جهان بینی و رابطه آن با دین

هر انسانی بر اساس نوع جهان بینی که نسبت به دنیای پیرامون خود داشته و سوالاتی که از توجه به عالم خلقت برایش پیش آمده بر آن اساس پاسخگو می‌باشد سؤالاتی مانند از کجا آمده‌ام به کجا می‌روم، به چه دلیل آفریده شده‌ام و هزاران سوال دیگر. اما جهان بینی به چه معنا است؟

تعریف جهان بینی
نوع تفکر و برداشتی که یک مکتب و دینی نسبت به جهان و هستی عرضه داشته و در واقع تکیه گاه فکری همان مکتب حساب می‌گردد جهان بینی نامیده می‌شود.

عناصر جهان بینی
جهان بینی در واقع قسمتی از هستی شناسی می‌باشد و عناصر آن عبارتند از:
الف: توجیه جهان هستی ب: توجیه انسان ج: رابطه انسان با هستی
شهید مطهری می‌نویسد: «جهان بینی به معنی جهان شناسی است نه جهان احساسی و به مسئله معروف شناخت مربوط می‌شود، شناخت از مختصات انسان است بر خلاف احساس که از مشترکات انسان و سایر جانداران است، لذا جهان شناسی نیز از مختصات انسان است و به نیروی تفکر و تعقل وابستگی دارد.» سپس در تعریف جهان بینی می‌گوید: «نوع برداشت و طرز تفکری که حذف یک مکتب درباره جهان و هستی عرضه می دارد زیر ساز و تکیه گاه فکری آن مکتب به شمار می‌رود، این زیر ساز و تکیه گاه اصطلاحا جهان بینی نامیده می‌شود. همه دین ها و آیین ها و همه مکتب ها و فلسفه های اجتماعی متکی به نوعی جهان بینی بوده است.»

معیار مقبولیت جهان بینی
با نظر اینکه سه نوع جهان بینی (علمی، فلسفی، دینی) در شناخت جهان هستی وجود دارد و قطعا از بین این سه نوع، یک نوع آن صحیح می‌باشد برای اینکه صحیح‌ترین نظریه را به دست آوریم باید معیار مقبولیت جهان بینی را بدانیم که به ترتیب زیر است.
جهان بینی باید از طرف عقل تأیید شود.
به زندگی انسان و جهان معنی دهد.
جهان بینی باید آرمان پرور و شوق انگیز باشد.
استعداد و قدرت تقدس بخشیدن به هدف های انسانی و اجتماعی را داشته باشد.
و جهان بینی ما باید تعهد آور و مسئولیت ساز باشد.
از بین انواع سه گانه جهان بینی، جهان بینی دینی بر اساس معیارهای مقبولیت جهان بینی، به عنوان صحیح ترین نوع جهان بینی می‌باشد زیرا جهان بینی تجربی هر چند به دلیل شناخت دقیق از اجزا مورد برسیش دقیق تر می‌باشد اما چون بر آزمون و خطا وابسته است و دوم اینکه همه چیز عالم امکان را نمی‌توان به وسیله آزمون شناخت ناقص می‌باشد، و جهان بینی عقلی را به خاطر اینکه از منبع اطلاعاتی دقیقی برخوردار نیست و اطلاعات ناقصی درست دارد نمی‌توان به عنوان دقیق ترین روش شناسایی جهان برگزید. اما جهان بینی اسلامی به دلیل اینکه از طرف خالق عالم ارائه شده، کسی که عالم به همه موجودات می‌باشد، دارای همه معیارهای مقبولیت جهان بینی می‌باشد یعنی هم از طرف عقل و منطق پشتیبانی می‌گردد و هم به زندگی معنی می‌دهد و انسان را از پوچ گرایی نجات می‌دهد و آرمانساز می‌باشد و تعهد آور نیز می‌باشد و با استدلال گفته‌هایش را اثبات می‌کند، به همین جهت در بین انواع جهان بینی به عنوان یک جهان بینی صحیح آشکار می‌گردد.

نمونه‌هایی از جهان بینی دینی
در دین اسلام نسبت به سوالات هستی شناسی هر انسانی پاسخ دقیق گفته شده وقتی به قرآن مجید که کتاب آسمانی این مکتب است نگاهی بیندازیم، خواهیم دید که اسلام در برابر سوالات اساسی از قبیل چگونگی آفرینش جهان، پدیده‌های طبیعی و فرا طبیعی و روابط حاکم بین آنها و اینکه آخر انسان چه خواهد شد و این این قافله عزم کجا دارد؟ رابطه انسان با خدا چگونه باید باشد؟ و غیره، بی‌پاسخ نشسته و با دلایل محکم عقلی به پاسخگویی می‌پردازد. از جمله:

عالم غیب و عالم شهادت
از دیدگاه اسلام، موجودات در همین موجوداتی که ما می‌بینیم منحصر نمی‌باشد بلکه علاوه بر این موجودات عادی مانند انسان، حیوانات، گیاهان، کوه ها و... یک سری موجوداتی هستند مانند خدا، فرشتگان، عالم برزخ و جن ها که به دلیل که به دلیل جسمانی نبودنشان ما توانایی دیدن‌شان را نداریم. که این نوع نگاه به عالم هستی مهم ترین تفاوت این مکتب با مکاتیب دیگر است که در پاسخگویی به چنین سوالاتی درمانده مانده‌اند. در حالی که قرآن کریم اعتقاد به عالم غیب را نخستین ویژگی پرهیزگاران بیان می‌دارد، در آیه دوم و سوم سوره بقره می‌خوانیم که «این است کتابی در (حقانیت) آن هیچ شکی نیست و مایه هدایت تقوا پیشگان است آنان که به غیب ایمان می آورند.» که در واقع پیش شرط هدایت انسان ها را ایمان به غیب می‌داند. از مزایای چنینی نگاهی به جهان این است که اندیشه انسان را باز می‌کند و انسان را آگاهی می‌دهد که عالم فقط آنچه که تو می‌بینی نیست بلکه تو یکی از عالم ها را می‌بینی و علاوه بر این عالم، دنیایی نیز هست که در ادراک حس تو، گنجایش درک آن نیست. که در آیه 38 و 39 سوره حاقه نیز به عالم غیب قسم خورده شده که «سوگند یاد می‌کنم به آنچه می‌بینید و آنچه نمی‌بینید.» لازم به یادآوری است که در این دیدگاه، بین عالم غیب و عالم شهادت(دنیا) ارتباط وجود دارد و اصلا قابل جدایی نیستند تا حدی که عالم شهادت (دنیا) مقدمه‌ای برای درک عالم غیب می‌باشد.

حق مداری جهان
از دیدگاه اسلامی، جهان بیهوده نیافریده شده و بر اساس حق آفرینش یافته، در آیه هشتم سوره روم می‌خوانیم که «خداوند آسمان ها و زمین و آنچه را که میان آن دو است جز به حق و تا هنگامی معین نیافریده است...» لازم به توضیح که حق مداری جهان با سه تعبیر در قرآن آمده که یکی آفرینش آسمان و زمین بر پایه حق است و تعبیر باطل نبودن آفرینش را از بین بر می‌دارد و در آیه دیگری آمده که جهان را خداوند از سر بازی نیافریده، بر این اساس که مؤمنان وقتی نگاهی به عالم هستی می‌کنند از ته دل فریاد می‌کنند «پرودگار این (جهان) را باطل و (بیهوده) نیافریده‌ای» (آل عمران/ 191)

هدفمندی جهان
حق مداری جهان خود به خود هدفمند بودن عالم آفرینش را نیز ثابت می‌کند، یعنی جهان آفرینش اینگونه نیست که به ناکجا آباد برود بلکه این کاروان هستی، به سوی یک پایانه معلوم و معینی حرکت می‌کند. در آیات متعددی از قرآن آمده که هر آنچه که در آسمان ها و زمین است به سوی خدا در حرکت هستند و به سوی خدا شناورند، که نتیجه چنین دیدگاهی نیز، علاوه بر اثبات بیهوده نبودن انسان، او را از پوچ گرایی نجات داده و در زندگیش تعهد ایجاد می‌کند و با اعتقاد بر اینکه با مردن، از بین نمی‌رود شور زندگی در وی دمیده می‌شود. باعث می‌شود انسان، در هماهنگی با عالم خلقت، اهداف زندگیش را ترسیم کند.

نظام احسن
از دیدگاه اسلامی، نظام فعلی عالم خلقت، بهترین نظام قابل تصور می‌باشد. چون بر اساس این دیدگاه که خداوند حکیم است و حکیم بودش نیز اقتضا می‌کند که بهترین و کامل‌ترین جهان را بیافریند. در آیه هفتم سوره سجده نیز به همین مطلب اشاره شده که «همان کسی که هر چیزی را که آفریده نیکو آفریده» البته شاید سوال پیش آید که پس وجود شرور در عالم چیست. چون بهترین عالم ها، عالمی است که هیچ شری در آن نباشد، در پاسخ گفته شده که اگر با نگاهی واقع بینانه به این شرهای ظاهری بیاندازیم خواهیم دید که شر آنها ذاتی نیست بلکه اعتباری است و در برابر هر یک از شرور، حکمت هایی نهفته است که وجود آنها را موجه می‌کند.

نتیجه:
با نگاهی گذرا و بدون هر گونه پیش داوری به جهان شناسی اسلامی در می‌یابیم که جهان شناسی اسلامی (دینی) در خدمت انسان شناسی و خداشناسی است و می‌خواهد واقعیت عالم هستی را آن طور که هست به طور حقیقی و واقعی بشناساند و چون هدفش هدایت انسان به واقعیات می‌باشد در این راه، از هر ابزار صحیحی که لازم است استفاده شده است به عنوان مثال ما وقتی به قرآن نگاه می‌کنیم، هر چند که می‌دانیم قرآن یک کتاب کیهان شناسی، یا زمین شناسی یا زیست شناسی و... نیست اما اطلاعاتی راجع به اینها می‌توانیم از قرآن به دست بیاوریم. اما هر چند آیات جهان شناسی قرآن حقایقی را درباره پدیده‌های عالم هستی روشن می‌کنند اما هدف دیگری دارد و آن این است که بیان این مطالب فقط گذرگاهی برای شناساندن خدا و و اوصاف او، و شناساندن جایگاه واقعی انسان و بیان هدف از آفرینش وی می‌باشد. بر این اساس است که زمانی توجه انسان را به جهان آفرینش مانند مراحل خلقت جهان و آسمان و زمین و اجرام آسمانی مانند خورشید و ماه و پدیده‌های زمینی و جانوران جلب می‌کند و زمانی انسان را متوجه فرشته و جن و شیطان می‌نماید.


منابع :

  1. جمعی از نویسندگان- معارف اسلامی 1 و 2

  2. مرتضی مطهری- مقدمه ای بر جهان بینی اسلامی- صفحه 65-76

https://tahoor.com/fa/Article/PrintView/19394