تواضع در قرآن کریم

تواضع یکی از خصلت های نیکوست که در آیات و روایات مورد تأکید و ستایش قرار گرفته است. علاوه بر آیاتی که به طور مستقیم در مورد تواضع وارد شده است، تمامی آیاتی که مؤمنین را از تکبر منع کرده اند و متکبران را مورد نکوهش قرار داده اند نیز در واقع به این صفت توصیه می کنند. تواضع یکی از صفات بندگان شایسته خداست. خداى عزوجل مى فرماید: «و عباد الرحمن الذین یمشون على الأرض هونا و اذا خاطبهم الجاهلون قالوا سلاما؛ بندگان خداى رحمان آن کسانند که سنگین و با تواضع بر زمین راه مى روند و چون جهالت پیشگان، خطابشان کنند سخن ملایم گویند» (فرقان/ 63).
هون به طورى که راغب گفته به معناى تذلل و تواضع است. بنابراین، به نظر مى رسد که مقصود از راه رفتن در زمین نیز کنایه از زندگى کردنشان در بین مردم و معاشرتشان با آنان باشد. پس مؤمنین، هم نسبت به خداى تعالى تواضع و تذلل دارند و هم نسبت به مردم چنینند، چون تواضع آنان مصنوعى نیست، واقعا در اعماق دل، افتادگى و تواضع دارند و چون چنینند ناگزیر، نه نسبت به خدا استکبار مى ورزند و نه در زندگى مى خواهند که بر دیگران استعلاء کنند و بدون حق، دیگران را پائین تر از خود بدانند و هرگز براى به دست آوردن عزت موهومى که در دشمنان خدا مى بینند در برابر آنان خضوع و اظهار ذلت نمى کنند. پس خضوع و تذللشان در برابر مؤمنین است نه کفار و دشمنان خدا، البته این در صورتى است که به گفته راغب کلمه هون به معناى تذلل باشد. و اما اگر آن را به معناى رفق و مدارا بدانیم معناى آیه این مى شود که: مؤمنین در راه رفتنشان تکبر و تبختر ندارند. و خداى عزوجل گرامى ترین مخلوق و سرور بندگان خود حضرت محمد (ص) را به تواضع امر می فرماید: «و اخفض جناحک للمؤمنین؛ و بالهاى تواضع خویش را از محبت و لطف، در برابر مؤمنین فرود آر» (الحجر/ 88)
ابن عباس می گوید: یعنى با مؤمنان نرمى و ملایمت کن. عرب به کسى که باوقار و بردبار باشد، گوید: «خافض الجناح» منشأ این تعبیر این است که: مرغان هنگامى که جوجه ها را بطرف خود مى آورند، نخست پر و بال را مى گشایند، تا جوجه ها در زیر آن آرام گیرند، سپس بالها را بزیر مى آورند و این نشانه محبت است، بنابراین مقصود این است که: پیامبر باید با مؤمنان متواضع باشد، تا آنها از وى پیروى کنند. و در آیه دیگر نیز می فرماید: «و اخفض جناحک لمن اتبعک من المؤمنین؛ براى مؤمنانى که پیرویت کرده اند فروتنى و ملایمت کن» (شعراء/ 215). همچنین قرآن کریم در مورد نحوه برخورد با والدین می فرماید: «و اخفض لهما جناح الذل من الرحمة و قل رب ارحمهما کما ربیانی صغیرا؛ و بالهاى تواضع خویش را از محبت و لطف، در برابر آنان فرود آر! و بگو: پروردگارا! همان گونه که آنها مرا در کوچکى تربیت کردند، مشمول رحمتشان قرار ده!» (الإسراء/ 24).
در آیه دیگری تواضع و نرم خویی با مؤمنان از نشانه های قومی ذکر شده است که یاری کننده دین خدا هستند و خدا را دوست دارند و خدا نیز آنها را دوست دارد: «یا أیها الذین آمنوا من یرتد منکم عن دینه فسوف یأتی الله بقوم یحبهم و یحبونه أذلة على المؤمنین أعزة على الکافرین یجاهدون فی سبیل الله و لا یخافون لومة لائم ذلک فضل الله یؤتیه من یشاء و الله واسع علیم؛ اى کسانى که ایمان آورده اید! هر کس از شما، از آیین خود بازگردد، (به خدا زیانى نمى رساند) خداوند جمعیتى را مى آورد که آنها را دوست دارد و آنان (نیز) او را دوست دارند، در برابر مؤمنان متواضع، و در برابر کافران سرسخت و نیرومندند آنها در راه خدا جهاد مى کنند، و از سرزنش هیچ ملامتگرى هراسى ندارند. این، فضل خداست که به هر کس بخواهد (و شایسته ببیند) مى دهد و (فضل) خدا وسیع، و خداوند داناست» (مائده/ 54). کلمه اذله جمع کلمه ذلیل و کلمه اعزه جمع کلمه عزیز است، جمله «أذلة على المؤمنین» کنایه است از اینکه این گروه در برابر مؤمنین به شدت متواضع هستند. این تواضع آنها حکایت از تعظیم خدایی دارد که آنها را دوست دارد و آنها نیز او را دوست می دارند و جمله «أعزة على الکافرین» کنایه است از اینکه این اولیاى خدا خود را بزرگتر از آن مى دانند که اعتنایى به عزت کاذب کفار کنند، کفارى که اعتنایى به امر دین ندارند.
اما شیخ طبرسی (ره) در مجمع البیان می گویند: اذله از ذل بمعناى نرمى است نه از ذل بمعناى خوارى و از ابن عباس نقل می کند که: اینها مردمى هستند که براى اهل ایمان مانند پسر نسبت به پدر و بنده نسبت به مولى و براى اهل کفر، مانند درندگان نسبت به شکار خود هستند.


منابع :

  1. سید محمدباقر موسوی همدانی- ترجمه تفسیر الميزان- ج 5 صفحه 623 و ج ‏15 صفحه 331

  2. شیخ طبرسی- ترجمه مجمع البيان في تفسير القرآن- ج 7 صفحه 78 و ج‏ 13 صفحه 215

https://tahoor.com/fa/Article/PrintView/112345