حالت مهرطلبی در بسیاری از کودکان وجود دارد بویژه در کودکانی که علل و عوامل آن را بیان خواهیم داشت. اما در برخی از کودکان بیشتر است:
- در کودکانی که بیشتر مورد امر و نهی والدین خویشند.
- پدر و مادر به علت کثرت اشتغال فرصت، رسیدگی به فرزند را ندارند.
- مورد طردند به علت جنسیت و یا نتوانسته اند نظر والدین را به سوی خود جلب کنند.
- زیر نظر ناپدری یا نا مادری هستند.
- آسیب دیده اند و رنج ها یکی پی از دیگری بر او سلطه یافته اند و آزارش داده اند.
- محرومیت های بسیاری را در زندگی چشیده اند و شکستهای بسیاری را متحمل شده اند.
- بر خلاف توقع به جای مهر قهر دیده اند و صدمه به آنها وارد شده است.
علل و عوامل آن
مهرطلبی ریشه ها و عوامل متعددی دارند. آنچه با رعایت اختصار در این زمینه قابل ذکر است عبارتند از:
1- علل زیستی جسمانی: گاهی کودک به علت جنسیت مورد قبول پدر یا مادر نیست. در آن صورت کودک در پی آن است به نحوی توجه و نظر والدین را به سوی خود جلب کند. این حالت گاهی ممکن است به علت زشتی چهره و یا نارسائی در سر و وضع باشد. در چنان صورتی کودک سعی دارد از طرق متعددی خود را به نحوی محبوب جا بزند. هم چنین است وضعی کودکی که دچار نقص عضو است، کودک شل است، لنگ است، به علت ترحم های بسیاری که درباره او ملحوظ شده است بدان عادت کرده و به محضی که کمبودی در این رابطه احساس کند به طلب آن قیام می کند.
2- علل روانی: گاهی مهرطلبی به خاطر جنبه های روانی است. کودکی که دائما مورد مقایسه است، در زندگی احساس ضعف و کمبود می کند، اعتماد به نفس کافی ندارد، برای خود بر اثر القاآت و تلقینات ارزشی قائل نیست، ممکن است از مهرطلبی سر درآورد. کودکانی که احساس گناه دارند، احساس بی پناهی دارند و گمان کنند خطراتی او را از هر سو تهدید می کند، ممکن است از مهر طلبی سر درآورند و به شیوه ای خود را مورد محبت و عنایت قرار دهند. اصولا مهر طلبی از دیدی می تواند به صورت انگیزه ای در فرد درآید و او را به تلاش و حرکت وا دارد.
3- علل عاطفی: مهرطلبی در مواردی به خاطر علل و جنبه های عاطفی است. در این زمینه موارد بسیاری را می توان مطرح کرد از آن جمله است:
- دریغ کردن محبت از کودک به علل عدم پذیرش، طرد و ردها و...
- عرضه محبت به کودک به گونه ای که او نتواند آن را لمس کند و مزه آن را بچشد. در این مورد باید از والدینی یاد کرد که آدم توداری هستند و محبت خود را بروز نمی دهند.
- بیماری عاطفی پدر یا مادر که نمی توانند به فرزند محبت کنند. مثل بیماران اسکیزوفرن که سرد و بی تفاوتند.
- عدم زمینه برای داشتن شور و جنبش و نشان دادن شور و نشاط خود که طفل را در جستجوی قانون مهر روان می سازند.
- محرومیت از مهرمادری به علت مرگ مادر، متارکه ها و طلاق ها....
4- علل تربیتی – انضباطی: نحوه برخورد والدین و مربیان با کودک خود در جنبه خواست و مهر کودک موثر است، والدینی هستند که به کودکان حرفهای ناروا می زنند، فحش می گویند، با القاب زشت و ناروا او را صدا می کنند. والدینی هستندکه رابطه خود را با کودک کم می کنند بدان خاطر که وابستگی طفل به آنها شدید نشود و این امر به حدی است که طفل از محبت ارضا نمی شود، در نتیجه عطش مهرطلبی در کودک شدید می شود. سختگیری های بی مورد، امر و نهی های افراطی در این رابطه اثراتی فوق العاده دارند. همچنین والدینی هستند که عقده ای می باشند، از زندگی و احوال خود ناراحتند، در گذشته کمبود محبت داشته اند و این امر در زندگی امروزشان اثر گذاشته است. تبعیض ها در محبت، تفاوت گذاری بین پسر و دختر در این رابطه شدیدا موثر است، البته گاهی ممکن است که کودک مورد بی مهری نباشد ولی چنین احساسی بر او غالب شود و یا تصور کند مادرش برادر او را از او بیشتر دوست دارد.
5- علل اجتماعی – اخلاقی: و بالاخره در مواردی ممکن است علت مهرطلبی جنبه های اجتماعی باشد، مثلا کودک در بین جمع پذیرفته شده نیست و کودکان حاضر نیستند با او بازی کنند، در نتیجه کوک در خود احساس کمبود و نارسائی می کند و این امر در مهرطلبی او موثر است. گاهی این مساله بدان خاطر است که طفل نوعی وابستگی به کودکی یا فرد بزرگی داشته است و اینک آن شخص از میان رفته و یا وفات یافته است و طفل در نتیجه دچار چنین وضع و شرایطی شده است. همچنین است وضع کودکی که از خانواده گرم و صمیمی دور و جدا شده و وارد مدرسه شده و مواجه با معلم خشن و سختگیر شده است.