فرار ابوبکر و طلحه از جنگ احد

فرار ابوبکر:
موارد زیر بر فرار ابوبکر از صحنه جنگ دلالت می کند:
1- در (مستدرک حاکم ج 3 ص 111 و مناقب، خوارزمی ص 21 و 22) از ابن عباس نقل شده است که ضمن بر شمردن مناقب امیرالمومنین (ع) گفت: «او کسی است که به همراه پیامبر در روز مهراس (جنگ احد) مانده و مبارزه کرد در حالیکه همگی مردم فرار کردند» (الصحیح من سیره النبی الاعظم ج 6).
2- در کتاب «عثمانیه» ص 239 از قول سلمه ابن کهیل آمده: «در جنگ احد بجز علی (ع) و ابودجانه کسی باقی نماند و همه فرار کردند».
3- آنچه در بخش با عنوان «فراریان در جنگ احد» آمده همگی دلالت بر فرار ابوبکر و غیر بجز علی ابن ابی طالب (ع) دارد.
4- از عایشه نقل شده است که گفت: «ابوبکر هر گاه به یاد جنگ احد می افتاد می گریست و می گفت: «آن روز روز طلحه بلکه روز علی (ع) بود» سپس می گفت: «من اولین کسی بودم که پس از فرار، در روز احد، بازگشتم و وقتی بازگشتم، مردی را دیدم که فرار نکرده و به همراه رسول الله (ص) می جنگد پس با خود گفتم: «حال که این توفیق از دست من رفت و استقامت نورزیده و فرار کردم ای کاش این فرد طلحه باشد تا این کرامت نصیب فردی از قوم من شود» (منحه المعبود فی تهذیب مسند الطیالسی ج 2 ص 99/ طبقات بن سعد ج 3 ص 155 / السیره النبویه (ابن کثیر) ج3 ص 58/ تاریخ الخمیس ج 1 ص 431/ البدایه و النهایه ج 4 ص 29/ کنز العمال ج 10 ص 268 از طیالسی، مدارک فوق از «الصحیح من سیره النبی الاعظم» ج 6 پاورقی صفحه 183 و 184 نقل شده.
ملاحظه: در بخش های بعد به یاری خداوند ثابت می کنیم: آن فردی که ابوبکر دیده طلحه نبوده بلکه امیرالمومنین علی (ع) بوده است در عبارت هم آمده: «ابوبکر گفت: ای کاش طلحه باشد!» یعنی خود او هم یقین نداشته که آن فرد طلحه است نکته دیگری که از این نقل استفاده می کنیم، قبیله پرست و ناسیونالیست بودن ابوبکر است، زیرا او در آن لحظات خطرناک جنگ و در آن بحبوحه، آرزو کرده فردی که با پیامبر مانده از قبیله او باشد!!
5- «زید ابن وهب» از «ابن مسعود» پرسید: «ابوبکر و عمر در جنگ احد به هنگام گریختن مسلمین کجا بودند؟» ابن مسعود گفت: «آن دو تن از کسانی بودند که گریختند» (ارشاد شیخ مفید ص 50 و بحار الانوار ج 20 ص 84 به نقل از الصحیح من سیره النبی الاعظم ج 6 ص 184).
6- طبق گفتگویی که پس از جنگ بین عمر و طلحه رد و بدل شد، عمر در حضور براء ابن انس ابن نضر به طلحه گفت: «انی رایت ابا هذا جاء یوم احد، و انا و ابوبکر قد تحدثنا: ان رسول الله (ص) قتل، فقال: یا ابابکر و یا عمر مالی اراکما جالسین؟ ان کان رسول الله قتل فان الله لایموت....» یعنی «عمر به براء ابن انس ابن نضر اشاره کرده و به طلحه گفت: من در روز جنگ احد پدر این فرد را دیدم در حالیکه من و ابوبکر با خود می گفتیم: «رسول خدا (ص) کشته شد» پس انس ابن نضر گفت: ای ابوبکر! و ای عمر! چرا نشسته اید؟ اگر رسول خدا (ص) کشته شده، پس خداوند متعال زنده است برخیزید و در آن هدفی که پیامبر (ص) در راه آن مبارزه کرد مبارزه کرده و کشته شوید» (به نقل از الصحیح من سیره النبی الاعظم ج 6 ص 184)، (لباب الاداب ص 179/ حیاه محمد ص 265).
7- اسکافی برجاحظ که ادعا می کند ابوبکر در جنگ احد مانده و فرار نکرده اشکال کرده و می گوید: «اما ثباته یوم احد؛ فاکثر المورخین و ارباب السیر ینکرونه» یعنی: «اما ثبات ابوبکر در روز جنگ احد، مورد اشکال بوده و اکثر مورخین و بزرگان سیره نویس، آن مطلب را قبول نمی کنند» (به نقل از الصحیح من سیره النبی الاعظم ج 6 ص 184)، (شرح نهج البلاغه معتزلی ج 13 ص 293/ آخر عثمانیه ص 339).

فرار طلحه:
1- آنچه در سه شماره اول از موارد دال بر فرار ابوبکر آمد همگی بر فرار طلحه نیز دلالت می کند.
نکته: ممکن است کسی اشکال کرده و بگوید مورد چهارم از موارد مذکور دلالت بر باقی ماندن طلحه و ثبات قوم او دارد فلذا خیلی هم نمی توان از فرار او مطمئن بود، جواب: همچنان که گذشت ابوبکر وقتی آن فرد مبارز را که تنها با رسول الله (ص) مانده و می جنگد را دید، گفت: «ای کاش طلحه باشد!» نگفت: «خوب شد که طلحه است» یا «خدا را شکر که طلحه است» پس معلوم می شود آنچه برخی مورخین با جزم اعلام کرده و گفته اند طلحه تنها فرد ثابت قدم در احد بوده اشتباه است، و با آنچه ما در زیر می آوریم کاملا ثابت می شود که طلحه ولو به مدت کم از صحنه جنگ فرار کرده است.
2- در چندین کتب تاریخی من جمله در الروض الانف ج 3 ص 268 / و السیره الحلبیه ج 2 ص 523/ و السیره ابن حبان ج 1 ص 218/ و... آمده است: «انس ابن نضر به هنگام جنگ احد و در آنگاه که مسلمانان فرار کردند به «عمر ابن خطاب» و «طلحه ابن عبیدالله» برخورد که در میان مردانی از مهاجرین و انصار بوده و دست از جنگ برداشته بودند، انس به ایشان گفت: «چه چیز باعث توقف شما شده؟» چرا از جنگ دست کشیده اید؟ گفتند: «رسول خدا (ص) کشته شد» انس گفت: «اگر رسول خدا (ص) کشته شده- پس شما زندگانی پس از او را می خواهید چه؟ بلند شوید و بجنگید تا کشته شوید در راهی که رسول خدا (ص) در آن راه کشته شد.» انس این را گفته و به دشمن حمله کرد و آنقدر جنگید تا کشته شد» (این نقل در کتاب «الصحیح من سیره النبی الاعظم ج 6» از قول تاریخ طبری ج 2 ص 199 الکامل ابن اثیر ج 2 ص 156 و الثقات ج 1 ص 238 و السیره النبویه ابن کثیر ج 3 ص 68 آمده است.)

نتیجه:
از آنچه گذشت بدست می آید که فرار طلحه یقینی است و فردی که ابوبکر پس از بازگشت از فرار دیده طلحه نبوده بلکه علی (ع) بوده است.


منابع :

  1. أبوالقاسم السهيلي- الروض الانف- جلد 3

  2. حلبی- السیره الحلبیه- جلد 2

  3. ابن حبان- السیره ابن حبان- ج 1

  4. سیدجعفر مرتضی عاملی- الصحیح من سیره النبی الاعظم- جلد 6

https://tahoor.com/fa/Article/PrintView/117987