خدمات شعر و شعرا به تبلیغ اسلام

مسئله شعر را وقتی انسان در مورد اسلام مطالعه می کند، مسائل عجیبی را می بیند. پیامبر اکرم (ص) هم با شعر مبارزه کرد و هم شعر را ترویج کرد. با شعرهایی مبارزه کرد که به اصطلاح امروز متعهد نیست، یعنی شعری نیست که هدفی داشته باشد، صرفا تخیل است، سرگرم کننده است، اکاذیب است.
مثلا کسی شعر می گفت در وصف اینکه نیزه فلان کس این طور بود یا اسبش آنطور بود یا در وصف معشوق و زلف او، یا کسی را هجو و شخصیتی را مدح می کرد، برای اینکه پول بگیرد. پیغمبر (ص) شدیدا با این نوع شعر مبارزه می کرد، فرمود: «لان یمتلی جوف رجل قبحا خیر له من ان یمتلی شعرا؛ اگر درون انسان پر از چرک باشد بهتر از آن است که پر از شعرهای مزخرف باشد.» (نهج الفصاحه، ص 470 حدیث 2215)
ولی باز فرمود: «ان من الشعر الحکمة؛ اما هر شعری را نمی گویم بعضی از شعرها حکمت است، حقیقت است.» (الغدیر، ج 2، ص 9)
پیغمبر (ص) در دستگاه خودش چندین شاعر داشت. یکی از آنها حسان بن ثابت است. تفکیک بین دو نوع شعر نه تنها در حدیث پیغمبر آمده، بلکه خود قرآن نیز آن را بیان کرده است: «و الشعراء یتبعهم الغاوون * الم تر انهم فی کل واد یهیمون* و انهم یقولون ما لایفعلون* الا الذین آمنوا و عملوا الصالحات»؛ «و شاعران را گمراهان پیروی می کنند. آیا ندیده ای که آنان در هر وادی سرگردانند؟ و آنان چیزهایی می گویند که انجام نمی دهند مگر کسانی که ایمان آورند.» (شعراء/ 224-227)
شعرایی بودند که پیغمبر اکرم (ص) یا ائمه اطهار (ع) آنها را تشویق می کردند، اما چه جور شعرایی، شعرایی که پیام اسلام را، حقایق اسلام را در لباس زیبای شعر به مردم می رساندند و بدون شک کاری که شعر می کند، یک نثر نمی تواند انجام دهد، چون شعر زیباتر از نثر است.
شعر وزن دارد، قافیه دارد، آهنگ پذیر است، اذهان برای حفظ کردن شعر آماده است. پیغمبراکرم (ص) به حسان بن ثابت که شاعر دستگاه حضرت بود، فرمود: «لا تزال مؤیدا بروح القدس، ما ذببت عنا اهل البیت؛ از طرف روح القدس تأیید می شوی مادامی که این راهی را که داری، بروی و از این راه منحرف نشوی.» (الغدیر، ج 2، ص 34، در عبارت الغدیر جمله ما نصرتنا بلسانک را بعد از روح القدس دارد)
مادامی که مدافع حقیقت باشی، مادامی که مدافع خاندان ما باشی، مؤید به روح القدس هستی. درباره یک شاعر، پیغمبر (ص) این سخنان را می گوید.
شعرای زمان ائمه چه خدمت ها کردند! ما در تاریخ اسلام شعرهای حماسی و توحیدی داریم در عربی و فارسی. (البته به زبان های دیگر مثل ترکی و اردو هم داریم). شعرهای فوق العاده ای داریم در وعظ و اندرز در عربی و فارسی. همه اینها از نتایج فرهنگ اسلامی است. اثری که شعر دارد نثر ندارد.
اعجاب "نهج البلاغه" این است که نثر است و این همه فصیح و زیباست به طوری که در حد شعر و بلکه والاتر از شعر است. در زبان فارسی شما نمی توانید یک صفحه نثر پیدا کنید که برابر باشد با یک صفحه شعر سعدی، با توجه به اینکه نثر عالی زیاد داریم، مثل کلمات قصار خواجه عبدالله انصاری، یا نثر سعدی.
ملای رومی با آن همه قدرت و توانایی وقتی که سراغ مجالس وعظش می روی می بینی چیزی نیست، یعنی آنها که به نثر گفته چیزی نیست. ما در عربی هم نداریم نثری که قدرت خارق العاده "نهج البلاغه" در آن باشد. شعر در قالب خودش خیلی کار کرده و خیلی می تواند کار بکند. شعر بد خیلی می تواند بد باشد و شعر خوب هم خیلی می تواند خوب باشد. شعرهای حکمت، شعرهای توحید، شعرهای معاد، شعرهای نبوت، شعرهای در مدح پیغمبر، در مدح ائمه اطهار، درباره قرآن، شعرهای به صورت رثا و مرثیه به شرط اینکه خوب باشند مثل اشعار شعرای زمان ائمه، می توانند بسیار مؤثر باشند.
من یک وقتی در سخنرانی هایی گفتم بسیار تفاوت است میان مرثیه هایی که کمیت یا خزاعی می گفت و مرثیه هایی که در زمان های اخیر امثال جوهری و حتی محتشم می گویند. از زمین تا آسمان مضامین تفاوت دارند. آنها خیلی آموزنده است و اینها آموزنده نیست و بعضی از اینها اصلا مضرند.
اقبال لاهوری یا اقبال پاکستانی واقعا یک دانشمند ذی قیمت است. کسی است که رسالتی در زمینه اسلام برای خودش احساس می کرده و از هر وسیله خوب و مشروعی برای هدف خودش استفاده کرده است. یکی از وسایلی که از آن استفاده کرده، شعر است.
در شعرای فارسی زبان به خصوص در عصرهای متأخر، از نظر داشتن هدف بدون شک ما شاعری مثل اقبال نداریم. اگر شعر برای شاعر وسیله باشد برای هدفش، دیگر نظیر ندارد. اقبال آنجا که می بایست سرود بگوید، سرود می گفت.
سرود فوق العاده ای را که به عربی ترجمه شده، به اردو گفته بوده است. در سال های اخیر آقای سیدمحمدعلی سفیر این سرود را به فارسی ترجمه کرد که در حسینیه ارشاد اجرا می شد.
چقدر عالی بود! من خودم پای این سرود مکرر گریه کردم و مکرر گریه دیگران را دیدم. ما چرا نباید از سرود استفاده بکنیم؟ اینها همه وسیله است.
امروز از وسایل نمی شود غافل بود. در عصر جدید وسایلی پیدا شده که در قدیم نبوده، ما نباید فقط به وسایل قدیم اکتفا کنیم. ما فقط باید ببینیم چه وسیله ای مشروع است و چه وسیله ای نامشروع.


منابع :

  1. مرتضی مطهری- حماسه حسینی جلد 1- صفحه 225-228

https://tahoor.com/fa/Article/PrintView/24537