در وجود ما دو دسته گرایش هست. بر اساس آیات قرآن کریم، ما موظف هستیم گرایش های منفی را کنترل کنیم. این گرایش ها در همه افراد وجود دارد، هم در وجود خوبان هم در وجود همه افراد هست که اگر نمی بود حجت برای آنها تمام نمی شد و خدا آنها را مواخذه نمی کرد. از اینکه همه مورد بازخواست خدا هستند معلوم می شود که در همه افراد زمینه های مثبت وجود دارد. نقش ما در این گرایش ها به دو شکل میسر است:
1- نقشی درباره فرزندانمان داشته باشیم ( نقش والدین)
2- نقشی درباره خود ( نقش خود انسان)
یعنی پدر و مادر می توانند در شاکله وجودی فرزندشان اثر بگذارند، می توانند کاری کنند که فرزندانشان با استعدادهای نورانی تری به دنیا بیایند. چگونه؟
نقش والدین
در روایات ما رهنمودهای فراوانی به ما داده اند، یک سری مراقبت هایی است که والدین باید انجام دهند. از چه زمانی؟ این مراقبت ها از زمان ازدواج شروع می شود. در احادیث درباره ازدواج به دقت و مراقبت سفارش شده که ببینید چه کسی را برای همسری انتخاب می کنید. اگر مرد می خواهد ازدواج کند، مادر فرزندان آینده اش را انتخاب می کند، اگر زن می خواهد ازدواج کند، پدر فرزندان آینده اش را انتخاب می کند. ازدواج زن مومن با مرد شرابخوار ظلم به فرزندان تلقی شده است. پس مراقبت اول درباره ازدواج است و مراقبت دوم در غذایی است که پدر به فرزندان خود می دهد. می دانیم که غذا نقش بسیار تعیین کننده ای دارد. مراقبت های مادر در دوران حمل و دوران شیردادن فرزند، فوق العاده در زمینه وجودی فرزند نقش دارد. نقل شده که به مادر «شیخ مرتضی انصاری (ره)» که از بزرگان علمای شیعه بود گفتند: فرزند تو به مقامات عالیه ای رسیده، گفت باید می رسید، چون من درباره او بسیار مراقبت کردم. از جمله اینکه بدون وضو هیچگاه به او شیر ندادم. اینگونه مراقبت ها قطعا اثر دارد. مراقبت در تربیت، قدم بعدی است اما مراقبت اول در زمینه سازی تربیت است. کار دیگری که والدین می توانند انجام بدهند دعا است؛ دعا برای فرزند صالح. حضرت زکریا(ع) دست به دعا برمی دارد و می گوید: «رب هب لی من لدنک ذریه طیبه» ( سوره آل عمران / آیه 38)، خدایا فرزند و ذریه پاکی به من عطا کن. پس دعای پدر و مادر می تواند موثر باشد. اگر موثر نمی بود، این درخواست حضرت زکریا جای نداشت. قرآن به بندگان خدا، به مومنین، جهت می دهد و می گوید شما دعا کنید. یکی از دعاهایی که قرآن کریم به مومنین می آموزد در این زمینه است. قرآن کریم در بیان اوصاف عبادالرحمن ذکر می کند که آنان اینگونه دعا می کنند: «و الذین یقولون ربنا هب لنا من ازواجنا و ذریاتنا قره اعین و اجعلنا للمتقین اماما» ( سوره فرقان/آیه 74)، دست به درگاه خدا بلند می کنند و می گویند خدایا از همسران ما و ذریه ما نور چشم به ما عطا کن. دعای پدر و مادر پیش از انعقاد نطفه، قبل از تولد فرزند، در دوران حمل، قبل از فرزنددار شدن یا بعد از فرزند دار شدن تماما در شاکله وجودی فرزند اثر دارد. پدر و مادری می گفتند ما به حج رفتیم، پرده خانه کعبه را گرفتیم و از خدا خواستیم فرزند ما را اصلاح کند. وقتی برگشتیم دیدیم روحیه فرزند ما تغیر کرده. از این موارد زیاد داریم. دعا یکی از وسایل ارتباط مومن با خدا ست. ما امور دنیای خود و امور آخرت خود را باید با دعا و ارتباط و درخواست از پیشگاه خدا حل کنیم. پس جا دارد پدر و مادر، قبل از ازدواج دعا کنند. بعد از ازدواج هم دعا کنند. از خدا فرزند صالح بخواهند. خود قرآن این را به ما می آموزد. اما نکته دوم: آیا می توانیم در رابطه با اصلاح و تطهیر خود نقش داشته باشیم؟ قطعا چنین است. یعنی خود انسان، هم بوسیله مراقبت ها و تمرین و هم بوسیله دعا می تواند در شاکله وجودی خود موثر باشد. تمرین هایی که درباره نفس خودمان انجام بدهیم اثر بسیار سازنده ای در طهارت نفس ما خواهد داشت و همچنین است دعا و درخواست ما از خدای رحمان.
نقش خود انسان
قدم اولی که هر شخص باید در جهت تقویت گرایش های مثبت و تضعیف گرایش منفی بردارد، تمرین است. باید بدانیم که ملکات فاضله جز با تمرین به دست نمی آید و متقابلا برطرف شدن صفات حیوانی جز از طریق تمرین برای ما راه دیگری ندارد. در کنار تمرین باید دعا کرد، از خدا کمک خواست. اما کاری که خودمان می توانیم انجام بدهیم تمرین است. ما با تمرین و استقامت در راه خدا می توانیم نورانیتها را در خود ایجاد کنیم و می توانیم صفات منفی را در خود از بین ببریم. حسد را، کینه توزی را، حرص به دنیا و... را از بین ببریم. قرآن کریم راه جالبی را به ما نشان می دهد. بنابر تعالیم وحی، اولین قدم، خلوت با خدا و انس با اوست. خصوصا در سنین جوانی که این آمادگی خیلی بیشتر است. در سوره معراج می فرماید:
ان الإنسان خلق هلوعا: انسان حریص آفریده شده است.
اذا مسه الشـــر جزوعا: هرگاه صدمه ای به او برسد جزع و لابه می کند، یعنی اگر مال و منال دنیا از دستش برود بی تابی می کند.
و اذا مسه الخیر منوعا: و چون مال دنیا به او برسد بخل می ورزد.
اینها نشانه حرص است.
الا المصلین: (انسان حریص آفریده شده است ) جز نمازگزاران،
الذین هم علی صلاتهم دائمون ( سوره معارج/ آیه 23-19). کسانی که بر نمازشان مداومت می کنند.
قابل توجه است که می فرماید: انسان حریص آفریده شده، بعد می فرماید: «الا المصلین» مگر نمازگزاران.
سوال: آیا نماز گزاران حریص آفریده نشده اند؟ خبر چنین نیست؟ بلکه همه انسان ها حریص آفریده شده اند ولی مصلین اینطور نیستند، چرا؟ چون نماز باعث می شود که نمازگزار از حرص تطهیر بشود. البته شرطی هم مطرح می کند و می گوید: «الذین هم علی صلاتهم داتمون»، کسانی که بر نمازشان مداومت می کنند. در تفسیر این آیه گفته اند: منظور از «مداومت نماز» خواندن نوافل شبانه روز است، نماز شب و بقیه نوافل نمازها. اگر کسی نماز شب بخواند و نوافل شبانه روز را بجا آورد دائم الصلوة محسوب می شود و اگر دائم الصلوة باشد، اهل نماز شب باشد، آنگاه حرص در وجودش از بین می رود یعنی نور نماز، انسان را از حرص تطهیر می کند. طبیعتا از حسد و از کبر هم تطهیر می کند. اگر نماز، نماز واقعی باشد به تدریج انسان را به نورانیت می رساند. «ان الصلاة تنهی عن الفحشاء و المنکر و لذکر الله اکبر» (سوره عنکبوت / آیه 45)، نماز، انسان را از بدی ها باز می دارد پس اولین قدم این است که خلوت با خدا داشته باشیم، دوام ذکر داشته باشیم.
امام علی (ع) می فرماید: «دوام الذکر ینیر القلب و الفکر»، کسی که همیشه به یاد خدا باشد، در ذکر مداومت کند، سعی کند زیاد به یاد خدا باشد، در اینصورت هم قلبش نورانی می شود و هم فکرش و اگر فکر و قلبش نورانی شد، این نورانیت، پلیدی ها را از وجود انسان دفع می کند. در منهیات هم همین طور است. ما باید دائما تمرین کنیم که اگر احساس حسد نسبت به کسی در ما پدیدار شد به او خدمت کنیم و بر علیه خواسته دلمانم نسبت به او خضوع نشان بدهیم. برخلاف این تمایلات و خواسته های نفسانی، شروع به کار کردن و تمرین کنیم تا آرام آرام این احساس های منفی کم رنگ شوند و از بین بروند. انسان بخیل اگر زیاد انفاق کند سخی می شود. انسان ترسو اگر کارهای متهورانه انجام دهد، کم کم ترس از وجود او بیرون می رود. و همینطور در همه زمینه ها باید در جهت خلاف تمایل نفسانی تمرین و عمل کنیم تا انشاءالله با کمک خدا نفس ما تطهیر و طیب و طاهر شود و اگر در دنیا این پاکسازی را محقق نسازیم، در قیامت این کار حتما باید انجام شود. منتهی تطهیر در آن زمان یا با مشکلات همراه خواهد بود و یا از طریق شفاعت، و البته بدون فراهم شدن این طهارت وارد بهشت نخواهیم شد.