حضرت مریم (س) در کلام قرآن

قرآن برای زن بد و شوهر خوب دو مثال آورده است، برای زن خوب هم دو مثال می آورد، منتها یکی از آنها زنی است که شوهر ندارد و آن مریم دختر عمران است: «و مریم ابنت عمران التی احصنت فرجها فنفخنا فیه من روحنا؛ و مریم دختر عمران را (مثل آورده) که دامان خود را پاک نگاه داشت پس ما از روح خود در آن دمیدیم» (تحریم/ 12).
این که دامن خود را پاک نگه داشت، در نظر ما مساله مهمی به حساب نمی آید. این از آن جهت است که یهود تا نزدیک به زمان ما همان طور که با مسلمین دشمن بودند با مسیحیها هم دشمن بودند. این قصه بنی اسرائیل که پیش آمد و کشور اسرائیل تشکیل شد، میان پاپ و یهودیها آشتی داد و چون یهود با مسیحیها دشمن بودند عیسی مسیح را متهم می کردند که العیاذبالله زنازاده است و مریم العیاذبالله زن بدکاره ای بوده است. قرآن که این موضوع را بیان می کند و اینهمه اصرار دارد، می خواهد تودهنی به یهودیها بزند. خدمتی که قرآن به مسیح و مریم کرد، یعنی دفاع بحقی که کرد، اگر مسیحیهای دنیا همین یک نعمت و همین یک خدمت قرآن را در نظر بگیرند باید حق مسلمین را ادا کنند.
یهودیها در آن زمان دنیا را پر کرده بودند که عیسی مسیح زنازاده است و مریم هم یک زن بدکاره بوده است. الان در دنیا هفتصد میلیون جمعیت، یعنی مسلمانهای دنیا، همه به وحدت نظر می گویند مریم (س) صدیقه و قدیسه بود و می خوانند: «و مریم ابنت عمران التی احصنت فرجها»، یعنی قرآن سبب شده که هفتصد میلیون جمعیت عالم از حضرت مریم در مقابل این تهمتهایی که یهودیها می زنند دفاع کنند. اگر مسیحیها همین یک خدمت را در نظر بگیرند باید حق مسلمین را ادا کنند ولی علیرغم همه اینها الان دستگاه پاپ با یهودیها سازش کرده است، همان یهودیهایی که به عقیده خود آنها قاتل عیسی مسیح بودند. کتابهای خود مسیحیها پر است از این عقیده و کتابهای یهودیها پر است از نسبت ناروا به مریم، ولی مسیحیها دارند با یهودیها علیه مسلمین متحد می شوند.
قرآن کریم در این آیه مثل دیگری برای زن پاک ذکر کرده است برای اینکه مقام قدیسه بودن یک زن را بیان کند بدون اینکه از نظر رابطه با همسر هم چیزی بیان کرده باشد. مثل دیگر برای اهل ایمان مریم دختر عمران است، او که علیرغم تبلیغات دروغ یهودیها دامن خود را پاک نگه داشت، او طاهره و مطهره بود، او صدیقه بود. «فنفخنا فیه من روحنا» ما از روح خود به شکل اعجاز انگیزی در او دمیدیم و عیسی روح ماست که به وجود آمد. «و صدقت بکلمات ربها» او زنی بود که سخنان پروردگار خود را تصدیق کرد، دستورات پروردگار خود را به درستی عمل کرد، به کتابهای پروردگار خود ایمان داشت. «و کانت من القانتین» زنی بود در زمره قانتین (قانتین مذکر است ولی اعم از زن و مرد است. قانت یعنی خاضع، مطیع)، زنی بود بنده و مطیع امر پروردگار خود (تحریم/ 12).


منابع :

  1. مرتضی مطهری- آشنایی با قرآن 8- صفحه 122-124

https://tahoor.com/fa/Article/PrintView/25274