند و به این سفر برود سخت ناراحت و آزرده خاطر می شوند، در این صورت سفر، حرام و معصیت خواهد بود و نماز در چنین سفری تمام بخواند و اگر ماه رمضان باشد روزه اش را هم باید بگیرد و بالجمله هر موردی که مخالفت والدین سبب اذیت و خشمناکی و آزردگی ایشان گردد، حرام است، مگر اینکه اطاعت ایشان موجب عسر و حرج بر فرزند شود یا متضمن ضرر فوق العاده دینی یا دنیوی گردد مانند اینکه پسر را از گرفتن عیال منع کنند در حالی که زن نگرفتن برایش مشکل و حرج است یا دختر را از شوهر کردن نهی نمایند در صورتی که ترک شوهر برایش حرج یا ضرر است، یا مانند اینکه پسر را امر کنند زنش را طلاق دهد که مستلزم زیان فاحشی برای او است و نظائر آن؛ که در جمیع این موارد اطاعت ایشان واجب نیست اما سایر امرهائی که می کنند و از مخالفت اولاد هیچ گونه اذیت و ناراحتی برای آنها نیست، حرمت مخالفت و وجوب اطاعت معلوم نیست. بلی بهتر بلکه احتیاط آن است که تا بشود اوامر ایشان را پیروی و از مخالفت کردن آنها بپرهیزد خصوصا در مواردی که والدین به مصلحت اولاد امر و نهی کرده اند نه به ملاحظه مصلحت شخصی خودشان!
تعارض امر و نهی والدین: هرگاه بین امر والدین تعارض واقع شود مثلا پدر می گوید فلان کار را بکن و مادر می گوید نکن در صورتی که بشود جلب رضایت هر دو را کرد بایستی این کار را بکند ولی اگر رعایت هردو میسر نمی شود، جانب مادر را ترجیح دهد زیرا اولا مادر بیش از پدر استحقاق برو نیکی دارد چون رنج و ناراحتی برای اولاد بیشتر دیده خصوصا موقع حمل و زاییدن و ایام شیر دادن، چنانچه در روایات گذشته بیان گردید. ثانیا چون مادر احساساتی و عاطفه ای است در اثر لطافت و کثرت عاطفه، اندک خلاف توقع و میلی که از اولاد ببیند افسرده خاطر و دلشکسته می گردد ولی پدر در اثر قوت عقلی که بالنسبه به مادر دارد ممکن است هیچ متأثر نشود خصوصا به ملاحظه اینکه می بیند فرزند برای رعایت خاطر مادر مخالفتش کرده نه از روی عناد و سر پیچی از امر پدر.
لزوم تحصیل اذن والدین: در شرع مقدس اسلام امر شده که فرزند از پدر و مادر یا هر دو در بعضی از امور اذن بگیرد برای ادای بعضی از واجبات کفائیه مانند جهاد و بعضی از مستحبات مانند روزه مستحبی و بعضی از عقود مانند عهد و یمین باید تحصیل اذن نماید!
فرمایش شهید اول در سفر مباح و مستحب فرزند:
1- سفر مباح و سفر مستحب بدون اذن والدین حرام است اما سفر تجارت و علم، پس اگر به دست آوردن سود و تحصیل علم در شهری که والدین هستند ممکن نباشد بعضی از فقها قائل به جواز این سفر شده اند.
2- بعضی از فقها فرموده اند: بر فرزند واجب است اطاعت والدین کند در همه جا، هر چند شبهه ناک باشد پس اگر فرزند را امر کنند که همراه آنها غذا بخورد و فرزند شبهه ناکی آن طعام را می داند، و اجب است اطاعت کند و با آنها هم خوراک گردد چون اطاعت والدین واجب و ترک شبهات مستحب است.
3- اگر فرزند را برای انجام دادن کاری بخوانند و وقت نماز واجب داخل شود باید امر آنها را مقدم بدارد که نماز در اول وقت مستحب و اطاعت والدین واجب است.
منع از نماز جماعت:
4- اقرب آن است که والدین نمی توانند فرزند را از نماز جماعت منع نمایند مگر در صورتی که حاضر شدن فرزند به جماعت برای ایشان اسباب زحمت و ناراحتی گردد مانند اینکه در تاریکی شب بخواهد به نماز عشا یا صبح برود در حالیکه والدین بر او ترسانند.
5- در صورتی که سفر جهاد بر فرزند واجب عینی نباشد والدین می توانند او را از آن سفر نهی کنند.
6- در صورتی که انجام گرفتن واجبات کفائیه توسط دیگران معلوم یا مظنون باشد والدین می توانند فرزند خود را از جمیع واجبات کفائیه منع نمایند.
7- بعضی از فقها فرموده اند که اگر فرزند در نماز مستحبی باشد و والدین او را بخوانند باید نماز را قطع نماید.
8- همان طوری که بر فرزند واجب است که به والدین اذیت نرساند همچنین واجب است که مانع از اذیت رسانیدن دیگران به ایشان گردد و به مقدار قوه اش باید آنها را از آزار دیگران حفظ نماید.
9- روزه مستحبی را بدون اذن پدر ترک نماید.
10- قسم و عهد را بدون اذن پدر ترک نماید.
رعایت احترام والدین: چون از نیکی به والدین و ادای حقوق ایشان رعایت ادب و احترام در مصاحبت است، اموری در روایت اهل بیت رسیده که باید در معاشرت با ایشان رعایت شود که به بعضی اشاره می شود:
1- هرگاه صدای والدین می زند آنها را به نام نخواند بلکه لقب یا کنیه ایشان را ذکر کند، یا بگوید بابا، آقا، خانم و مانند اینها.
2- جلو آنها راه نرود و پیش از ایشان ننشیند.
3- قبل از آنها شروع به خوردن طعام ننماید. حضرت سجاد با مادر خود هم خوراک نمی شد و می فرمود می ترسم برای لقمه ای دست دراز کنم که مادرم قصد آن را داشته پس به این عمل رعایت حرمت و ادب او را ترک کرده باشم.
4- در مجلس روی خود را از ایشان بر نگرداند.
5- در سخن گفتن صدای خود را بلندتر از ایشان نکند.
6- دست خود را بالای دست آنها قرار ندهد.
7- کاری نکند که مردم پدر یا مادرش را بد بگویند و سب و لعن نمایند مثل اینکه پدر کسی را سب کند که او هم برگردد پدرش را دشنام گوید.
8- مرویست که حضرت سجاد پسری را دیدند که در راه رفتن تکیه به دست پدر نموده پس آن حضرت بر آن پسر غضبناک شده تا آخر عمرش با او سخن نفرمود.
ناگفته نماند آنچه گفته شد از وجوب بر والدین قدر مسلم آن بری است که در ترکش والدین رنجیده خاطر می شوند، مانند اینکه نفقه آنها را ابتدا ندهد تا ناچار شوند مطالبه کنند، آن گاه بدهد، چون این مسامحه موجب رنجش آنها می شود؛ واجب است پیش از مطالبه کردن به آنها برساند. و مانند اینکه در مجلس ضیانت خود به آنها اعتنا نکند و دعوت ننماید چون رنجیده می شوند ترک این بر حرام است و همچنین در موارد تحفه و هدیه دادن. و اما ترک کردن بری که آنها را نرنجاند حرمت آن معلوم نیست. و نیز آنچه گفته شد از لزوم اکرام و احترام آنها، قدر مسلم آن اکرامی است که ترک آن موجب آزار و رنجش آنها شود مانند اینکه برای اهانت و خوار کردن والدین پشت به آنها کند، صدای خود را بلندتر از صدای آنها نماید، جلو آنها راه رود، البته تمام آنها حرام است لیکن ترک بعضی از موارد اکرام بدون قصد اهانت به طوری که موجب رنجش آنها نشود حرمت آن معلوم نیست، بلکه پاره ای از موارد اکرام والدین از مستحبات شمرده شده است.