از نقاط بسیار حساس در اخلاق اسلامی حس تعاون و تعاضد و خدمت مردم به خصوص خدمت به مومنان وصالحان است. از مجموعه تعالیم اسلامی و سیره اولیاء علیهم السلام استفاده می شود که پس از ادای فرایض، بالاترین وسیله برای تقرب به خداوند متعال این خصلت نیکو است. اولیای خداوند همواره در خدمت مردم بودند و شخصا در رفع حوایج آنان اقدام می کردند. از قرآن مجید استفاده می شود که آن چه به سود مردم باشد پایدار و جاوید خواهد بود و آن چه سودمند نباشد، مانند کف بر روی آب، به زودی از میان می رود و اثری از آن باقی نمی ماند. خداوند متعال می فرماید: «فأما الــزبد فیذهب جفاء و أما ما ینفع الناس فیمکث فی الأرض کذلک یضرب الله الأمثال» (سوره رعد / آیه 17)، اما کف به کناری می افتد و نابود می شود ولی آن چه به مردم سود می رساند ]مثل آب یا فلز خالص[ در زمین می ماند. خداوند متعال این چنین مثال می زند.
امام صادق علیه السلام در تفسیر آیه شریفه «و جعلنی مبارکا أین ما کنت» ( سوره مریم / 31) که درباره حضرت عیسی علیه السلام نازل گشته می فرماید: مقصود از «و جعلنی مبارکا»، «جعلنی نفاعا» می باشد، یعنی خداوند عیسی را برای مردم بسیار سودمند قرار داد.
درحدیث دیگری آمده است: آن گاه رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم پرسیدند: محبوب ترین مردم کیست؟ فرمود: آن کس که وجودش برای مردم سودمند باشد.
در حدیثی دیگر آمده است که پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم فرمود: «الخلق عیال الله فأحب الخلق إلی من نفع عیال الله و أدخل علی أهل بیت سرورا»، مردم عائله و جیره خواران خداوندند. محبوب ترین آن ها نزد خدا کسی است که سودش به عائله خدا برسد و خانواده ای را خوشحال کند.
امام صادق علیه السلام فرمود: هرکس هفت بار خانه خدا را طواف کند خداوند عزو جل برای او ثواب شش هزار حسنه می نویسد و شش هزار گناه از نامه عمل او محو می کند و شش هزار درجه به او می دهد ( آن گاه اسحاق بن عمار اضافه می کند که امام فرمود: خدا شش هزار حاجت او را برمی آورد) و سپس امام صادق علیه السلام فرمود: برآوردن حاجت مومن برتر از ده طواف است.
رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم فرمود: «دخل عبد الجنه بغصن من شوک کان علی طریق المسلمین فأماطه عنه»، بنده ای از بندگان خدا در اثر این که شاخه خاری را از سر راه مسلمین برداشت اهل بهشت شد.
بعضی از مردم گمان می کنند که عبادت تنها به نماز خواندن و روزه گرفتن است و پاره ای از اینان به حدی در غفلت و نادانی و خودخواهی فرو رفته اند که اگر در برابر دیدگانشان مردم از گرسنگی جان دهند هیچ متأثر نمی شوند. مکرر دیده شده که این گونه افراد حتی در مسافرت های عبادی مانند زیارت و حج تمام اوقات خود را به زیارت و دعا و اعمال مستحبه فردی می گذرانند و هیچ کمکی به همراهان و همسفران خود نمی کنند با این که می دانند در میان آن ها افراد ضعیف و ناتوان فراوان وجود دارند که سخت به کمک و مساعدت نیازمندند. یکی از اسباب سلوک، حسن سلوک با مردم و حسن خیرخواهی نسبت به بندگان خدا است و این احساس، انسان را از خودخواهی و خودبینی بازمی دارد و به اخلاق الهی و ملکوتی متخلق می سازد. خداوند تعالی می فرماید: هم چنان که خداوند با فضل و رحمت با شما رفتار می کند شما نسبت به یکدیگر دارای فضل و نیکی باشید. «و لا تنسوا الفضل بینکم » (سوره بقره / آیه 237)، مبادا این رابطه فطری و الهی را فراموش کنید.
پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم فرمود: «أنسک الناس نسکا أنصحهم جبیا و أسلمهم قلبا لجمیع المسلمین»، عابدترین مردم آن کسی است که نسبت به مردم خیرخواه تر از دیگران و نسبت به تمام مسلمین سلیم القلب و باصفا تر باشد.
امام صادق علیه السلام به سفیان بن عیینه فرمود: «علیک بالنصح لله فی خلفه فلن تلقاه بعمل أفضل منه»، بر تو باد که به خاطر خداوند خیرخواه بندگان او باشی و بدان که هیچگاه خدا را به کاری برتر از این دیدار نخواهی کرد.
بنابراین، اگر مرجع حاجات مردم شدید خوشحال باشید که خدا شما را دوست می دارد، و چنانچه در خانه یا دفتر کارتان به روی مردم بسته شد و مردم به شما مراجعه نکردند یا نتوانستند مراجعه کنند، بدانید که از رحمت خدا محروم شده اید و باید به جای خوشحالی، ناراحت و اندوهگین شوید.
در حدیثی از رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم آمده است: «أقــربکم غدا منی فی الموقف أصدقکم للحدیث و اداکم للأمانه و أوفاکم بالعهد و أحسنکم خلقا و أقــربکم من الناس»، نزدیک ترین شما به من در روز قیامت کسانی هستند که در گفتار راستگوتر و در امانت داری استوارتر و در عهد و پیمان باوفاتر و در اخلاق نیکوتر و نسبت به مردم نزدیک تر و خدمت گزارتر باشند.
حضرت امام جعفر صادق علیه السلام فرمود: ای رفاعه! به خدا و محمد و علی علیهم السلام ایمان نیاورده است کسی که هرگاه برادر مومن او برای رفع حاجتی نزد وی بیاید، با چهره باز با او برخورد نکند. اگر بتواند خود حاجت او را برآورد باید در این باره به سرعت اقدام کند و اگر نمی تواند، نزد دیگران برود تا حاجت او را برآورد سازد، و اگر کسی غیر از این باشد که برایت وصف کردم هیچگونه ولایت و رابطه ای بین ما و او نیست.
پیامبراکرم صلی الله علیه وآله وسلم فرمود: «إنما المومنون فی تراحمهم و تعاطفهم بمنزله الجسد الواحد إذا اشتکی منه عضو واحد تداعی له سائر الجسد بالحمی و السهر»، مومنان از نظر مهرورزی و عطوفت نسبت به یکدیگر مانند یک پیکرند که هرگاه عضوی از آن دچار دردی شود سایر اعضاء ]از راه تب و بیداری و ناراحتی[ همدردی خود را با آن عضو ابراز می دارند و به کمکش می شتابند.
از امام صادق علیه السلام نقل شده است که رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم در منا خطبه ای ایراد کرد و در ضمن آن فرمود: «المسلمون إخوه تتکافی دمائهم و یسعی بذمتهم أذناهم ید علی من سواهم»، مسلمانان با هم برادرند، ارزش خون آن ها با یکدیگر برابر است و تعهد و امانی که کوچک ترین فرد آن ها بدهد برای همه شان محترم است و آن ها در برابر بیگانگان، یک دل و یک دست بهم پیوسته و متشکل اند.
بنابراین، فرد مسلمان هیچ گاه نباید نسبت به ناراحتی و گرفتاری های سایر مسلمانان بی تفاوت و از اوضاع و احوال آنها بی خبر باشد چون کسی که در اینگونه مسائل بی تفاوت باشد به طریق اولی در مورد مسائل مهمتری که در اجتماع رخ می دهد نیز عکس العملی از خود نشان نخواهد داد. این گونه افراد، خودآگاه یا ناخودآگاه، دچار خودخواهی خاصی هستند که جز به خود به هیچکس نمی اندیشند و از روح تعاون و نیکوکاری برخوردار نیستند با این که قرآن مجید مسلمین را به همکاری و تعاون در کارهای خیر دعوت می کند و می فرماید: «تعاونوا علی البر و التقوی» (سوره مائده/ آیه2)، در راه نیکی و پرهیزکاری به یکدیگر کمک کنید.
افراد بی تفاوت و خودخواه لزوم تعاون و همکاری در نیکوکاری و سالم سازی اجتماع را که یک اصل مهم اسلامی است نادیده می گیرند با اینکه طبق این اصل تمام مسلمین وظیفه دارند در کارهای نیک و پسندیده به کمک یکدیگر بشتابند. بنابراین، کسی که میخواهد متخلق به اخلاق حسنه باشد باید بکوشد تا روح همیاری و هم دردی را در خود ایجاد کند و با ریاضت و اقدام عملی، حالت بی تفاوتی و خونسردی را به خونگرمی و سوز و گداز، و حس فردگرایی را به روح اجتماعی مبدل سازد؛ یعنی همین که احساس ناراحتی و نیاز در برادر دینی خود کرد بی درنگ وارد عمل شود و در رفع مشکل او اقدام مقتضی معمول دارد و چه بهتر آنکه پیش از تقاضا و استغاثه او در مقام یاری و اغاثه برآید تا برادر دینی به ذل سوال دچار نشود.
رسول گرامی صلی الله علیه وآله وسلم فرمود: «من أصبح لا یهتم بأمور المسلمین فلیس منهم و من سمع رجلا ینادی یا للمسلمین فلم یجبه فلیس بمسلم»، کسی که در هر صبحگاه به امور مسلمین همت نگمارد و در اندیشه کارهای آنان نباشد از آن ها نیست، و کسی که بشنود مردی فریاد می زند و کمک می طلبد و به او کمک نکند مسلمان نیست.
از احادیث استفاده می شود که هرکس امکانات خداده را در رفع حوایج برادران دینی به کار نگیرد قهرا آن را در خدمت گناه و دشمنان خدا قرار خواهد داد.
امام باقر علیه السلام فرمود: « من بخل بمعونه أخیه المسلم و القیام له فی حاجته( إلا» ابتلی بمعونه من یأثم علیه و لا یوجر»، کسی که در کمک کردن به برادر مسلمانش بخل ورزد و از اقدام در انجام حاجتش کوتاهی کند ناچار می شود به کسی کمک کند که با این امکانات علیه خود او اقدام کرده و در این راه هیچ اجر و پاداشی نخواهد برد.
در روایت دیگری ابی بصیر از امام صادق علیه السلام نقل می کند که آن حضرت فرمود: «أیما رجل من شیعتنا أتی رجلا من إخوانه فاستعان به فی حاجته فلم یعنــه و هو یقدر إلا أبتلاه الله بأن یقضی حوائج غیره من أعدائنا یعذبه الله علیها یوم القیامه»، هریک از شیعیان ما که نزد یکی از برادران دینی خود برود و از او کمک بخواهد و او با این که می تواند وی را یاری دهد کوتاهی کند خدای متعال او را گرفتار می کند که حاجت دشمنان ما را برآورد تا بدین وسیله خداوند در روز قیامت او را عذاب کند.
خواری دنیا و آخرت
در روایت دیگری امام صادق علیه السلام فرمود: «ما من مومن یخذل أخاه و هو یقدر علی نصرته إلا خذله الله فی الدنیا و الإخره»، هر مومنی که برادر دینی خود را یاری ندهد با این که قدرت این کار را دارد خداوند او را به حال خود واگذارد و در دنیا و آخرت خوار و ذلیلش کند.
خیانت به خدا و پیامبر
در روایت دیگری آمده است کسی که از برآوردن حاجت برادر دینی خود دریغ ورزد به خدا و رسول خیانت کرده و اهل جهنم است.
امام صادق علیه السلام فرمود: هر مومنی که دست رد بر سینه برادر نیازمندش بزند با اینکه می تواند از پیش خود یا دیگران نیاز او را برآورد خداوند روز قیامت او را با روی سیاه و چشم کبود و دست های به گردن بسته وا می دارد و سپس گفته می شود این است آن خیانت کاری که به خدا و پیامبرش خیانت کرده، آنگاه دستور داده می شود که وی را به دوزخ ببرند.
محروم شدن از رحمت خدا
امام صادق علیه السلام فرمود: «من کانت له فاحتاج مومن إلی سکناها فمنعه إیاها قال الله عز و جل یا ملائکتی أبخل عبدی علی عبدی بسکنی الدار الدنیا و عزتی و جلالی لا یسکن جنانی أبدا»، کسی که خانه ای دارد و مومنی به اقامت در آن نیازمند باشد با این حال او را از اقامت در آن خانه محروم کند خدای عزوجل به فرشتگانش خطاب می کند: ای فرشتگان من! چرا این بنده از واگذاردن خانه اش به بنده دیگرم بخل ورزید؟ به عزت و جلالم سوگند و او هرگز ساکن بهشت من نخواهد شد.
این روایات و نمونه های فراوانی از این قبیل، بیان کننده آن است که اگر کسی بتواند نیاز برادر ایمانی خود را برآورد و کوتاهی کند مورد غضب خداوند متعال قرار خواهد گرفت و ذلت و خواری دنیا و آخرت را برای خویش آماده ساخته است؛ از این رو هر کس که می تواند در خدمت برادران دینی خود باشد باید مضایقه نکند و اگر به او روی آورد با روی باز از او استقبال نماید و آن را نعمتی از نعمت های پروردگار بداند، زیرا اگر نعمت های بزرگ خداوند حاجت ها و تقاضاهای بندگان خدا است که به انسان اعطا می شود، خوشا به حال آنان که در خانه خویش را به روی مردم باز گذارند و بدا به حال کسانی که به آستانه خود کسی را راه ندهند.