فال بد زدن از نظر دین اسلام

در قرآن کریم در آیات 13-14 سوره بنی اسرائیل آمده: «و کل انسان الزمناه طائرة فی عنقه و نخرج له یوم القیامه کتابا یلقیه منشورا* اقرأ کتابک کفی بنفسک الیوم علیک حسیبا؛ و کارنامه هر انسانی را به گردنش آویخته ایم، و روز قیامت برای او نامه ای که آن را گشوده می بیند بیرون می آوریم* نامه ات را بخوان کافى است که امروز خودت حسابرس خود باشى». می فرماید: ما طائر هر انسانی را به گردنش آویختیم. طائر در لغت به معنی مرغ است ولی در زبان عربی لفظ طائر یک معنی خاص پیدا کرده است.

فال بد زدن
مسئله فال نیک گرفتن و فال بد گرفتن یک سنت خیلی رایج و معمول در میان اعراب بود و بالخصوص فال بد زدن به مرغها، به طوری که فال بد زدن را تطیر می نامیدند. تطیر از ماده طیر است. ظاهرا این نامگذاری به این علت بوده که اینها در بیشتر مرغها فال بد می زدند؛ یعنی شومیهایی که نصیبشان می شد و سرنوشتهای بدی که به آنها می رسید، مستند میکردند مثلا به بال زدن یا صفیر زدن فلان مرغ؛ می گفتند فلان مرغ آمد بالای خانه ما خواند، این سبب چنین و چنان شد. از اینجاست که در زبان عربی فال بد گرفتن را تطیر می گویند، که پیامبر اکرم فرمود: «لاطیرة فی الدین (یا فی الاسلام)؛ در دین فال بد وجود ندارد» یا «رفع عن امتی تسعه؛ نه چیز است که از امت من برداشته شده است» یکی را فرمود: «الطیرة؛ فال بد» و خلاصه فرمود در اسلام فال بد و تطیر وجود ندارد. اگر در قضیه ای به چیزی فال بد زدی این را به دل خودت بد راه نده، برعکس عمل کن، یعنی برعکس اینکه اشخاص وقتی به چیزی فال بد می زنند بعد دنبال آن کار نمی روند و مثلا می گویند این بدشگون است، به هرچه که فال بد زدی عمل کن و دنبالش برو؛ که این خودش داستان مفصلی است و حالا نمی خواهم دنبال آن را بگیرم.
فال بدهایی به انسانها می زدند، همین چیزی که هنوز هم در میان ما مسلمانها معمول است، می گوییم فلان کس یک آدم بدپیشانی است، فلان کس آدم بدقدمی است، فلان عروس از روزی که در فلان خانه آمده قدم بدی داشته؛ مال این خانواده رفته یا افراد خانواده مریض شده اند یا پدربزرگ خانواده مرده، پس او قدم بدی داشته است. اینها مسلم افکار ضداسلامی است.
قرآن نقل می کند که امم گذشته با انبیاء که مبارزه می کردند گاهی به انبیا تطیر می زدند. فلان پیغمبر می آمد از اینها دعوت میکرد، مثلا در آن سال یا یک سال و یا چند سال بعد حادثه بدی -زلزله ای، سیلی، قحطسالی- پیش می آمد، می گفتند این حرفهای تو شوم است، دائم از این حرفهای بد گفتی تا این اوضاع پیش آمد، یعنی از قدم بد توست. در سوره اعراف آیه 131 می فرماید: «فاذا جائتهم الحسنة قالوا لنا هذه و ان تصبهم سیئة یطیروا بموسی و من معه؛ (راجع به قوم فرعون می فرماید) که اگر خیری پیش می آمد می گفتند این از خودمان است و اگر احیانا یک چیزک بدی به آنها می رسید می گفتند که از قدم بد موسی و همراهانش است»، از پیشانی بد اوست، از قدم بد موسی و همراهان اوست. خواستم ریشه اصطلاح را ذکر بکنم.
قرآن کریم مسلمین را متوجه این مطلب کرد که آنچه در سرنوشت انسانها مؤثر است این نیست که مرغی بیاید بانگی بزند، بلکه عمل خود انسانهاست. آن چیزی که به آن تطیر می زدند، آن فال بد را طائر می گفتند. عرض کردم ریشه اش طیر است و بعد به هر چیزی تعمیم می دادند. قرآن فرمود طائر را -یعنی آنچه که منشأ شومی و بدبختی می شود- جز از درون و اعمال خودتان جستجو نکنید. در جهت کار خیر، سعادت انسان، چه فرد و چه جامعه، به عمل است: «و ان لیس للانسان الا ما سعی؛ و این که برای انسان جز آنچه تلاش کرده نیست» (نجم/ 39). در جهت کار شر هم طائر هر کسی عمل خود اوست. این است که درباره عمل -که ملازم و همراه انسان است و از او جدا نمی شود- فرمود: «و کل انسان الزمناه طائرة فی عنقه» ما عمل بد هر انسانی را -یعنی همان عملی که منشأ شومی و بدبختی و شقاوت اوست- ملازم گردنش قرار دادیم، به گردنش آویختیم، طوقی است که به گردنش آویخته ایم، یعنی عمل انسان از انسان جدا نمی شود.


منابع :

  1. مرتضی مطهری- آشنایی با قرآن 9- صفحه 31-29

https://tahoor.com/fa/Article/PrintView/26018