اهداف زهد اسلامی (ایثار)

"اسلام" برای چندین هدف قبول می کند که انسان در دنیا زاهد باشد، یعنی از لذتهای حلال چشم بپوشد. انسان در شرایطی قرار می گیرد که در آن، انسانهای دیگر مثل او یا بیشتر از او احتیاج دارند. در اینجا انسان چه می کند؟ ایثار می کند، جود و بخشش می کند، لذتی را که برای خودش حلال و جایز است به دیگری می دهد، نمی خورد تا به دیگران بخوراند نه اینکه نمی خورد و دور می ریزد تا در آخرت به او بدهند بخورد! اگر چنین کند آنجا به او می گویند کار احمقانه ای کرده ای که دور ریختی به خیال اینکه اینجا بدهیم به تو بخوری. نمی پوشد برای اینکه بپوشاند، نمی خورد برای اینکه دیگران استراحت کنند و آرام بگیرند. آسایش نمی کند برای اینکه بتواند دیگران را در آسایش وارد کند. لذت نمی برد برای اینکه به دیگران لذت برساند.
این، ایثار است، یکی از عالیترین و باشکوه ترین شئون و خصائص انسانی است، یکی از انسانی ترین کارهای بشر است، زهد است؛ ولی زهد انسانی، زهد صحیح، زهد عالی.
این، آن زهدی است که "امام علی (ع)" دارد. "علی" نمی خورد ولی دور نمی ریزد، زحمت می کشد، به دست می آورد، ولی نمی خورد برای اینکه بخوراند، نمی پوشد برای اینکه دیگران را بپوشاند: «و یطعمون الطعام علی حبة مسکینا و یتیما و اسیرا، انما نطعمکم لوجه الله لانرید منکم جزاء و لاشکورا؛ و طعام را با آن که دوستش دارند، به مستمند و یتیم و اسیر می دهند. (و در دل می گویند) ما فقط برای رضای خدا شما را اطعام می کنیم و هیچ پاداش و سپاسی از شما نمی خواهیم» (انسان/ 9-8).
آیا "اسلام" این جور زهد و اعراض از لذت دنیا را می پذیرد؟ این گونه اعراض را که هدف انسانی دارد، هدف معقول دارد، می پذیرد؟ البته می پذیرد، اصلا کدام عقل و دل است که اینگونه زهد را بفهمد و نپذیرد؟ اگر دینی چنین زهدی را توصیه نکند، آن، دین نیست. اگر یک مکتب اخلاقی چنین زهدی را توصیه نکند، آن مکتب از مفاهیم عالی انسانی باخبر نیست، از انسانیت چیزی نمی فهمد. این یکی از هدفها و فلسفه های زهد است، زهدی که عقل و وجدان آن را می پذیرد. "اسلام" به اینگونه زهد توصیه کرده است.
"قرآن کریم" درباره عده ای از اصحاب "پیامبر اکرم (ص)"، "انصار" و مؤمنینی که در "مدینه" بودند می فرماید: «و یؤثرون علی انفسهم ولو کان بهم خصاصه؛ ولو اینکه خودشان در سختی به سر می برند، در مشقت به سر می برند، ولی برادران مسلمان خودشان را بر خودشان مقدم می دارند، آنها را بر خودشان ترجیح می دهند» (حشر/ 9).
"امام سجاد (ع)" روزه می گرفت و دستور می داد غذائی برای خودش آماده می کردند و معمولا دستور می داد غذائی از گوشت باشد مانند آبگوشت هایی که ما می پزیم، می پختند. وقت افطار که می شد خودش می آمد سر دیگ غذا، دستور می داد ببرند برای فقرا و ضعفا و بیچارگان در آخر کار یک کاسه به اندازه خوراک یک نفر برای شخص خودش نگاه می داشت. البته از نظر "اسلام" عائله را قبل از خود و بیگانگان باید غذا داد و چه بسیار اتفاق می افتاد که آن آخر کار که برای خودش یک کاسه باقی مانده بود فقیری می رسید و آن را هم به فقیر می داد. این را می گویند زهد، این را می گویند یک عمل شکوهمند و انسانی.
این، یک فلسفه زهد است. "اسلام" این نوع زهد را که نه معنی آن تحمل محرومیت بی منطق است که دور بریزیم تا در آخرت لذت بدهند که لذت هم نخواهند داد و نه این که قلمرو دنیا را از قلمرو آخرت جدا کنیم، تأیید می کند. در زهد اسلامی، زاهد، زهد می ورزد که ایثار کرده باشد، زهد می ورزد که همدردی کرده باشد.


منابع :

  1. مرتضی مطهری- حق و باطل- صفحه 149-147

https://tahoor.com/fa/Article/PrintView/24345